دولت در مخابرات دنبال اهداف خاص است؟
[box] مخابرات ما – با توجه به پرداخت 80 درصد ثمن معامله و باقی ماندن 20 درصد نهایی که اکنون موعد تسویه 10 درصدی آن فرا رسیده زیر این معامله زدن با بکار بردن لفظ «فسخ قرارداد واگذاری مخابرات» با منطق سازگار نیست..[/box]
مخابرات ما (محمد – فارس) – یک منابع آگاه در گروه توسعه اعتماد مبین ضمن تشریح موضوع فسخ قرارداد واگذاری بلوک کنترلی شرکت مخابرات ایران از سوی سازمان خصوصی سازی گفت: در ابتدای واگذاری مخابرات کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین به عنوان هلدینگ مالی وارد معامله بلوکی مخابرات در سال 1388 شد و شاخصهای کنترلی این گروه در “اخابر” نیز همواره بر مبنای نماگرهای مالی بوده است.
وی که عدم انتشار نام خود را شرط انجام این مصاحبه اعلام کرده با اشاره به کشمکش دولت و توسعه اعتماد مبین بر سر مدیریت شرکت مخابرات ایران در سالهای اخیر، گفت: در نهایت قرار شد با تفکیک میان مدیریت و سهامداری، کاظم ابراهیمی صدرآبادی از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات سکاندار مدیریت مخابرات باشد. این در حالی بود که دولت در زمینه مدیریت این شرکت نتوانست عملکرد خوبی را طی این مدت برجای گذارد، زیرا اساساً دولت بنگاه دار خوبی نیست.
این در حالی است که اعتماد مبین پس از تملک مخابرات توانسته بود، در فاصله کوتاهی ضمن ایجاد ارزش افزوده برای این شرکت در عین حال با مشاورههایی که داده شد ، ارزش بازاری این سهم افزایش یافت.
این منبع آگاه عنوان کرد: در ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم، بحثهای بسیاری بر سر عدم افزایش تعرفه و یا اشتباه بودن واگذاری سهام کنترلی مخابرات عنوان شد که در نهایت با تفاهم طرفین مقرر شد، تا دیگر خدشهای بر واگذاریها صورت نگیرد. منتهی چون درآمد شرکت مخابرات متناسب با رشد سودآوری آن نبود و در عین حال از زاویه رگولاتوری،تعرفه ها و همچنین بازار سرمایه حمایت نشد به تبع آن مجموعه توسعه اعتماد مبین نیز نتوانست درآمد مناسبی را از این دارایی کسب کند و در نهایت اقساط خود را به موقع پرداخت نکرد.
وی با طرح این پرسش که سازمان خصوصی سازی با روند کنونی سودآوری مخابرات و نحوه رفتار با مالکان دارایی ها چگونه قادر به یافتن مشتری دیگری برای این سهم خواهد بود؟ گفت: یکی از سناریوهایی که میتوان در این زمینه حدس زد، اینکه با توجه به ارزش افزوده نهفته در داراییهایی همچون شبکه دسترسی، شبکه ثابت و شبکه سیم مسی در مخابرات ایران به نظر میرسد، دولت تمام تلاش خود را به کار گرفته تا به اهداف پشت پرده خود در این بخشها دست یابد.
هم اکنون شرکتهای FCP که به تازگی مجوزهایی برای ارایه خدمات تلفن ثابت به آن داده شده نیازمند به شبکه دسترسی هستند. اگر مخابرات شبکه دسترسی خود را در اختیار این شرکتها قرار ندهد، آنها قادر به ارایه خدمات نخواهند بود.
این منبع آگاه ادامه داد: طبق بند 20 لایحه برنامه ششم توسعه ، دولت باید انحصار زیر ساخت یا همان شبکه دسترسی را از مخابرات گرفته و با تشکیل یک اپراتور مجزا ،خودش نیز سهامدار 20 درصدی آن شود و سرویس ارایه بدهد، تا مخابرات از انحصار خود سوء استفاده نکند. بر این اساس سناریو دیگر در این زمینه میتواند تعامل مشترک سهامداران توسعه اعتماد مبین و دولت بر سر مدیریت این شبکه باشد.
