سردبیر: دوستان شرکتی! عزیزان! حرف های من صریح روشن و شفاف است! نظرسنجی ما هم همینطور!
مخابرات ما (سردبیر) – دوستان خوب شرکتی! عزیزان! کاش من فرصت داشتم و می توانستم هر روز در مورد هر جمله ای که سوء تفاهم ایجاد می کند یک دنیا حرف بزنم.کاش!
گمان می کنم در طی این سالها، هم شفاف زندگی کرده ام، هم شفاف حرف زده ام! حداقل ۲۰-۳۰ نفر از شما در مجموعه مخابرات ما از رگ گردن به من نزدیکترند و هر حرکتی را رصد می کنند.
لذا از طرح برخی سوالات تعجب می کنم.بگذارید مثالی بزنم
در زمانی که هیجکسی هنوز نمی دانست که مشکل بعدی ما برای زندگی شرکتی چیست، از زمستان سال گذشته ، ما طرح موضوع کردیم.قدم به قدم با شما آمدیم، آهسته آهسته به اطلاعات همه اضافه کردیم تا در این نقطه توانستیم نظرسنجی بگذاریم.
اگر این نظرسنجی را زمستان گذشته می گذاشتیم شاید اینقدر شرکت نمی کردید.چرا که موضوع و اهمیت آن را درک نکرده بودید.
بخاطر دارم همان زمستان، با گروهی از دوستان شرکتی و خواننده سایت صحبت می کردم و اعلام خطر می کردم بابت تغییر سیاست های مخابرات.می گفتم دوباره شرکتهای محلی کارها را می گیرند اما آنها به صراحت می گفتند: نه بابا! این حرفها چیه می زنی؟
در طی این سالها، آنقدر با مخابرات ایران و آقای مهندس صدری صحبت کردبم تا توانستیم مخابرات را به سمت یکسان سازی نیروهای شرکتی تحت نام شرکت شسکام و خدمات اول حرکت کنیم.
خدا می داند پایه این تفکر در مخابرات ما شکل گرفت و به جمع مدیریت ها حرکت کرد.
تا امروز ما هرگز نخواستیم صریحا سهم خواهی کنیم اما خودتان می توانید رد پای مخابرات ما را در تمام حرکتهای مثبت پیدا کنید. .اما امروز مجبور شدم بخشی از واقعیت ها را بگویم
سیاست واگذاری کارها به شسکام و خدمات اول دقیقا بدلیل پیگیری های ما بود.مهندس صدری هم نهایت همراهی را با این ایده بخرج داد که برای آن همراهی از او تشکر میکنیم.
صد البته بابت این تغییر سیاست هم گله داریم.
چرا که زمستان پارسال دیدیم پایه های این سیاست دارد شل می شود و شد ….
هنوز این ابتدای کار است.پس از این خواهید دید که کارهای دیگری خواهد شد سیاست های دیگری به اجبار اعمال خواهد شد که فعلا نمی توانم عنوان کنم.
چند ماه برنامه ریختیم و حرف زدیم تا همه را متوجه یک خطر کردیم.
پس از آنکه دیدیم همه خطر را درک کرده اند نظرسنجی گذاشتیم.
طرح سوال مهم بود.می توانستیم بپرسیم: شما از خدمات اول و شسکام راضی هستید؟
آنگاه متهم به حمایت از این شرکتها می شدیم.
می توانستیم بپرسیم: آیا راضی هستید از شسکام و خدمات اول جدا شوید؟
و ….
اما در نهایت تصمیم به طرح یک سوال مهم کردیم: آیا شما با سپردن کار به پیمانکاران محلی موافق هستید؟
.
از سوال ما پیداست! کل پیمانکاران محلی را زیر سوال برده ایم. کل پیمانکاران محلی را به کناری رانده ایم.
.
اما در جلسه رسانه ها با مدیر عامل، در زمان طرح سوال با مهندس صدری، حرف من این بود که اگر حذف کامل محلی ها ممکن نیست آنها را در راس پیمان قرار ندهید.یعنی شسکام و خدمات اول طرف پیمان باشد.این دو شرکت طرف نیروی انسانی باشد.
حقوقش و نگهداری پرسنل و فعالیت ها باید با شسکام و خدمات اول باشد اما این شرکت ها می توانند با پیمانکاران دیگر قرارداد ببندند و فعالیت های خاص را از طریق آنان انجام دهند.
