[box] مخابرات ما – چه عواملی باعث میشود که هیئت محترم وزیران دولت اول آقای احمدی نژاد در سال 1385 به این جمعبندی میرسد که در اولین گامهای خصوصی سازی در دولت ایشان باید شرکت مخابرات ایران را در ردیف شرکتهای آماده واگذاری به بخش خصوصی قرار داد؛ شرکتی که در سایه بودجه های بیتالمال طی چند دهه به درآمدزایی رسیده بود و میتوانست درآمدهای حاصل از آن به بهبود شرایط مالی خزانه کمک نماید؟![/box]
مخابرات ما(محمد – سایت تدبیر و امید) – عصر روز چهارشنبه24آذر95 اطلاعیه مهمی روی سایت خبرگزاریها و رسانه ها قرار گرفت؛ خبری که همچون موارد مشابه از نگاه رسانه ای صدا و سیما چندان دارای اهمیت نبود که مورد توجه قرار گیرد:
سازمان خصوصیسازی طی اطلاعیهای از فسخ قرارداد واگذاری شرکت مخابرات به کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین پس از هفت سال مدیریت این شرکت بر پنجاه درصد بعلاوه یک سهم از سهام شرکت مخابرات خبر داد و اعلام کرد: «در چارچوب مفاد قرارداد منعقده با خریدار بلوکی سهام شرکت مخابرات ایران و نظر به عدم ایفای تعهدات قراردادی مزبور از جانب خریدار این سهام و نقض مکرر این تعهدات، از حق فسخ مندرج در قرارداد یادشده، استفاده نموده است.» فسخی که در صورت به نتیجه رسیدن (که چندان نمیبایست بدان امیدوار بود) میتواند برای دولت، یک پیروزی و برای ملت، یک اعاده حق به حساب آید.
کنسرسیوم برنده در مزایده در ۵ مهر سال ۱۳۸۸ طی یک مزایده توانست در بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران که از آن به عنوان بزرگترین خصوصیسازی تاریخ کشور نیز نام برده میشد ۵۰ درصد به علاوه یک سهم از سهام شرکت مخابرات ایران را به ارزش۷۸۰۰ میلیارد تومان خریداری کند. مزایده ای که در همان زمان هم نسبت به آن ابهاماتی مطرح بود به حدی که در آذرماه سال 1389حتی هیئت تحقیق و تفحص مجلس اصولگرای حامی دولت وقت، مزایده را صوری و نحوه واگذاری را ناقض سیاستهای اصل44 قانون اساسی دانست. حال صرفنظر از اینکه آیا دولت توانایی آن را دارد که این فسخ را به سرانجام برساند یا در برابر لابیهای اینگونه مزایدهها تسلیم خواهد شد … چند سوال در ذهن مردم نقش میبندد که به نظر میرسد صدا و سیما به عنوان رسانه ملی و یک مجموعه رصدکننده و مطالبهگر همچنانکه در قضیه حقوقهای نامتعارف از تمام توان خود بهره گرفت باید برای مطالبه پاسخهای شفاف و قانعکننده، این قضیه را پیگیری نماید و صداقت رفتاری و حرفهای خود را در رصد مسائلی که با دغدغههای بخشی از مردم و تضییع حقوق آنان در ارتباط است به منصه ظهور برساند.
1- چه عواملی باعث میشود که هیئت محترم وزیران دولت اول آقای احمدی نژاد در سال 1385 به این جمعبندی میرسد که در اولین گامهای خصوصیسازی در دولت ایشان باید شرکت مخابرات ایران را در ردیف شرکتهای آماده واگذاری به بخش خصوصی قرار داد؛ شرکتی که در سایه بودجه های بیتالمال طی چند دهه به درآمدزایی رسیده بود و میتوانست درآمدهای حاصل از آن به بهبود شرایط مالی خزانه کمک نماید؟!
2- نفوذ چه فرد یا افرادی باعث شده بود که شرکت مخابرات به بخش غیرخصوصی با این شرایط واگذار شود و چه تصمیماتی موجب شده است که روند این واگذاری، نحوه پرداخت و مراحل اجرای قرارداد فروشِ بیش از نیمی از سهام شرکت بزرگ مخابرات، با روح سیاستهای پیشبینیشده در قوانین مربوط به خصوصیسازی شرکتهای دولتی فاصله داشته است؟
3- چه حرکتی از جانب شرکتهای خریدار صورت گرفته بود که در سال 88، سازمان خصوصیسازی در دولت قبل حاضر میشود با کنار گذاشتن شرکت پیشگامان کویر یزد با عجله زیاد به یک مزایده تن دهد؛ مزایدهای که در آن زمان در گزارش تحقیق و تفحص مجلس گوشزد شده و ورود شرکت… برای رقابت در مزایده، به دلیل مشترک بودن اعضای این کنسرسیوم با کنسرسیوم برنده به منظور قانونی جلوه دادن مزایده مورد تاکید قرار گرفته بود.
4- بر فرض اینکه چند مورد مطرح شده یا موارد مشابه از آنچنان اهمیتی برخوردار نباشند که نیاز به طرح در رسانه ملی باشد آیا امکان ندارد در صورت طرح مطالبهگرانه موضوع در رسانه، مسئولان در بررسی نحوه پرداختها، دیرکردهها و بدعهدیهای مالی اتفاق افتاده، جدیتر ورود کرده و نتایج آن آشکار گرداند که مبالغی به مراتب افزونتر از حقوقهای نامتعارف در این عدم ایفای تعهدات قرارداد،از بیت المال و حقوق ملت به نفع مطامع عدهای ضایع شده است؟ به حتم با یک حساب سرانگشتی هم میتوان میزان دیرکرد اقساط خرید توسط یک شرکت سودده را تخمین و اهداف آن را حدس زد تا عمق زیان وارد شده به بیتالمال و نحوه سوءاستفاده از عدم ایفای تعهدات مالی قرارداد آشکار گردد.
سوالاتی از این دست در حقیقت ابهاماتی هستند که جدا از وظیفه ذاتی مسئولان امر برای بررسی و ارائه پاسخهای صریح و روشن به مردم، انتظار میرود صدا و سیمای کشورمان در راستای وظایف رسانهای خود به این موضوع ورود کرده و مورد توجه ویژه و مسررانه قرار دهد.
***
کت وشلوارِ بعدِ سیزده!