خسی در مخابرات
مخابرات ما – متن یادداشتی با عنوان «خسی در مخابرات»، منتشر شده در کانال تلگرامی کارکنان بخش خصوصی مخابرات که به انصاف نیوز هم ارسال شده است.
مخابرات ما ( محمد – انصاف نیوز) – هوای سرد زمستانی است. زنگ کلاس شده و بچهها برای استراحت کوتاه به حیاط مدرسه میروند. علی و حسین به تازگی با هم آشنا شده و هر دو تمایل دارند این آشنایی به دوستی منجر شود. از این رو علی باب صحبت را درباره کار پدر باز میکند. او میگوید پدرم در ادارهای کار میکند که هر ماه به او کمک هزینهی تحصیل فرزندان میدهند. از حسین میپرسد برای پدر تو چنین واریزی وجود دارد؟ حسین سری تکان میدهد و میگوید برای پدرم واریز نمیشود ولی به همکارش که در یک اتاق هستند واریز میشود.
علی تعجب میکند و به سخنان خود ادامه میدهد، او میگوید ما در عید یا تعطیلات با خیال راحت به مسافرت میرویم چون ادارهی پدرم مکانهای رفاهی در اختیار ما میگذرد و ما بدون نگرانی از محل اقامت به مسافرت میرویم، حسین شما چطور؟ حسین سری تکان میدهد و میگوید برای پدرم چنین امکاناتی نمیدهند ولی به همکارش که در یک اتاق هستند چرا.
علی متعجبتر شده و به حرفهای خود ادامه میدهد و میگوید ادارهی بابا خیلی خوب است و در مناسبتهای خاص مثل روز زن عیدی به بابا میدهد و بابا با افتخار آن را تقدیم مادر میکند، و میپرسد حسین ادارهی پدر شما چطور؟ و حسین سری تکان میدهد و …
علی خسته از جوابهای حسین دیگر علاقهای به سوال از حسین ندارد و به حرفهای خود ادامه میدهد و میگوید: بابا حقوق خیلی خوبی دریافت میکند، به سبب بهره وری خوبی که دارد سالی دو بار جداگانه برای آن پول میگیرد، بابا در ادارهای که کار میکند سهام دارد، پول غذا میگیرد، حقوق سروقت میگیرد، پول خواروبار زیادی میگیرد، حتی برای عروسی خواهرم که تازه ازدواج کرده کمک بلاعوض ازدواج به پدرم واریز شده است، راحت پدرم از هر جایی که میخواهد میتواند وام بگیرد چون اداره به او کاغذ کسر حقوق میدهد، پدر اضافه کاری خوبی میگیرد و متناسب با کارش در طبقهی شغلی خاص خود قرار دارد. البته علی معنی بیشتر کلمات را نمیداند و فقط زمانی که پدر به مادرش توضیح میداد، شنیده است. علی از استخر رفتنهای رایگان با پدرش میگوید که اداره پدر در اختیار آنها قرار میدهد، از پول غذایی که به حساب پدر واریز میشود، از پول رفت و آمد و …
علی اینبار خسته شده و میخواهد حسین هم حرف بزند، تک تک سوالات را میپرسد و از حسین سر تکان دادن میبیند و همان جوابهای تکراری. حتی متوجه میشود پدر حسین یک سوم پدرش حقوق میگیرد و وقتی مطالبات قانونی خود را در اداره مطرح میکند، تهدید به اخراج میشود، اینبار علی میگوید حتما سواد پدرت کم است یا سابقهی کاریش، حسین از این حرف برافروخته شده و میگوید پدر من لیسانس دارد و بیست و پنج سال سابقهی کار در آنجا. حیرت علی زیاد شده چون پدر او هم لیسانس دارد و سابقه کاریش حتی سه سال کمتر از پدر حسین. علی به صرافت میافتد و محل کار پدر حسین را جویا میشود ، حسین میگوید پدرم در اداره مخابرات و در واحد… کار میکند، رنگ رخسار علی مثل گچ سفید شده و فهمیده آن هم اتاقی همکار پدر حسین کسی نیست جز پدر خودش.
علی مات و مبهوت مانده و چیزی نه میخواهد بگوید و نه میتواند بگوید. او با احساس شرم حسین را در آغوش میگیرد و کلامی نمیگوید.
زنگ زده شده و بچهها سر کلاس رفتهاند اما صحبتهای آنها هر دو را میخکوب نیمکت حیاط کرده است.
