سردبیر سلام میکند- آقای وزیر! کرامت انسانی ما آن روزی بر باد رفت که به ثمن بخس فروخته شدیم!
[box]مخابرات ما- سردبیر سایت مخابرات ما سرگشاده ای برای دکتر جهرمی وزیر ارتباطات نوشته است![/box]
مخابرات ما (سردبیر) –
آقای وزیر، سلام! خوشحالیم وزیری داریم که بسیار حساس است.حساس به مسائل انسانی.حساس به حس های از دست رفته! خوشحال شدیم که شما «دیروز در میانه شلوغی کار» فرصت کردید تا عکسی را ببینید و نگران وضعیت نیروی انسانی مخابرات بشوید.
بله آقای وزیر! «زیرنویس عکس حاکی از این بود که با کارمند معترضی در مخابرات آذربایجان غربی برخورد و میز و صندلی وی جمعآوری شده است.»
در همان شلوغی نیز «اخباری به» شما «دادند که تقاضاهای این گروه قابل اجابت نیست و خارج از قواعد فعلی مخابرات ایران است.»
به زحمت افتادید «موضوع را در همان شلوغی برای مدیرعامل مخابرات ایران ارسال» کردید و خواسته اید که «سریعاً پیگیری کنند و مشکل رفع شود.»
در میانه شلوغی به سه نکته بسیار مهم اشاره کرده اید:
«بخش بزرگی از توان ارتباطات کشور به سرمایه انسانی است.
مخابرات ایران شاید در ظاهر با مشکلات مالی مواجه باشد اما همواره حفظ کرامت انسانی بر ما واجب است.
امیدوارم بهزودی جای این اشک و تلخی، لبخند و شادی بر لبان این خواهر آذریام نقش ببندد».
آقای وزیر! واقعا سپاسگزاریم که در میان حجم وحشتناک کارها، کوچکترین مسئله نیروی انسانی برای شما مهم بوده است.این ، جای تقدیر دارد ، بدون تعارف!
قطعا از همین لحظه تبلیغات وسیعی پشت سر شما شروع خواهد شد و از حساسیت وزیر جدید و جوان تقدیر خواهد شد.تماس های بسیاری نیز خواهید داشت.
اما آقای وزیر!
چه کنیم که ما همیشه خروس بی محل محله بوده ایم! آواز اذان بی موقع ما ، هم خودمان را سخت ازار می دهد، هم همسایگان را! … بسیار هم تلاش کرده ام، سر این خروس را زیر لجاف مصلحت خفه کنم، اما نتوانسته ام!
پس به ما همین یک بار را اجازه بدهید فرض کنیم شما مدیر مخابرات هم هستید! پس با شما نیز همانگونه رفتار کنیم که با مدیران مخابرات می کنیم! یعنی انتقادمان را صریح و واضح بگوییم!
حداقل حسن کار این است که درک می کنید مدیران، از دست ما چه می کشند! و چه تحملی دارند! … بدون تعارف عرض میکنم تجمل ما، در این مخابرات ما، کار ساده ای نیست … خودمان این را خوب می دانیم!
پس با اجازه! آقای وزیر!
*****
آقای وزیر گرامی!
شایسته نیست وزیر یک مملکت کار بیهوده کند! شما که به این نتیجه رسیده اید تقاضاهای این گروه قابل اجابت نیست و خارج از قواعد فعلی مخابرات ایران است چرا آن را ارجاع داده اید به مدیر عامل مخابرات ایران! و از او خواسته اید که سریعا موضوع را حل کند!
از خود نپرسیدید چه کند؟ چه وظیفه ای به عهده اش گذاشته اید؟! آیا همان یک نفر ، صاحب عکس را به طلا بگیرند کافی است؟!رسمی اش کنند چه؟ اصلا حقوقش را بیشتر نمایند؟ میزش را پس بدهند؟ میز یدکی هم برایش آماده کنند؟ …. مدیر عامل باید چه کند و چگونه آن را حل کند وقتی تقاضاهای این گروه قابل اجابت نیست و خارج از قواعد فعلی مخابرات ایران است
اتفاقا شما در جایی وارد شده اید که بیشتر حق با صاحب این خانه است! اما می خواهم بدانم از مدیر عامل می خواهید چگونه سریعاً پیگیری کنند و مشکل رفع شود ؟
آقای وزیر! کرامت انسانی زیر سوال رفته است؟
بله! همه میدانیم که رفته است! دختران و پسران سرزمین من در ید قدرت مدیران این سرزمین کرامت انسانی خود را سالی است بر باد داده اند! … دیری است …! دنبال چرایش نیستم!
اما دلم میخواهد بدانم از مدیر عامل مخابرات ایران چه انتظاری دارید؟ چگونه باید کرامت انسانی افراد را حفظ کند، در صورتی که بدهکارترین شرکت طول عمر مخابرات است! در حالیکه به زمین و زمان بدهکار است . پیمانکارانش ماهها طلب دارند!
