مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

با زندگی شاد به جنگ کرونا برویم

مخابرات ما-مالکی

به نظر می‌رسد امسال دید و بازدید عید، خانه‌تکانی، خرید و جنب و جوش به ورود به سال نو تحت تأثیر اضطراب و دلهره از ابتلا شدن به ویروس کرونا قرار بگیرد، اما نباید جنبه‌های مثبت در خانه ماندن اجباری فراموش شود، یادمان نرود می‌توان با انجام کوچکترین کارها اوقات خوشی را در خانه برای خود و سایر افراد خانواده فراهم کنیم.

ایسنا نوشت: بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی/ بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو، بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ… با اینا زمستون سر می‌کنم، خستگیمو در می‌کنم/ فکر قاشق زدن دخترناز چشم سیاه، شوق خیز بلند از روی بته‌های نور، برق کفش جفت شده تو گنجه‌ها… با اینا زمستون سر می‌کنم، خستگیمو در می‌کنم.

هر سال از ابتدای اسفندماه شور و شوق عجیبی در خانه‌ها نوید آمدن سال نو را را می‌داد، روزهای پایانی سال جنب و جوش مردم با خرید لباس نو، آجیل، شیرینی، خانه تکانی، سبز کردن سبزه، خرید ماهی قرمز و… به اوج خود می‌رسید.

در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ دلخوشی‌های ما رنگ و بوی دیگری داشت، با ساده‌ترین چیزها موجی از شادی در خانه‌ها ایجاد می‌شد، عیدی گرفتن از بزرگترها شیرین‌ترین اتفاق نوروز برای بچه‌ها و حل پیک نوروزی شاید سخت‌ترین کار برای آن‌ها در این ایام بود.

از هفته دوم اسفندماه مادران با سبز کردن مقداری گندم، عدس، جو و … نوید آمدن بهار و سالی نو را به افراد خانواده می‌دادند، این سبزه‌ها تا روز سیزدهم فروردین‌ماه در خانه‌ها می‌ماند و پس در آب روان رها می‌شد.

از ابتدای سال ۱۳۹۸ کشور ما دستخوش حوادث و بحران‌های متعددی از جمله سیل و زلزله و… بود، روزهای پایانی سال نیز کشورمان درگیر ویروسی نوظهور وارداتی به نام کرونا از کشور چین شد، می‌توان با قطعیت گفت این ویروس تقریبا باعث ایجاد اختلال در زندگی و کسب و کار روزمره بسیاری از افراد و موجب ایجاد دلهره، نگرانی و اضطراب در بین مردم شده است.

به نظر می‌رسد امسال دید و بازدید عید، خانه‌تکانی، خرید و جنب و جوش به ورود به سال نو تحت تأثیر اضطراب و دلهره از ابتلا شدن به این بیماری قرار بگیرد، اما نباید جنبه‌های مثبت در خانه ماندن اجباری فراموش شود، یادمان نرود می‌توان با انجام کوچکترین کارها اوقات خوشی را در خانه برای خود و سایر افراد خانواده فراهم کنیم.

پخت انواع شیرنی، انجام هنرهای دستی مانند بافتنی، گلدوزی، تغییر دکوراسیون منزل، کاشت سبزه، گل، درخت، رسیدگی به کارهای عقب‌افتاده در منزل، یاد گرفتن زبان‌های خارجی با تهیه کتاب‌های الکترونیک، خواندن کتاب‌های مورد علاقه، تماس با دوستان قدیمی و …. از جمله کارهایی است که می‌تواند لحظاتی انسان را به دور از اخبار نگران‌کننده از کرونا ویروس در این دوران نگه دارد.

دلهره و اضطراب علائم هرگونه بیماری را تشدید می‌کند

رضا رحمانی معاون دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد با تأکید بر حفظ آرامش مردم در رویایی با اخبار مربوط به کرونا ویروس، اظهار کرد: معمولا دلهره و اضطراب علائم هرگونه بیماری را تشدید می‌کند و موجب ایجاد تنگی نفس کاذب در افراد می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: مردم ضمن رعایت بهداشت فردی از تجمع در مکان‌های عمومی پرهیز کنند و از افرادی که دارای علائم سرماخوردگی هستند یک متر و نیم فاصله بگیرند.