هوا سرد است...
***
سلام انشاالله تمام مطالبات را پرداخت خواهند کرد ! یکی از نمایندگان مجلس ازش پرسیدن با بودجه ۹۹چجوری می خوان کشوره اداره کنن گفته بود مملکت چهل ساله با انشاالله ماشالله داره اداره می شه ایندفعه هم می شه !
باید از درون گود بعضیا رو قضاوت کنیم..
سلام اقای رسمی هستی نظر دادی حقوق خودت رو باشرکتی مقایسه کن برو تحقیق کن بازنشسته رسمی چقدر بهش دادن یا گفتن متونی بجای مبلغ بچه تو بیاری مخابرات شرکتیها فرزند خوانده مخابرات هستند
من با فوق لیسانس، سه تا بچه، کارم مرتبط، موقعیت چارت سازمانیم خوب، جزو قبول شدگان ۹۲ الان ۱۸۰۰ حقوقمه و۲۲۰۰ دریافتی- من تلاشمو کردم-شرمنده نیستم – اونا باید شرمنده باشن- اونا باید خوابشون نبره – من چه کاره ام مسئولین نظام و قضات و نمایندگان مجلس باید شرمنده من و بچه های من باشن
خیلی جالبه واکنش همکاران نسبت به این واقعیت تلخ
اون زمانی که ۱۲۰ ساعت اضافه کار بدون کار بود- سهام بود – اعیاد بود- بهره وری بود- پول بود -مخابرات بود رو فراموش کردین
حالا هم پول هست دارن مدیریتش میکنن -شاید برا حسین هم دارن مدیریت میکنن-شاید
هشدار! هشدار! هشدار!
زبانه های آتش جهنم نزدیک است. حق الناس ! حق الناس ! حق الناس! واقعاٌ چه قدر سخت است حق الناس!
چیزی که خدا از حق خودش میگذرد اما از آن نمی گذرد.
واقیت تلخ و گزنده که براستی در مخابرات انجام میشود
اینطور هم نیست نویسنده خسی درمخابرات
ما هم مشکلاتی داریم واز شما جدا نیستیم. خدا می داند چقدر حرف برای گفتن داریم ولی واما نمی شود گفت
به خدا قسم باخواندن مطالب بالا فقط اشک ریختم .
وحید – قراردادی
سلام عجب چه داستان قشنگی خوب حسین باید میدونست که پدرش به چه شکلی وارد سیستم مخابرات شده وبا کدوم پیمانکار طرف هست خدائی عجب داستانی هم جالب بود هم ….
اینا که گفتی مخابرات نیست حداقل ما رسمی ها که رنگ اضافه کار و بهره وری(سالی دوبار) ندیدیم این بهشتی که از رسمی ها در این داستان کشیدی مال جای دیگه س همون حقوق رو به زور میدن شما هم لازم نکرده با این مطالب نمک بر زخم ما بپاشی برو ببین کارکنان ارگانهای دیگه(ثبت اسناد-مالیات-زیرساخت-تامین اجتماعی و…) چقدر حقوق میگیرن بعد بیا این شندغاز حقوق رو به رخ ما بکش
واقعا من ازداستان تخیلی که اینقدرزندگی ما رسمی ها رو عالی نشون میده تعجب کردم خدائی سردبیرعزیز یه بررسی بکن ببین حقوق کارکنان رسمی سازمانهای دیگه به چه شکله ۲۰سال سابقه داریم و ماهی ۴تومن میزارن کف دستمون همچین به به وچه چه نداره بخدا
ما وقتی باازمون استخدام وجذب شدیم شرایط دولتی بود وراضی بودیم و ما ناخواسته بدون اختیار خودمون شدیم بخش خصوصی که متاسفانه خیلی ازمزایائی که میگرفتیم حذف شد ولی دوستان وهمکاران شرکتی ازهمون روز اول که وارد این سیستم شدند خودشون میدونستند که به چه شکل وشیوه ایی هستند ولی حالا کافیه بگن فلان مورد میخواد پرداخت بشه همشون انتظار اینو دارند که مخابرات برای اونا هم مثل کارکنان خودش رفتار کنه اخه یکی نیست بگه دوستان عزیز طرف شما شسکام وtct هست نه مخابرات ما که زبونمون مو دراورد ولی گو گوش شنوا
باید گریست