او چگونه کرامت ما را حفظ کند؟ … لابد باید مثل دیگران روزی چند شعار تازه بدهد؟
آقای من! وزیر من! برادر من!
زمانه ساده سازی مشکلات گذشته است! زمانه، مشکلات ما را بسیار پیچیده کرده است!
یک کلام بگویم ، ختم کلام!
کرامت انسانی ما آن روزی بر باد رفت که بدون در نظر گرفتن حق و حقوق کارمندان و نیروهای شرکتی و کارگزاران روستایی، شرکت مخابرات ایران ، بزرگترین شرکت مخابراتی خاور میانه را به ثمن بخس در چهار راه بورس فروختند و چوب حراج بر بیت المال زدند!
امروز که دیگر بیت المالی هم نداریم!
اشتباه نکنید!
نگران دولت شما نیستم! اتفاقا در این حراجی برد با دولت بود! اکنون چند برابر گذشته درآمد دارد، ولی کوچکترین مسئولیتی متوجه او نیست!
آقای وزیر! ما نگران حق دولت نیستیم ، که دولت، خوب کاسبی و تجارت بلد است! دولت امروز از نگاه ما با بنگاهی املاک سر کوچه تفاوتی ندارد! همه حساب سود و زیان خود را دارند! غیر از نیروی انسانی که همیشه مازاد است!
حساب سود و زیان کرامت انسانی پیش کش!
آقای وزیر!
در زمان معامله، ما کارکنان را به صفر گرفتند!
صفر مطلق!
ما را به خریدار مخابرات انداختند! او تا 5 سال باید ما را نگه میداشت! … حالا 5 سالش تمام شده!
این از وضع رسمی هاست! تا چه برسد به شرکتی ها که نیروی پیمانکارند! چه برسد به کارگزار که نیروی روستا و وزارت است!!
کرامت انسانی دیگر آوازی فراموش شده است!
ما پذیرفته ایم که فقط بر مدار قانون بچرخیم! … فقط قانون!
اما آقای من! جناب وزیر!
قانون را کارفرما می نویسد، وزارت کار مهر میکند و کارفرما اجرا میکند!
پس من کجای این مدار باطل هستم؟!
آقای وزیر!
سالهاست که مفاهیم معنوی را از یاد برده ایم و فقط بر مدار قانون با مخابرات می چرخیم!
سالهاست مخابرات ندارد! درآمد ندارد! استانها بدون پول هستند! بدهی از سر و کول ما بالا می رود! …. اما هزاران میلیارد سود میدهیم!
این درد را کجا بنویسم!
به حق کارمند و کارگر که میرسند، ندارند! اما در پایان سال هزاران میلیارد سود میهند!
اشتباه نکنید!
من هرگز هیچ انتظاری از مدیر عامل مخابرات ندارم! او خود باید بر مداری بچرخد که برایش تعیین شده است!
سیار جدا! ثابت جدا! … اموال استانها را تحت عنوان سیار جدا کردند! منابع درآمدش را گرفتند …. و حالا کاسه گدایی به دستش داده اند!
آقای وزیر!
درست از زمان خصوصی سازی ریالی توسعه نداشته ایم! درآمد در دنیای دیجیتال, در دنیای امروز، بر اساس تجهیزات بروز می آید! بر اساس توسعه! … اما سال هاست هر چه درآورده ایم سود جیب دولت و سهامدار شده است!
نداریم!
کاهش هزینه!
افزایش بهره وری!
….
آخ که هزاران حرف نگفته در این سینه دفن شده است! همه را رها کنید! … همه را … بگذارید بر مدار قانون بچرخیم!
بر مدار قانون!
بر مدار قانون باید ابتدا دولت تکلیف کارکنانش را روشن میکرد، شرکتی رسمی کارگزار! بعد قیمت میداد!
بر مدار قانون، یعنی اول باید تکلیف نیروی انسانی روشن میشد! تمامی حق و حقوقش! … همان حق و حقوقی که شما نمیدانید … ولی به پشیزی از ما خریدند (نمونه! خرید مرخصی های ذخیره!)
بر مدار قانون یعنی به تمام کارکنان سهام داده میشد! داده شد؟!
بر مدار قانون یعنی کارگزاران باید به دولت و وزارت ارتباطات و یا حداقل اداره پست می چسبیدند! آیا شد؟!
این همه هزینه از کیسه مخابرات ، بر مدار کدام قانون است؟!
نیروهای شرکتی در فراخوان قبل از خصوصی سازی باید رسمی می شدند!رسمی و کارمند دولت!
گمان نکنید من با این شیوه گرفتن نیرو موافقم!نه! اما اینها انسان هستند! آدم هستند!
