سردبیر- گاهی از نوآوری و ابداع خسته می شویم!
[box]مخابرات ما – نزدیک بهار که می شویم آدم ها حس و حالشان تغییر می کند! این هم یکی اش![/box]
مخابرات ما (سردبیر) – واقعا و از ته دل می گویم : بیچاره مدیرانی که با امثال ما کار میکنند!
یک روز خوش و آرام ندارند! هر لحظه با یک بغل حرف تازه, مدل و الگوی جدید , یک خرمن طرح و تئوری به دیدنش می رویم. البته با یک خروار ادعا!
آن وقت انتظار داریم به همه حرف های ما عمل کنند! همه حرفهایی که نو و تازه هستند! حرفهایی که حداقل در مخابرات آزمایش نشده اند!
اما , آخر سر ما را بحال خود رها میکنند … ما می مانیم و طرح هایمان. هزینه هایش را هم خودمان می دهیم.
گاهی به این طرح های ما می گویند :ابداع و نوآوری! … فقط برای اینکه ما را از سر باز کنند!
بهر حال مدیر بیچاره ای که با ما کار میکند , هر ر وز کلافه است!
اما ….
اما ….
می خواهید امروز بدون تعارف آخرین نتیجه ذهنی خودم را در این شرکت بزرگ , به شما بگویم؟ آخرین حرفی که از دیشب تا حالا بخودم میگویم ….!
… بیزار شده ام از هر چه فکر نو, نوآوری و ابداع است! خسته شده ام از اینکه نمی توانم مثل دیگران کار کنم! بیچاره شده ام از اینکه نمی توانم به خودم و کارهایم بپردازم! خسته شده ام که هر روز دنبال ایده هایم بدوم, راهی برای اجرایش پیدا کنم و …. آخر سر بدهکار اطرافیان باشم!
می خواهم بگویم : آقای مخابرات! از تو و فضایت خسته شده ام! از تو و شکل مدیریتت , کلافه ام! … تو به جایی نخواهی رسید!
اما … اما … من همه جوره این سیستم را آزموده ام!
اگر مردانش اهل کار نیستند , پس چرا گروهی شبانه روز در مخابرات ما کار می کنند و هرگز خسته نمی شوند!
اگر مردانش فقط پولکی هستند , پس چرا در حوزه مخابرات ما دهها نفر مجانی کار میکنند, … تازه … هزینه های سایت را هم پرداخت می کنند؟
اگر نمی شود مخابراتی ها را دور یک محور جمع کرد , پس چرا ما در مخابرات ما حداقل هزاران نفر , هزاران نفر را با محبت و اخلاص , نهایت راستگویی دور هم جمع کرده ایم ؟!
….نه … اینها با هم تضاد دارد!
چرا در حوزه مخابرات ما, تمامی نو آوری ها به نتیجه میرسد اما در مخابرات نه!؟
چرا در حوزه مخابرات ما , احساس خستگی نمی کنم, (هر گاه خسته میشوم یک کامنت از راه میرسد و مرا امیدوار میکند) اما در مخابرات , قدم از قدم , خسته و وامانده تر می شوم!؟
چرا؟
امروز بیش از همیشه از کار اداری خسته ام! خسته! طرح هایمان قفل می شود! هر گره را باز می کنیم دهها گره بسته می شود!
چرا این سیستم اینقدر ما را فرسوده و خسته می کند!؟ … چرا؟!
آیا واقعیت وجودی ما همین است؟! … یا آنچه در سایت مخابرات ما می بینیم!؟
… یک مرتبه ,در مخابرات یکی از راه میرسد , حاصل مدتها تلاش تو را بر باد می دهد!طلبکار هم می شود , میرود پی کارش! و تو می مانی و ویرانه های ایده هایت!
از کار اداری بریده ام! از ابداع و حرفهای تازه بریده ام! .. اما نمی توانم مثل دیگران کار کنم! … نمی توانم!
آیا روانشناسی می شناسید که بتواند سردبیرتان را درمان کند؟! … و از او کسی بسازد … مثل دیگران؟!…. این تفاوتها آزارم میدهد! بویژه وقتی که کارم قفل می شود!
نگران نباشید! در حوزه مخابرات ما , همه چیز عالی است! خوب است! چون شما هستید! چون با شما هستم! چون با هم صادقانه رفتار می کنیم! چون برای هم نقش بازی نمی کنیم.!
اما در حوزه کار اداری …. خسته ام…. فرسوده ام …. دنبال کسی میگردم که مرا از این برزخ تفاوت نجات بدهد!….
کسی که آرزوی یک روز زندگی , مثل دیگران را دارد!
اسفند 95
[box]حرف شخصی نمی زنم! … به این دلیل این حرفها را می نویسم که حرف دل هزاران نفر دیگر است! … [/box]
با سلام سردبیر عزیز خسته نباشید
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
واقعا کار در مخابرات ما با کار در مخابرات آنها زمین تا آسمان فرق دارد هر چیز خوبی که در مخابرات ما هست در مخابرات آنها نیست و …
اقاي سردبيربرومشهد درجوارحضرت دوست وبراي ماكه پول نداريم تا امام زاده هم برويم دعاكن .دعاكن كه امام رضاي غريب حقمان راازباني اين شر(خصوصي سازي)بگيرد.امين يا رب العالمين.مرگ برهرچي مديربي تدبيره.
سلام سردبیر
برادر عزیز درد دل جانانه ای است درد را باید گفت تا تهرانی این مسائل با شماست پیشنهاد میکنم اگر شرایط اجازه
دهد به خراسان نزدبارگاه امام هشتم (ع) برگردد به همه پیشنهاد میکنم شب زود به خواب روند درتهران آلودگی صوتی مانع این کار هست و تنها و تنها ساعاتی از روز را پیاده روی نمایندو السلام .