برای رسیدن به عدالت باید دستمزد تمام مسئولان با نسبتی از مزد کارگران تعیین شود
مخابرات ما – میثم موسایی یکی از دلایل نارضایتی کارگران از وضعیت دستمزدشان را در این دانست که در چندسال ابتدای انقلاب، در حالی افزایش دستمزد رخ نداد که تورم وجود داشت و این مساله موجب شده دستمزد در سالهای بعدی همواره از افزایش قیمت محصولات عقبتر باشد. به گفته وی؛ اگر بخواهیم به عدالت اقتصادی نزدیکتر شویم باید نرخ تورم آن چندسالی که دستمزد کارگران افزایش نیافته را در نظر بگیریم.
مخابرات ما ( محمد – ایلنا) – در دو ماه پایانی سال جلسات بررسی و تعیین هزینه سبد معیشت خانوار و متعاقبا، دستمزدهای سال آینده برگزار میشود. طی این مدت حجم بحثها بر سر نحوه تعیین دستمزد و میزان آن در فضای عمومی و رسانهها رو به کثرت میگذارد. در این میان، موافقان تعیین دستمزد آن را ضامن بهبود زندگی کارگران و بالارفتن قدرت خرید خانوارهای کارگری و متعاقبا رونق تولید میدانند اما مخالفان، افزایش دستمزد را مداخلهای نادرست در بازار کار میدانند و معتقدند این عمل تورم و بیکاری را به همراه خواهد آورد.
پیرامون موضوعات یادشده، گفتگویی با میثم موسایی (استاد اقتصاد دانشگاه تهران) انجام شده است.
وی در ابتدای صحبتهایش پیرامون اهمیت تورم در تعیین دستمزد کارگران توضیح داد: طبق قانون، دستمزد کارگران باید براساس نرخ تورم سالی که پشت سر گذاشته شده، افزایش یابد. نرخ تورم متوسط افزایش شاخص قیمتها است. بهطور طبیعی ۴۰-۵۰ درصد کالاها و خدمات بیش از تورم رشد قیمت دارند و برخی نیز کمتر. متوسط آن رشد، چیزی است که تحت عنوان نرخ تورم از سوی بانک مرکزی اعلام میشود.
موسایی ادامه داد: حال ممکن است افراد احساس کنند که نرخ تورمی که با آن مواجه میشوند بسیار بیشتر و یا کمتر از آنچه که اعلام شده، میباشد. این نکته به سبد مصرفی آن فرد یا خانوار بستگی دارد. قابل ذکر است سبد مصرفی هر کسی که مورد محاسبه واقع شود، به نرخ تورم متفاوتی میتوان دست یافت.
وی با بیان اینکه ما اگر بخواهیم واقعا متناسب با کاهش قدرت خرید کارگران دستمزد را تعیین کنیم آن را باید متناسب با شاخص قیمت کالاهای سبد مصرفی کارگران مورد بررسی قرار دهیم، اشاره کرد: یکی از دلایلی که کارگران ناراضی از وضعیت دستمزدشان هستند، این است که ما در چند سال ابتدای انقلاب، در حالی افزایش دستمزد نداشتیم که تورم وجود داشت. این مساله موجب شد که دستمزدها برای سالهای آینده از افزایش قیمت محصولات همواره عقبتر باشد. بنابراین، اگر بخواهیم به عدالت اقتصادی نزدیکتر شویم باید نرخ تورم آن چندسالی را که دستمزد کارگران افزایش نیافته، در نظر بگیریم.
این اقتصاددان پیرامون نقش و جایگاه دولت در این موضوع، اظهار داشت: دولت خود یک کارفرما است. شرکتهای بزرگ عمدتا دولتی هستند و کارگران زیادی در استخدام دولت هستند. بودجهشان هم در مواردی بیشتر از برخی نهادهای دولتی است. شکی نیست که دولت نمیتواند در قبال این موضوع بیطرف باشد باتوجه به اینکه افزایش دستمزد به صعود نرخ تورم در سال آینده میتواند کمک کند.
موسایی ضمن بیان این نکته که ما در کشورمان دچار تسلسل و مسابقه بین دستمزد و نرخ تورم هستیم، به استدلال مخالفان افزایش دستمزد مبنی بر تورمزا بودن افزایش آن اشاره کرد و گفت: علت اصلی اینکه دستمزد در وضعیت حداقلی باقی مانده، به ساختار اقتصاد کشور ما بازمیگردد که دچار بیکاری پنهان بسیار گسترده است و تعداد زیادی از کارگران و کارکنان کشور تاثیری در ارزش افزوده در تولید ناخالص داخلی ندارند. به عبارت دیگر، تعداد کمی کار میکنند و در مقابل، تعداد زیادی هستند که دستمزد میگیرند. برای روشنتر شدن این موضوع، فرض کنید در یک کارخانه چهار نفر کارگر هستند اما تنها یک نفر از آنها کار میکند. در چنین شرایطی، ارزش افزودهای که ایجاد میشود نتیجه کار یک کارگر است اما صاحب آن شرکت باید به چهار نفر دستمزد بدهد یعنی باید دستمزد سهم نیروی کار را تقسیم بر چهار کرده، و به چهار کارگر پرداخت کند.