سلامت روان نیز به اندازه سلامت جسم اهمیت دارد

پروین فرج‌زاده در خصوص تبعات استرس و اضطراب بر بدن انسان، اظهار کرد: استرس یکی از عوامل تشدید بسیاری از بیماری‌ها در بدن انسان است، گرفتاری‌های ذهنی موجب می‌شود انسان از توجه به سلامت خود غافل شود.

روانشناس خانواده با تأکید بر اینکه سلامت روان نیز به اندازه سلامت جسم اهمیت دارد، خاطرنشان کرد: همانطور که تقویت بنیه بدن از ابتلا به انواع ویروس‌ها و بیماری‌ها جلوگیری می‌کند، تقویت بنیه روانی نیز در این راستا مؤثر است.

وی اضافه کرد: یکی از موارد اثبات شده در علم روانشناسی تأثیر بیماری‌های جسمی بر روان و بالعکس است، بیماری‌های جسمی و روانی ارتباط تنگاتنگی باهم دارند، باتوجه به اینکه استرس پایه بسیاری از بیماری‌های جسمی است باید از استرس‌های طولانی مدت دوری کنیم.

فرج‌زاده با بیان اینکه کرونا ویروس موجب ایجاد استرس و اضطراب در بسیاری از افراد شده است، عنوان کرد: همانگونه که افراد به بهداشت جسمی خود توجه می‌کنند بایستی به بهداشت روانی خود که دوری از هرگونه استرس و اضطراب است نیز توجه داشته باشند.

1168960cookie-checkبا زندگی شاد به جنگ کرونا برویم

Please rate this

0 1 2 3 4 5
7 نظرات
  1. حبیب الشعراء می گوید

    خدایا پس چرا من زن ندارم؟

    زنی زیبا و سیمین تن ندارم؟

    دوتا زن دارد این همسایه ما

    همان یک دانه را هم من ندارم

    آژانس ملکی امشب گفت به من:

    مجرد, بهر تو مسکن ندارم

    چه خاکی بر سرم باید بریزم؟

    من بیچاره آخر زن ندارم

    خداوندا تو ستارالعیوبی

    وبر این نکته سوءظن ندارم

    شدم خسته دگر از حرف مردم

    تو میدانی دل از آهن ندارم

    تجرد ظاهرا”عیب بزرگی است

    من عیب دیگری اصلا”ندارم

    خودم میدانم این”اصلا” غلط بود

    در اینجا قافیه لیکن ندارم

    تو عیبم را بپوش و هدیه ای ده

    خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟

    اگر او را فرستی دیگر از تو

    گلایه قد یک ارزن ندارم
    😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁

  2. حبیب الشعراء می گوید

    شعر طنز روباه و زاغ

    زاغکی قالب پنیری دید

    از همان پاستوریزه های سفید!

    پس به دندان گرفت و پر وا کرد

    روی شاخ چنار مأوا کرد

    اتفاقا ازان محل روباه

    می گذشت و شد از پنیر آگاه

    گفت: اینجا شده فشن تی وی

    چه ویوئی! چه پرسپکتیوی!

    محشری در تناسب اندام

    کشته تیپ توست خاص و عوام!

    دارم ام پی تریّ ِ آوازت

    شاهکار شبیه اعجازت

    ولی اینها کفاف ما ندهد

    لطف اجرای زنده را ندهد

    ای به آواز شهره در دنیا

    یک دهن میهمان بکن ما را!

    زاغ، بی وقفه قورت داد پنیر

    آن همه حیله کرد بی تاثیر

    گفت کوتاه کن سخن لطفا

    پاس کردم کلاس دوم من

  3. حبیب الشعراء می گوید

    یک شوخی کوچولو موچولو با مادران عزیز و مهربان امروزی:

