سردبیر سلام می کند- آقایان مدیران! شما هنوز تیم نشده اید!
مخابرات ما – (سردبیر) – راستش اصلا اوضاع مخابرات خوب نیست! متاسفانه هنوز هم در مخابرات (در شرایط دشوار کنونی) هستیم!
در آذر ماه 1399 تیم جدید سوار کار شد.پیش از آنکه خود بیایند مشاورانش آمدند! از آن روز حداقل 6 ماه می گذرد! در این شش ماه باید ما نتایج حضور مدیران جدید را دیده باشیم.
اما کو؟
هنوز که هنوز است یک حقوق سالم و بموقع به ما نداده اند! اگر تفکرات حوزه مالی و معاون مالی نبود همین حقوق ماهانه هم نمی رسید! هیچکسی به بخش های مالی کمک نمی کند! آن هم در شرکتی که همه می دانند حتی اگر پول داشته باشد هرگز بقدر کافی نیست!
یعنی نه تنها باید راه برای کانالهای فعلی باز باشد بلکه باید دهها کانال دیگر برای ورود پول به آن اضافه می شد اما متاسفانه ….!
میخواستم انتقاد کنم و یکایک مشکلات را روی دایره بریزم! اما چه فایده دارد وقتی یک مشکل بزرگ و بسیار بزرگ بر سر راه این تیم مدیریتی وجود دارد که باعث می شود هیچ راه حلی موثر نباشد!
همه می دانند که ما مخابرات مایی ها در سرچشمه اطلاعات حضور نداریم.لذا مجبوریم با 20 درصد از اطلاعات نظر بدهیم لذا اجازه می خواهم آرزو کنم تمامی حرفهای ما نادرست و غلط باشد.ما خوشحالترین فرد خواهیم بود اگر حرفهایمان غلط باشد.
این مشکل بزرگ و ام المشکلات مخابرات چیست که باعث شده هیچ کار مفیدی به نتیجه نرسد؟
آقایان! بزرگواران! مدیران ارشد! اعضای هیئت مدیره محترم! شما یک مشکل بزرگ دارید! آن هم این است که هنوز یک تیم نشده اید!
متاسفانه تیم هم نخواهید شد!
شما در ساختار با هم مشکلات اساسی دارید لذا نمی توانید تیم باشید!
راه حل من هم در دل همین دو جمله نهفته است! اگر قرار است تغییری انجام شود، یک دقیقه آینده اش هم دور است اما این تغییر نباید در حوزه میدان باشد!
دیگر خود دانید!
اینها تیم نیستن ..درسته …اینها یتمن…یتیم….اخه کی به اینها یادداده همه برای یکی…یکی برای همه…تا تک روی و تک خوری هست…این مشکلات هم هست و بیشتر هم خواهد شد….
سردبیر محترم سلام
دیروز داشتم حاشیه ای بر این مقاله ی شما می نوشتم که برق رفت و آنقدر حالم گرفته شد که نگو و نپرس….
حرفم تایپم کلامم شهید شد! به ملکوت اعلی رفت!
آخر همه چیزمان باید به هم بیاید!
خیلی سوزان بود! خودم آتش گرفتم! فکر کنم رایانه ی من هم که با یارانه تهیه اش کردم تاب نیاورد و خموش شد!
حالا هر چیزی که از آن متن سوزان یادم بیاید می نویسم تا چه شود!
هنگامی که این سردار بزرگوار بر سر کار آمدند من سریع و شفاف موضع خودم را اعلام کردم :
گفتم رزمی است و فنی نیست ! قطار مشاورانش پیش قراول آمده اند اگر مخابرات را خوب می شناخت خودش را لنگ مشاور نمی کرد!
اصول نظامی گری فقط زمانی فنی می شود که در پادگان های فنی و مهندسی و لجستیک جنگ پیاده شود.
مخابرات راه خودش را می رود و با اصول فنی دست به دامن و گریبان است.
کلام من که سوزان می نویسم به مزاج سردبیر ما خوش نیامد که از اول تا آخر بهش حق میدم .
اما حالا که صدای خودش هم کوک شده من هم در دستگاه ابو عطا می نویسم باشد که منتشر گردد!
مدیر عامل عزیز ما دارد در جبهه ی اشتباه می جنگد!
توان و نیرویش را تلف می کند و از پشت سر مورد تهاجم قرار می گیرد!
