مخابرات ما و یک توضیح ضروری-سردبیر: دوستان من! دیدگاه خود را به ما تزریق نکنید!
[box]مخابرات ما- یک نکته ظریف در خبرنویسی هست که همه میدانند …![/box]
مخابرات ما- نویسنده خبر از مجموعه کلمات نوشته اش در پی الغای موضوعی است. تعارف هم نداریم.واقعا می خواهد حرفش را بزند.
کسی که با خبر درگیر است -مثل کارکنان یا کارگزاران یا نیروهای شرکتی یا بازنشستگان عزیز و گرامی – می خواهند همه احساسشان نیز در خبر دیده شود. او از کلمات خبر نتایجی خاص میگیرد.
مدیری که با خبر درگیر است دلش می خواهد خبر هر چه خلاصه باشد.دلش می خواهد خبر پوشیده باشد.زیاد باز نشود.ضمن اینکه دیدگاههای مدیرانه او در خبر دیده شود.
من بعنوان سردبیر باید چه کنم؟
یک مثال میزنم!
مسابقه فوتبال با نتیجه 1-1 به پایان می رسد و تیمی از راه یابی به جام جهانی باز می ماند.اما در رتبه دوم قرار میگیرد در حالیکه قبلا حداکثر تیم چهارم میشده.
نویسنده خبر عدم توفیق می بیند. تیتر می زند: باز هم از صعود باز ماندیم!
بازیگران بعد از دهها بازی خسته اند و می خواهند خبر از آنان سپاسگزار باشد. دوست دارند خبر این باشد : عیبی ندارد دلاور! فردایی هم هست!
مربی تیمی را تحویل گرفته است که تا بحال به جام جهانی نرفته! لذا شکست را نمی پذیرد. تیتر مورد علاقه او این است: دور دیگر با تو حتما به جام جهانی میرویم.
فدراسیون فوتبال آن کشور در اندیشه بازیابی روحی تیمش برایشان جشن میگیرد.تیتری که او می پسندد این است : مدیران برنده باخت!
حال بنده بعنوان سردبیر چه کنم؟
واقعا کدامیک از این تیترها غلط است؟ همه درست بنظر می رسد. در عین درستی از دید دیگری غلط است.
اما سردبیر در اینجا بر اساس انتظارات مردم، نتایج جدید، نتایج گذشته ، بازی های تدارکاتی ، تصمیمات مربی تیتر میز ند که : ما به خودمان باختیم!
این تیتری است که همه را خوشحال میکند! درست است؟
اما او با این تیتر به خوانندگانش خیانت کرده است!
او میداند هدف رفتن به جام حهانی بوده وگرنه مربی خارجی نمی آوردیم! با مربی داخلی هم میتوانستیم به همین نتیجه برسیم! بازیکن نیز از دو رگه ها آورده ایم.پول هم خوب داده ایم! پس اینجا دیگر نباید بگوییم : ما به خودمان باختیم! باید دلایل باخت را ریشه یابی کنیم : چرا باختیم؟!
.
آنچه این روزها در صحنه های خبری بوجود می اید چیزی مثل همین داستان ماست!
اگر کسی جایی یا مدیری ، برایش مهم است که ما چه می نویسیم ترتیبی بدهد که خبرهایش بدست ما هم برسد.
مدیری که چند بار تماس و چند تا پیامک را بی پاسخ می گذارد نباید گله ای داشته باشد!
گذشته از آن ، این سایت کوچک با ده بیست تا خواننده همکار، مگر چقدر اهمیت دارد که چه می نویسد! از نظر من که سردبیر آن هستم خدمت شما عرض میکنم : هیچ!
همیشه تصور من این است ده بیست نفر دور هم جمع شده ایم مطالبمان را برای یکدیگر می نویسیم و می خوانیم! همین!
.
از این دو حال خارج نیست! هست؟!
یا خبر برسانید یا خبر نخوانید!
چه کنم! چاره دیگری دارم؟!
این حرف خاص مدیران نیست! گروهها، انجمن ها، شخصی ها، تاکسی ها ، تپسی ها و … همه مورد نظر ماست ….
از اینکه شما را حرص میدهم بشدت ناراحتم!
ولی چه کنم؟
کوچک شما – سردبیر
نظرات بسته شده است.