و در نهایت سناریوی فسخ و تفکیک بلوک کنترلی مخابرات به بلوکهای 17 درصدی برای فروش مجدد در بازار سهام میتواند مطرح شود که بدترین سناریو در این زمینه خواهد بود. در صورت تحقق این موضوع مدل ارزش گذاری داراییها با توجه به پرداخت 80 درصد از مبلغ اقساط مخابرات از سوی توسعه اعتماد مبین و همچنین با توجه به ارزش افزوده بالای شبکه دسترسی در مخابرات ایران از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
تکلیف پولهایی که اعتماد مبین تا کنون داده نیز باید مشخص شود، زیرا با پول خرید مخابرات در سال 1388 و با دلار 1100 تومان مجموعه توسعه عتماد مبین میتوانست چهار شرکت پالایش نفت بندر عباس را خریداری کند و این در حالی است که اکنون نرخ دلار به 3800 تومان رسیده و بنابراین مدل قیمتگذاری با بحثهای حقوقی و مالی پیچیدهای همراه خواهد بود.
به باور وی، در صورت تحقق فرضیه کنار رفتن مخابرات از پرتفوی اعتماد مبین، این مجموعه با سه شرکت از جمله شبکه سیم مسی، سرویسهای مخابراتی تلفن موبایل و ثابت و شبکه دسترسی روبرو خواهد بود. به عبارتی مخابرات به دو بخش شبکه سرویس و شبکه زیر ساخت تقسیم میشود.
این منبع آگاه از سناریوی چهارمی نیز سخن گفت و افزود: با توجه به تحرک شرکت مخابراتی اورنج فرانسه برای خرید سهام مخابرات در ماههای اخیر، شاید دولت می خواهد مثل اقدامی که برای بویینگ آمریکا کرد، تلاش می کند تا با مخابرات نیز قرارداد سرمایه گذار خارجی منعقد کند. زیرا رفت و آمد ها به سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و وزارت ارتباطات بی آنکه با مالک اصلی این دارایی گفتوگو شود افزایش یافته بود.
از سویی دیگر موضوع زیر ساخت باید به عنوان اپراتور جداگانه در نظر گرفته شود. شرکت ارتباطات زیر ساخت و بحثهای اپراتور چهارم در کنار مجوز فعالیت 17 شرکت FCP که باید به عنوان اپراتور خدمات رسانی بخش ثابت فعال شوند و تا کنون اقدامی نکرده اند را باید به گونه ای در نظر گرفت که و بازار کسب و کار در این حوزه بر هم نخورد.
ناگفته پیداست که هر سرمایه گذار دیگری بخواهد پای میز مذاکره برای تملک مخابرات بیاید با اعتماد کمتری راضی به مذاکره خواهد شد، زیرا وقتی نحوه تعامل میان مالکان شبه دولتی ، دولت و خصوصی سازی را میبیند نگران از تکرار همین رفتار در قبال خود نیز خواهد بود.
پس از واگذاری بلوک کنترلی 50 درصد بعلاوه یک سهم مخابرات ایران در سال 1388 به کنسرسیومی به رهبری شرکت توسعه اعتماد مبین مقرر شد که مالک این دارایی هر ساله 700 میلیارد تومان به عنوان اقساط واگذاری تا پایان سال 1396 به دولت پرداخت کنند.
از مجموع رقم 7 هزار میلیارد تومان وجه این دارایی تاکنون مبلغ 5 هزار میلیارد تومان به دولت پرداخت شده است. بنابراین آنچه که باقی مانده تنها چک یک هزار میلیارد تومانی برای سال 1395 و چک 1000 میلیارد تومانی آخر برای سال 1396 است که باید در وجه سازمان خصوصی سازی تسویه شود.
این منبع آگاه در این باره به فارس گفته است: هم اکنون مجموعه توسعه اعتماد مبین از 1000 میلیارد تومان مبلغ چک سال 95 مبلغ 300 میلیارد تومان را پرداخت کرده و تاکنون تنها 700 میلیارد تومان از این مبلغ مانده که با ارسال نامه ای به سازمان خصوصی سازی تقاضای مهلت سه ماهه برای تسویه این مبلغ را کرده است.