این فعالیت ها شامل امور شبکه، سالن دستگاه، نیروی اداری، نیروهای دفتری و پاسخگویی نمی شود. برای فعالیت های نوبتی، موقتی باید از این شرکتها استفاده کرد. فعالیت هایی مانند نصب BTS ، یا نصب دکل و کلا کارهایی که در محدوده فعالیت های روزانه و دائمی ما مخابراتیها نیست.
فعالیتی که مثلا ده روز وجود دارد و بعد تمام میشود.
اصولا با حضور پیمانکاران محلی بشدت مخالفم.آنها امتحان خوبی پس نداده اند! هنوز هم درگیر بدبختی های خودمان با این شرکتها هستیم.من چگونه می توانم با محلی ها موافق باشم در حالی که می دانم آنها فقط به سود خود می اندیشند!
پپمانکارانی که با دوچرخه آمدند اما پس از دو سال با BMW از مرکز بیرون رفتند؟! نه هرگز!
وقتی ساز و کار نظارتی دقیقی ایجاد شد که از میان خود شرکتی ها این نظارت را به عهده بگیرند شاید بتوانیم با پیمانکاران محلی کنار بیاییممن با هیچ شرکت محلی آبم توی یک جوی نمی رود.
دلیل اصلی من همین یک جمله است: پیمانکاران محلی زیر بلیط مدیران محلی قرار می گیرند لذا بموقع از مخابرات نمی توانند پول بگیرند و حقوق بدهند.
پیمانکار محلی، یعنی مدیر محلی! این دو با هم پدر نیروی شرکتی را در می آورند.
نظر از این صریح تر؟!
اما اگر قرار باشد که حتما و باید با شرکتهای محلی کار کنیم، ترجیح می دهیم آنها پیمانکار راس هرم نباشند! کارهای حاشیه را بردارند.با نفرات دائمی کاری نداشته باشند. جابجایی نفرات دائمی با آنها نباشد …
صریح تر از این هم نظری دیده اید؟
جایی خوانده اید؟
من در بسیاری از جاها نظری نمی دهم چرا که صرفا می خواهم انتقال دهنده حرفهای شما باشم. نظر من به تنهایی چه اهمیتی دارد وقتی یک نظر سنجی برگزار کرده ام که ۳۰۰۰ نفر با پیمانکار محلی مخالفت کرده اند!
آیا این نظرسنجی بقدر کافی شفاف نیست؟
مرا ببخشید.
شما می دانید من کارمند مخابراتم. باید حداقل ده ساعت مردانه برایش کار کنم. پس از آن به سایت و کارهای خانه بپردازم. مگر جقدر جان دارم؟
ناچارا باید بخشی از کارهای روزانه ام را حذف کنم.آن هم بخش روابط عمومی، دفاع از خود و مخابرات ما و پاسخ به سوالاتی حاشیه ای است چرا که معتقدم بقدر کافی شفاف زندگی کرده ام.
نمی توانم هر روز به هر سوالی پاسخ دهم.
مخابرات ما را از رفتار عمومی آن بشناسید نه از تک جملاتی که از من و این و آن می شنوید یا می خوانید.
قربان شما- التماس دعای مخصوص
سردبیرشما
با سلام خدمت سردبیر عزیز وتشکر از همه همکاران محترم
واقعا باید تاسف خورد به این طرز مدیریت که جز ایجاد بذر نامیدی در بین کارکنان هیچ فایده ای نداره .ولی زندگی پرهستش از این چالشها وباید با آن جنگید واین جز با اتحاد میسر نخواهد شد . مطمئنا این سری اگه پیمانکار محلی بیاد به راحتی قبل نخواهد توانست حق وحقوق بچه ها رو پایمال کنه چون به لطف وجود سایتی مثل مخابرات ما بچه ها آگاه شده و میتونن با تاسیس اتحاده ها وتشکلهای کارگری حق وحقوق خودشون رو استیفا کنن ومن پیشنهادم به دوستان اینه که بجای آه وناله بیاین یک فکر اساسی بکنن
سلام سردبیر عزیز
ممنون از همراهی شما و تمام زحماتی که می کشید.
زمانی که همه زیر مجموعه شسکام و همراه اول شدن چقدر خوشحال شدم.خودتون که میدونید پیمانکاران محلی چه میکنن! واقعا ناامیدم.با این گرونی ها و سختی روزگار حالا هم پیمانکاران محلی! از زمستون من هم هرچی سعی کردم بقیه باور کنن این فاجعه رو ، گفتن چرا شایعه سازی میکنی! نمی دونم چه باید کرد.