راه فرار از این بن بست ” اتکـــــــــــــا به نیــــــــــــــــروی داخلی است ”
یک کارمند بسیار کمتر از یک مشاور پول و مزایا دارد اما کارش را خوب بلد است.به این عزیزان اتکا و اعتماد کنید .
داریم کارمندانی که صد برابر یک مدیر مالی راه کار بلد هستند اما چون شانس خدمتی ندارند دارند درجا می زنند.راه نجات شما شناسایی سرمایه هایی است که بی ادعا و گم نام هستند.
زمانی که خبر توزیع سود روانه ی سایت معظم مخابرات ما شد عده ی کثیری از موضع مدیر عامل و گروه همراه تشکر کردند . اما تجربه به من ثابت کرده است تا طعم شیرین اسکناس را در حسابم چک نکنم حال دلم خوب نمی شود! دل خوش به حرف و وعده نیستم دیگر!
جناب مدیر “رمز پیروزی وحــــــــــــــــــــــدت کلمــــــــــه در اتفاق قوا و آراست”
جان من مرگ من به نیروهای داخلی اعتماد کن و از خودمان بگذار در راس کار تا حال مخابرات را خوب کنیم.
عملکرد قدرت و اختیار می خواهد
جناب فرمانده ما سرباز های خوبی هستیم به ما اعتماد کن و خشاب اسلحه هایمان را پر کن و سازو برگ نبردمان را کوک کن.
در خاتمه به چند بیتی از استاد سخن سعدی شیرازی بسنده خواهم نمود.
توانگری نه به مالست پیش اهل کمال
که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
محل قابل و آنگه نصیحت قائل
چو گوش هوش نباشد چه سود حسن مقال
به چشم و گوش و دهان آدمی نباشد شخص
که هست صورت دیوار را همین تمثال
نصیحت همه عالم چو باد در قفس است
به گوش مردم نادان چو آب در غربال
دل ای حکیم درین معبر هلاک مبند
که اعتماد نکردند بر جهان عقال
مکن به چشم ارادت نگاه در دنیا
که پشت مار به نقش است و زهر او قتال
زمان توبه و عذرست و وقت بیداری
که پنج روز دگر میرود به استعجال
.
سلام آقای سردبیر بزرگوار خداقوت
آقای سردبیر این پیام هارو مسئولین مخابرات مشاهده میکنن انشاله که ببینن
حالا حرف من به آقایانی که درمورد حقوق مسئولیت دارن اونها باید بدانن ماها صدمیلیون حقوق نمیگیریم که اینقدر به پرداخت حقوق کش میدن باید درجریان باشن که مردم بدهی داره قول داده وقتی حقوق دیر میکنه جریمه دیر کرد میدن آبروشون میره اگه توانشو نداره بره کنار مردم که بازیچه مدیران بی کفایت نیستن انشاله که پیام من دیده بشه
یک نظر
چطور است در نماز جمعه های کشور صندوقی جهت کمک به مخابرات ایران جهت دادن حقوق به پرسنل داده شود .
بقالی سر محل هم بخوای کار کنی یک ماه زمان میبره که جای محصولات و سروکله زدن با ویزیتورها رو یاد بگیری. هر کسی از بیرون مخابرات بیاد هم یک سال طول میکشه بفهمه چی به چیه.
قبول نیست!
مشاور داشته!
یا اونا کار بلد نیستن
یا به مشاورا گوش نمیده !
که در هر دو صورت بازنده است!
مخابرات بقالی نیست این قیاس مع الفارقه که غلط و باطله!
تمام مدیران ومعاونین مهندس صدری برسرکارند ومدیرعامل وتعدادی هم مشاورآورده اند اونوقت انتظارداریم تحولی ایجادبشه . ازمعاون ومدیران بازنشسته واجاره ای میشه توقع دلسوزی داشت؟
یکی بیاد بگه پس این همه تو بانک تجارت انرژی و وقت گذاشتن و کلی هزینه افتتاح حساب دادن واسه چی بود ؟ این همه از این بانک به اون بانک پاسمون میدن و هزینه رو دستمون میزارن مگر قرار نبود که بانک تجارت مرتب سر ماه پرداخت داشته باشه؟ پس کو؟اگر قرار بود اینطوری باشه خب همون بانک ملت مگر چش بود؟ بد اوضاعی برای کارکنان درست کردن