    گویند مرا چو زاد مادر

    بر روی تشک لمیدن آموخت

    شبها به کنار ماهواره

    تا صبح نشست و دیدن آموخت

    یک شیشه شیر داد دستم

    با توپ و تشر مکیدن آموخت

    کالسکه خرید از برایم

    دنبال خودش کشیدن آموخت

    دستم بگرفت و برد بازار

    همواره طلا خریدن آموخت

    پای تلفن دو ساعت و نیم

    گل گفتن و گل شنیدن آموخت

    با قوم خودش همیشه پیوند

    از قوم پدر بریدن آموخت

    با دایی و خاله‌ها به لبخند

    با عمه به هم پریدن آموخت

    با مادر و خواهران شوهر

    با نیش زبان گزیدن آموخت

    در وقت نزاع با پدر نیز

    از خانه برون جهیدن آموخت

    در دار فنا پناه من اوست

    تا هستم و هست دارمش دوست

    ***

  4. حبیب الشعراء می گوید

    هزار وعده‌ی خوبان یکی وفا نکند

    چو رای ما بستاند نگه به ما نکند

    اگر چه خواجه به رای من و تو مفتخر است

    نگه به دور و بر و زیر دست و پا نکند

    فتاده زخم عمیقی درون سینه‌ی من

    چنان که مرهم عیسی مرا شفا نکند!!

    به وعده‌های دروغین فتاده‌ام در غم

    غمی که سر به سرم دارد و رها نکند

    چو بر اریکه‌ی قدرت نشیند آن خواجه

    تو را دگر نشناسد، مرا صدا نکند

    بدان که ملت ایران چو گوسفندان نیست

    به راه و رسم فریبانه اقتدا نکند!

    ***

  5. حبیب الشعراء می گوید

    “ای خدایی که خالق خرسی

    بنده را آفریده‌ای، مرسی”

    من اگر خرسم و اگر روباه

    از حقایق فقط تویی آگاه

    هر چه دارم، خودت به من دادی

    گر غم و غصه و، اگر شادی

    بس کریمی، به من تو دادی رو

    یک کمی بیشترک، شدم پُررو

    می‌دوم دور خود چو یک کُنتُور

    بیشتر از هر مهندس و دکتر

    نه خسیسم، نه آدمی خرّاج

    کی بگردم به دیگران محتاج؟

    گر چه قدری ملنگ و مجنونم

    ای خدا! از تو خیلی ممنونم

    من نلرزم چو بیدها از باد

    چون بخوانم همیشه باداباد

    چون‌که دادی هزار و یک نعمت

    بی‌عوض، بی‌غرض، و بی‌منّت

    داده‌ای گوش و چشم و، هم ابرو

    مغز و اعصاب و کله‌ای با مو

    پدری خوب و مادری غمخوار

    من بخوابم و هر دوشان بیدار

    داده‌ای عمه و عمو، دایی

    از برای دویدنم پایی

    لب و دندان و یک زبان تیز

    و دماغی کشیده، اما ریز

    تو ندادی زبان زهرآگین

    و نخواهم کشم «ولاالضالین»

    خلق کردی مرا چنین فعال

    دیس و بشقاب و قاشق و چنگال

    ماهی و مرغ و اُشتر و برّه

    شلغم و شنبلیله و ترّه

    آش ِکشک و قروتی و اُملت

    ماکارونی و کوفته و کُتلت

    پرتقال و انار و شفتالو

    موز و انگور و سیب و زردآلو

    و هزاران دوای جورواجور

    و عسل را، و آن‌چه باشد شور

    بهر موهای دختران، گیره

    بهر افراد شیرگی، شیره

    ای خداوند خالق نَعَمات

    من دعاگوی مادر و بابات

    ای فدای تو جسم و هم جانم

    جای پایت به روی چشمانم

    هر چه خواهی تو را دهم ماساژ

    می‌برم هر کجا، به هر پاساژ

    پول یارانه‌ام برای تو باد

    هر چه دارم همه فدای تو باد

    می‌خرم از برای تو شلوار

    بر سرت دَم‌به‌دَم زنم سشوار

    از برای رضا و خوشنودی

    بهر چشمانت عینک دودی

    الغرض، ای خدای بالا سر!

    خلق کردی برای من همسر!

    همسرم را چو در بغل گیرم

    هم‌چو خر، کِیف زین عمل گیرم

    لیک دادی دو تا برادرزن

    چون یزیدند و شمر ذی‌الجوشن

    شرّ این هر دو را خودت کم کُن

    زندگی را بدون ماتم کُن

  6. خروس لاری جهرمی می گوید

    با دهل و کرنا بجنگ کرونا می رویم

  7. م می گوید

    با زندگی شاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    بدون حقوق!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    عجب

نظرات بسته شده است.