مطالب تحلیلی – مخابرات و رسانه (1)
وظیفه و رسالت رسانه چیست؟
رسانه تخصصی چیست و چه وظیفه ای دارد ؟
پاسخ همه این سوالات را م یدانید ،اما برای انکه به بحث مورد نظرم ورود کنم مجبورم به پاسخ این سوالات هم گریزی بزنم.
همانطور که از واژهی رسانه هم مشخص است ماموریت رسانه، رساندن است: رساندن حرفها و پیامها و دیدگاههای من و شما به فرد یا افراد دیگر.
حداقل سه مولفه در تعریف رسانه وجود دارد که همه، کمابیش به آن توجه داشتهاند:
- 1)اطلاعات و محتوا
- 2) بستر ارتباطی
- 3 )مخاطب
مبحث ما معطوف به بخش مخاطب و محتواست.
در تمامی سازمانهای بزرگ ،رسانه ای داخلی جهت ارایه گزارش های عملکردی وجود دارد که به مدیریت روابط عمومی سازمان هدایت می شود و تقریبا تخصصی محسوب می شود .اما اکثرا:
- نقاط مثبت سازمان مد نظر این رسانه است
- به تحلیل نارسائی ها هرگز نمی پردازد
- معمولا مخاطب زیادی ندارد
به همین جهت در کنار رسانه های رسمی ، نیاز است رسانه ی تخصصی دیگری هم باشد تا بتواند در کنار ذکر موفقیت ها، معضلات آن سازمان را نیز به تصویر بکشد.
در این جا ،بحث اصلی ما شکل می گیرد. اینجا تفاوت در مخاطبین و محتوای ارایه شده در رسانه شکل می گیرد.
اینکه رسانه ها همیشه ناشر و بلندگوی نقطه نظرات انتقادی و مشکلات سازمان باشند،برای مخاطب منتقد بسیار جذاب خواهد بود.
اما ،اعلام و تیتر کردن مشکلات من و دیگران، مادامی که راه حلی برایش نداریم و ندارند ، طبعا مارا هم ناخرسند و بی اعتماد میکند ،چرا که پس از مدتی مشکل را لاینحل می پنداریم و جز یاس و نا امیدی حاصلی نخواهد اشت.
بنابراین، پس از اعلام این مشکلات در رسانه ،انتظار حل آن را داریم پس باید امیدوار بود که کسانی که توانایی رفع مشکل را دارند نیز در میان خواننده ها و شنوندگان رسانه باشند.وگرنه اعلام مشکلات ما برای دیگرانی که خود، همان مشکل را دارند که دردی دوا نمی کند.
گاهی راهکار را هم می دانیم، یا فکر می کنیم که می دانیم اما لب فرو بسته ایم و باز هم فقط مشکل را فریاد می کنیم.
شاید(حتما) ، مدیرانمان هم نیاز به مشاوره دارند ،و صد البته راهنمایی شمایی که عمری را در شرکت سپری کرده اید راهگشا تر از مشاوری است که از دیار و سازمان دیگری آمده .
برای حل یک مسئله ابتدا باید مشکل با گوشت لمس شده باشد نه فقط با گوش تن شنیده شود، پس شما در این خصوص در اولویت هستید.
اگر نظرات اصلاحی که شما اعلام کرده اید، اجرایی شود ، و حتی نامی از شما برده نشود، باز هم شما برنده اید چرا که انچه عنوان کرده اید مطمئنا یکی از دغدغه های مخابرات و خود شما بوده که به راه حل ان فکر می کرده اید .
پس با حل ان شما و خانواده مخابرات با هم برنده اید ، چون نتیجه مهم است نه مجری.
شما که میدانی ، شاید نمیتوانی
و انکه می تواند ، شاید نمی داند
پس ای دانا، برای توانا ،مشاور باش
با رسانه ای بنام “مخابرات ما ” برای مخابرات ما و شما
————————————————->> این سری مطالب ادامه دارد.
سلام .خدمت شما عرض کنم که یکی از متخصص ترین مشاوران که با گوشت و خون مشکلات را لمس کرده و میکنند کنار گوش هیات مدیره هم هست…در کنار گوش انها و مدیران مناطق وجود دارند …اما دریغ از گوش شنوا که حرفها و پیشنهادشان را بشنود و دریغ از چشم بینا که فقط یکی از چندین گزارش انها و پیشنهادشان را بخواند……بله انان کسانی هستند بنام حسابرسان داخلی ….همان مغضوبین روی زمین درمخابرات ایران.و بعضا در خیلی از سازمانهای دیگر ایرانی…والسلام…….التماس تفکررررر
در حقیقت، مدیران نامداری که از بیرون سازمان آمده، و به اداره امور میپردازند، نقشی در رساندن یک شرکت، از مرحلهی خوب به عالی ندارند. در میان مدیران شرکتهای رهسپار تعالی، ده نفر از هر یازده نفر از درون خود سازمان به منصب مدیریت رسیدهاند، حال این که شرکتهای همتراز شش برابر بیش از دیگران سعی داشتهاند مدیران خود را از میان افراد بیرون سازمان انتخاب کنند. (کتاب از خوب به عالی – صفحه ۲۲)
رهبران سطح پنجم نیازهای مبتنی بر خودخواهی و غرور را از خود دور کرده و به هدفی بزرگتر یعنی ساختن یک شرکت عالی میاندیشند. این بدان معنا نیست که این رهبران هیچ گونه غرور یا عزت نفسی ندارند. در واقع آنها به طرز باور نکردنی جاهطلباند، اما جاهطلبی آنها در وهله اول و قبل از هر چیز برای سازمان است نه برای خودشان. (کتاب از خوب به عالی – صفحه ۳۵)
مدیرانی که تحولات خوب به عالی را پدید میآورند، این طور نبود که نخست، مبدا حرکت را انتخاب کنند و بعد افراد مناسب را بیابند. آنها ابتدا افراد مناسب را انتخاب میکردند (و افراد نامناسب را حذف میکردند) و بعد هدف خود را تعیین میکردند. آنها در واقع میگفتند: «ببینید، من واقعا نمیدانم چه هدفی دارم. اما تا این حد میدانم: اگر افراد مناسب را انتخاب کنیم، آنها را در جایگاههای مناسب قرار دهیم و افراد نامناسب را حذف کنیم، آن گاه میتوانیم هدفی عظیم و ارزشمند برای خود تعیین کنیم.» (کتاب از خوب به عالی – صفحه ۶۴)
ممنونم