بر مدار قانون، یعنی هزینه های نیروی انسانی پرداخت گردد، سپس سود تفکیک شود! نه اینکه سود را با جداسازی شرکتی بنام سیار ، ابتدا تفکیک کنند و بعد کاسه چه کنم دستشان بگیرند برای حقوق پرسنل!
آقای وزیر!
ما خسته ایم!
نه خسته از خرد شدن شخصیت مان!
نه خسته از حقوق کم و پاداش هیچ!
نه!
ما خسته ایم از مدیران فرسوده ای که چسبیده اند بیخ ریش این بدبخت مادر مرده!
ما خسته ایم از این ایده های فرسوده نخ نما!
ما خسته ایم از بر باد رفتن سال های جوانی!
ما خسته ایم از بیگاری بیکاری!
آقاس وزیر کاری دیگر از مدیر عامل ساخته نیست!
کاری از هیئت مدیره ساخته نیست!
چرا که اینان خود نمایندگان همان تفکر سرمایه داری هستند! به چیزی جز سود نمی توانند بیندیشند!
از مدیر عامل چه انتظاری دارید وقتی …. ای وای… چه بگویم از مدیران عامل دست بسته و کم بخت و اقبال مخابرات!
آقای وزیر!
اگر راست می گویید و کرامت انسانی برای شما مهم است من راه حل نشانتان میدهم!
اگر راست می گویید و در اندیشه جلب احساس نیستید ، بزنید شمشیر را بر علف های هرز مسیر ، و راه را بگشایید!
بگذارید این مخابرات مادر مرده نفس بکشد!
گذشته گذشته است!
مرثیه بر مرده می خوانیم!
اما یک راه حل ساده مخابرات را چنان زنده میکند که در آسیا حرف اول را بزند!
راه حل پیش روی شماست!
.
چند درصد از درآمد ناخالص این مخابرات مادر مرده به دولت می رسد؟
حداقل 18 درصد از ناخالص؟ بیشتر کمتر؟! اگر درست حساب کنیم حداقل معادل 30 درصد از درآمد خالص می شود شاید هم بیشتر!
40 درصد از سود خالص این شرکت هم مال شماست! مال دولت است! (20 درصد عدالت 20 درصد دولت)
اینکه 70 درصدش مال شماست! (بلکه بیشتر)!
تنها یک راه داریم!
قبلا هم گفته ایم!
بمدت سه سال، هیجکس سودی نبرد! …. هیچکس درصدهای ناجوانمردانه نگیرد! …. هیجکس!
سهامدار نیز اقساطش امسال پایان می یابد و از زیر فشار خارج می شود!
بیایید و بعنوان نماینده دولت، این بار، سود یک سال مخابرات را به کارکنانش هدیه کنید! نه برای جیبشان ، بلکه برای آبرو و اعتبارشان ، توسعه تجهیزات مخابرات!
بخدا این سیستم با عرق جبین همین افراد ، رسمی و شرکتی به بار نشسته است!
همه آنچه در می آید خرج مخابرات کنند! خرج توسعه! خرج ساخت و پرداخت و کابل و فیبر و داکت و تجهیزات!
با باطری های فرسوده ، سیستم های مستهلک و قدیمی، با سیم مسی به جایی نمی رسیم!
همه شما حساب سودتان را داشته باشید! اما پس از سه سال برداشت کنید!
بخدا دریای پول مخابرات را در بر خواهد گرفت!
در آن صورت پیمانکار و نیروهای پیمانکاری هیچ رغبتی به استخدام در مخابرات نخواهند داشت! چرا که حقوق بخش پیمانکاری بیشتر خواهد بود!… قاعده در همه کشورها همین است!
.
مدیر عامل با دست خالی چه کند!!!!؟
مدیر عامل اگر می توانست معجزه کند، ره نگاشتش را نجات میداد!
چه انتظاری از او دارید؟
تمام این حرفها در صورتی نتیجه میدهد که :
1- باز همه درآمد ،خرج مشاوران جور و واجور نشود!
2- مدیران خودسر ، بی برنامه، و …. برکنار شوند!
3- …
اینها همه رویاهای شیرین ماست!
می دانم که نمی شود!
اما حداقل گفته شد!
… حداقل گفته شد! …
آقای وزیر!
امروز فقط شما می توانید مخابرات را نجات دهید! نه مدیر عاملش! نه هیئت مدیره اش!
فقط با تزریق پول و توسعه، مخابرات رنگ رستگاری خواهد دید!
اقای وزیر!
حتی حفظ کرامت انسانی نیز با دست خالی ممکن نیست!
اقای وزیر!
ما هم روزگاری چون شما جوان بودیم!
با هزاران ایده و طرح و امید!
امروز به گل نشسته ایم!
دعا میکنم شما به گل ننشینید و سعادتمند باشید!
خدا شما را از تعریف های بی مورد اطرافیان نجات دهد!
انشا الله!
سردبیر مخابرات ما
چهارشنبه 22 شهریور 96
ساعت 21:25
نظرات بسته شده است.