مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

يك تقاضا از سردبير- يا بنويس يا بگذار بنويسيم!

مخابرات ما (زبون دراز) – اين بار هدفم نوشتن طنز نيست! هدفم يك گله بزرگ از سردبير اين سايت است!

اين بار ، باز با تغيير مديريت ها، فشار بي اماني به ما بعنوان نويسندگان و به مديران گروههاي اجتماعي بعنوان ابزار مخابرات ما در استانها، و بطور كلي به مخابرات ما وارد مي شود!

هر چند وقت يك بار ، گروهي اين فشارها را به اميد ناكار كردن مخابرات ما راه مي اندازند.

..و هميشه سردبير اين سايت ما را به صبوري دعوت كرده است و فقط  پيوسته مي گويد :‹ كسي كه كار ميكند، فرصت گله و شكايت را ندارد!›

 

اما اين بار من بعنوان صبورترين عضو مجموعه، واقعا خسته شده ام!

از سردبير سايت مي خواهم يا پاسخ اين هجمه ها را بدهد، يا بگذارد ما نويسندگان پاسخشان را بدهيم.

خدا را خوش نمي آيد بي جواب بمانند! از بي توجهي دق خواهند كرد!

خب ……. چه مي گوييد؟

****

604650cookie-checkيك تقاضا از سردبير- يا بنويس يا بگذار بنويسيم!
4 نظرات
  1. ناشناس می گوید

    سلام
    شما “مخابرات ما” یی ها را چه شده است؟ که اینجوری بهم ریختید.
    مگه اتفاقی افتاده؟ کسی بهتون چیزی گفته؟
    شما که دم از شفافیت می زنید! چرا خودتان شفاف نیستید؟
    مگه جنگ داخلی بین شما رخ داده است؟
    اگه برای خدا کار می کنید که این حرفها را نداره!
    شما تنها وظیفه خودتان را انجام دهید. بقیه امور را اگر صلاح باشد، خدا درست می کنه.
    و اگر هم خدای نکرده برای گرفتن نتایج دیگری زحمت می کشید! که وای بر شما.
    لطفا به ما هم بگوئید مشکل چیه؟

    1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

      بين ما مشكلي نيست.
      جنگ داخلي هم نيست.
      اتفاقي هم نيفتاده.
      مدعي هم نيستيم براي رضاي خدا كار ميكنيم.
      خدا خودش اگه دوست داشت كارهامونو سرند كنه.
      شما اصولا از بيخ همه چي رو چپه مي فهمي.
      عمدي است؟

  2. امید می گوید

    قربون زبون درازت
    اما سردبیر عزیز چکار کنه میخوای در سایت رو گل بگیرند؟
    از زبان سردبیر :
    ترسم به عجز حمل نمایند ور نه من
    شرمنده می کنم به تحمل زمانه را
    زبون دراز عزیز در نظام طبیعت ضعیف پامال است و خیلی متاسفیم که اینگونه است اما همه میدانیم که ماوراءالطبیعه ای هم هست و داد خود را انجا از بیدادگری خواهیم ستاند
    سردبیر بزرگوار ما هم بین حق و ناحق گیر کرده و گرچه خود حامی حق است اما چاره ای ندارد غیر از مدارا
    ای کاش حق مدارانی چون ایشان در راس امور بودند و آن روز مطمئنا حال و روز ما این نبود

    1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

      سلام امید عزیزم
      این روزها کارد بزنی خونش در نمیاد!
      حرف نمیزنه ولی اعصابش بهم ریخته است.
      چیزی نمی گه ولی …
      بهمین خاطر اصلا پریشب نتونست کار کنه!
      چیزی نمیگه … منهم از همینش دلخورم.
      صبوری میکنه که همین امکان کوچک هم از ما گرفته نشه.
      وگرنه من می شناسمش! حداقل 20 سالی باهاش زندگی کردم.
      دلم میخواد صبر نکنه! چون با این صبوری داره خودشو از بین می بره!

نظرات بسته شده است.