شما نوشته اید- گوشت دم شمشیر !
[box]مخابرات ما- یکی از دوستان متنی برای سردبیر و هیئت تحریریه فرستاده است که با اجازه سردبیر و خوانندگان در این 5 شنبه منتشرش میکنیم.[/box]
مخابرات ما ( ورامینی) –
[box]
ورامینی
عزیزان : من که شاعر نیستم ولی شعر دیگران را براتون می نوشتم تا محکم بشید.حالا اگه نوشتم دوباره پاک کن برندارید پاکش کنید.قلم بردارید ونمره ی خوب بدید کارت هزار آفرین هم قبوله.
کار بزرگ. مردان بزرگ میخواهد. باید قوی و صبور باشید.مطلبی که درباره ی نادر شاه و رفتن او به کرمان براتون نوشتم یادتون هست که چاپ نشد.نادر برای ستاندن داد یک نفر از خراستان به کرمان رفت وحاکم رو تنبه کرد.پس برای کار خودتان که پیگیری مطالبات همکاران هست باید محکم تر باشید.
ما هنوز اول راهیم
توی این مسیر دشوار
می تونیم ستاره باشیم
لحظه هر لحظه به تکرار
میشه تا نفس تو سینه ست
پا به پای جاده ها رفت
جا نموندو کم نیاورد
تا ته هر ماجرا رفت
نقشتو خودت بسازو
نزار از قصه جدا شی
تو فقط خود خودت باش
میتونی برنده باشی
زندگی یه ره گذاره تو نترس
اگه بازی در میاره تو نترس
بازی زمونه با خوب و بدش
سر شکستن اگه داره تو نترس
توی عمری که مث باد
مث برق میگذره میره
دست هر کیو بگیری
یکی دستتو میگیره
بده بستون داره دنیا
همینه رسم زمونه
فکر این باش ته قصه
چی ازت بجا میمونه
نقشتو خودت بسازو
نزار از قصه جدا شی
تو فقط خود خودت باش
میتونی برنده باشی.
شاد وخرم ودر پناه یزدان پاک باشید. بدرود
[/box]
آقو سلام :
گفتم شاید عمری نباشه که فردا خدا حافظی کنم .گفتم کار امروز رو به فردا افکندن خطاست.
خوانندگان محترم صفحه مخابرات ما :سر دبیر وهیئت تحریریه خسه ودلتنگ شدن یه دهن براشون بخونید تا شاد بشن.
به قول دختر همسایه در کلاه قرمزی: جیغ ودست وهورا ااااااااااا.
سردبیر وهیئت تحریریه:اگه به فیلمهای زمان جنگ نگاه کنید .فرمانده فریاد میزنه کی خسشه. همه ی نیروها میگن دشمن.
حال من از شما می پرسم. کی خسشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من چون جاندارم بودم(ژاندارم) و یکی از مبتکران تاکتیک جنگی.داستانکی بگم براتون.البته داستانکهای من کوچک نیست.
در قدیم وقتی جنگ رخ می داد دو سپاه در زمین صاف و هموار اردو می زدنند به جهت حرکت سواره نظام وارابه های جنگی.در روز جنگ لشکربه دو قسمت تقسیم می شد.جناح راست و جناح چپ.پادشاه یا امیر لشکر در جناح راست به سپاه مقابل حمله می کرد.جناح چپ در انتظار می مانند.وقتی که همه سر گرم جنگ بودن جناح چپ لشکر .سپاه دشمن را دور میزد و به پشت لشکر رفته واز آنجا حمله می کرد.
این تاکتیک در عمل جنگاوری بنام( بین دو تیغ قرار گرفتن مشهور است).
شما الان مانند تکه گوشتی هستید که بین دوتیغ قرار گرفتید.یک تیغ افرادی چون من و تیغ دوم مسوولین.شما باید با تقویت خود از تکه گوشت تبدیل شوید به سنگ خارا بین دو تیغ که تیغهارا بشکنید ولی شکسته نشوید.