این در حالی است که دولت نیز به مجموعه اعتماد مبین و شرکت مخابرات بدهی سنگینی داشته و تا کنون نیز در تسویه آن از جمله تعرفه تماسهای تلفنی نهاد های دولتی کوتاهی نیز داشته است.
حال با توجه به پرداخت 80 درصد ثمن معامله و باقیماندن 20 درصد نهایی که اکنون موعد تسویه 10 درصدی آن فرا رسیده، زیر این معامله زدن با بکار بردن لفظ «فسخ قرارداد واگذاری مخابرات» با منطق سازگار نیست.
بر اساس این گزارش، شرکت مخابرات ایران هم اکنون از سرمایه عظیم اعتماد مردمی برخوردار است که از سال 1388 تا کنون به عنوان شرکت خصوصی توانسته روند سودآوری قابل اطمینانی را برای همه سهامداران خود ایجاد کند، در حالی که همه شش شرکت ارایه دهنده خدمات تلفن ثابت در سال 86 ورشکسته و منحل شده اند.
مخابرات بیچاره مثل فرزند طلاقه هر روز یه حرف میزنن کاش مخابرات صاحب واقعی داشت کاش
خوابی که دولت برای مخابرات دیده اصلا به صلاح مخابرات و کارکنان نیست و هدف دولت انهدام مخابرات و سپردن وظایف ان به شرکت زیر ساخت جهت مال اندوزی دوباره هست و کارکنان مخابرات را هم که قبلا به طور غیر قانونی واگذار کرده این در حالیست که 30 هزار تن را یک شبه بد عهدی کرد و به بخش خصوصی واگذار کرد در صورتی که خلف وعده دولت میبایستی کلی خسارت به تک تک کارکنان پرداخت می کرد زیرا بد عهدی از جانب دولت شکل گرفت. الان هم اقا زاده ها رفته اند زیر ساخت و با استخدام مجدد بستگان خود در انجا یک شرکت عظیم زیر ساخت درست کرده اند و شعار کوچک سازی دولت را به تاریخ سپرده اند و الان هم چشم دیدن پیشرفت مخابرات را که رقیب انان هست را ندارند. با کلک دوباره می خواهند انرا پس گرفته به قیمت بالاتر بفروشند و با تکه تکه کردن ان نه از روی دلسوزی برای کشور بلکه با انهدام ان کمر به مال اندوزی بیشتر بسته اند . شایسته است کارکنان هوشیار باشند وارد این بازی … دولتی نشوند . بدانید انها نه به فکر کارکنان هستند نه به فکر مخابرات فقط جیب گشاد خود را نظاره گرند.
جواب جالبی بود برای اون دوستانی که فکر میکنن دوباره کارمند دولت شدن. من شخصا از نظرتون استفاده کردم
لطفا به اخرین پاراگراف توجه کنید:
“شرکت مخابرات ایران هم اکنون از سرمایه عظیم اعتماد مردمی برخوردار است”
سرمایه عظیم اعتماد مردمی!!!!
وقتی حتی کارمندان مخابرات به شرکت اعتماد ندارند. معنای اعتماد عظیم مردمی چیست؟
وقتی در ارزیابی انجام شده سرویس باند پهن در هیچیک از استانها شرکت مخابرات به عنوان یکی از 3 برند اول انتخاب نمی شود. آنگاه اعتماد مردم که می باید در رضایت ایشان متبلور شود کدام است؟
اگر سودآوری قابل اطمینان در گرو مدیریت قابل اطمینان است. چگونه ادعای اطمینان در سوداوری می کنند درحالیکه در طی این چند سال از خصوصی سازی 5 مدیرعامل در شرکت مخابرات ایران عوض شده است. در صورتیکه در شرکت رقیب (ایرانسل) همواره یک مدیرعامل در راس امور بوده است.
اگر مخابرات سودآوری طبیعی ناشی از منابع سنتی داشته و سهامداران را قانع کرده است، پس چگونه از این سودآوری اقساط شما به تاخیر افتاده است؟
نه.. . واقعا جالب بود.استفاده کردم. ممنون
با سلام
لطفا از کارکنان نظر سنجی شود چرا چون بهترین زمان سنجش تعلق سازمانی است
دقیقا سوال مورد نظرتونو بنویسید لطفا