وی دلیل این معضل را مشکلات ساختاری موجود در اقتصاد ایران دانست و تصریح کرد: بهرهوری نیروی کار بسیار پایین است. تا زمانی که اقتصاد ما رونق نیابد و ساختار آن دچار تحول نشود، امکان افزایش دستمزد در آن حدی که بتواند زندگی شایسته و مناسبی برای نیروی کار را فراهم آورد، وجود ندارد.
این اقتصاددان تاکید کرد: از لحاظ اقتصاد سیاسی، دولتها –در عین منتفع بودن از تورم- چندان مایل به آن نیستند چراکه میدانند تورم پاشنه آشیل آنها در مسیر کسب رای است.
وی بیان داشت: کارفرما دنبال این است که دستمزد کمتری پرداخت کند. کارگر هم در پی دریافت دستمزد بیشتر است. براساس برآیند نظر این سه گروه و واقعیت خارجیای که وضعیت رکود مستمر چندین ساله اقتصاد ایران است، دستمزدی اعلام میشود که قاعدتا از نظر عدهای تناسبی با واقعیت ندارد. البته این امر متغیرهای متعدد و پیچیده دیگری هم دارد.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران در پایان، گفت: راهکار موجود برای این مشکل این است که عقبافتادگیهای دستمزد در آن دوره زمانی ابتدای انقلاب جبران شود. قاعدتا اگر بخواهیم بر مبنای عدالت عمل کنیم و مسئولان هم بخواهند عدالت پیشه کنند، دستمزد اعضای تمامی مسئولان کشور و کابینه دولت، رییس جمهور، نمایندگان مجلس و مدیران باید با یک نسبتی از دستمزد کارگران تعیین شود. مثلا دستمزد آنها حداکثر ۲ یا ۳ برابر کارگران تعیین شود. این اتفاق موجب اخذ توجه بهتری از این موضوع خواهد شد.
***
باسلام همیشه همین بحث هست ولی افسوس میز نشین ها کجا دردکارگر کشیدن ایا رفتن داروخانه پول دارونداشته باشن ایا نان قرض اوردن تبعیض بی داد میکنه
با سلام
بهتر نیست این حداقل را خود کارگران محاسبه کنند ؟ به اجماع برسند؟ به رای گذاشته شود ؟ به کارفرما ابلاغ گردد و موضوع از طریق دموکراسی حل و فصل گردد؟
به نظر می رسد هیچ کس نمیتواند عدد مشخصی را بیان کند….
کارگر هم …. می شود.
بیائید یک بار برای همیشه حداقل مزد را بر اساس نرخ تورم واقعی محاسبه کنیم.
یا علی – ذره بین حقیقت یاب.
افزایش ۲۰% یا ۲۵% یا ۵۰% به حقوق کلیه حقوق بگیران تنها شکاف حقوقی بین بالاترین و پائینترین حقوق را افزایش میدهد !
عامل عدالت اجتماعی و کاهش فقر و کاهش شکاف طبقاتی باید سبب شود تا راه حلهای بهتری مد نظر مسئولین قرار گیرد
مثلا یکی از راه حلها اضافه کردن مبلغ ثابتی به کلیه رنجهای حقوقی است
مثلا دو میلیون تومان به همه حقوقها بجهت افزایش حقوق در سال ۹۸ اضافه شود
این کمتر شکاف حقوقی و طبقاتی را گسترش میدهد
راه دیگر انتخاب میانگین مرکزی برای حقوق در نقطه بالای خط فقر بعنوان نقطه مرجع می باشد ، و سپس رساندن حقوقها به این نقطه
البته در این روش برای حقوقهای بالا رشد منفی ! خواهیم داشت و فریاد مخالفان حقوق ! از بلندگوهای استریوی ریاست ادارات و ریاست…..بلند خواهد شد !!?
راه دیگر بنیان گذاری سیستم حقوقی مبتنی بر عدالت و امتیازات شغلی افراد و تخصص و …اما در محدوده اختلافی کمتر از این شکاف وحشتناک فعلی است ، اینکار حسن نیت و برنامه ریزی دقیق و قانون جدید می طلبد ، که با تجربه های قبل ، امکان پذیر نیست!
اصل نیت خیر و جلوگیری از انحراف و عمل به آرمانهای اسلامی انقلاب است ، اما وضعیت فعلی نشان از انحراف قدرت و قانون در دستانی ناامین و سودجو و گروه گرا دارد ، نیاز به انقلابی اداری و ساز مانی آنهم از طرف بالاترین مسئولان نظام برای اصلاح ساختار کشور است و احتمالا یکی از اهداف دستور رهبری برای اصلاح و تغییر ساختار فعلی ظرف چند ماه آینده ، همین موارد فوق است