مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

سردبیر: رادیو زیارت افتتاح شد!/یک رویای خانواده ام محقق شد!

[box]مخابرات ما- امروز در مشهد مقدس رادیو زیارت افتتاح شد.[/box]

مخابرات ما (سردبیر) – حس غرور و شادی امروزم را نمیدانم چگونه تفسیر کنم! نمیدانم چگونه حضور اشک ها را بر روی گونه هایم تفسیر کنم!

آخر واقعه ای رخ داده است که خودم در آن نیستم! خودم در آن دخالتی نداشته ام! خودم در آن حضور ندارم! اما بقدر همه دنیایم خوشحال هستم!

امروز در مشهد رادیو زیارت درست در لحظه نوشتن این مطلب، در حال افتتاح است! باور کنید خودم در سالن مراسم حضور ندارم! این را گفتم تا بدانید برای خودم و تلاشم خوشحال نیستم!

اما گروهی برای ایده ها و رویاهای من نیز تلاش کرده اند و من امروز خاضعانه و شاکرانه دستشان را می بوسم!

البته از کسانی که تلاششان امروز به ثمر نشسته چندان هم دور نیستم! خانواده ام سالها تلاش و هنر خود را امروز به معرض قضاوت شما گذاشته اند!
بخاطر دارم د رایام جوانی، روزی همسرم در مسیر پیاده روی برای زیارت حرم امام هشتم(ع) با من حرف میزد!

کتابچه ای را در دستش نشانم داد!آن را بارها در دستش دیده بودم!

طرح رادیو زیارت! ویژه زیارت امام رضا(ع)!

او در این طرح با جزئیان ، یک رادیوی ویژه برای زیارت و   زائرین و مجاورین تهیه کرده بود! کاری بسیار دشوار و پیچیده!

گفتم :چرا با خودت آورده ای؟!

گفت: از کمک دیگران قطع امید کرده ام! دیگر کسی از این طرح ها حمایت نمی کند! … می خواهم به خود آقا تحویل دهم! دیگر از من کاری برنمی آید!… دیگر خودش می داند!

هنوز جوان بودیم.من آن ایام بشدت دل زده بودم و از آنچه با من شده بود بشدت مکدر بودم! زندگیم سخت و تلخ و دشوار می گذشت!اما تنها پناهگاه ما چه در ایام خوشی و چه در ایام فشردگی فقط یک جا بود!

یک لحظه از خودم بدم آمد که فقط غرق در مشکلات خودم هستم و هیچ کس و هیچ چیزی در اطرافم نطرم را جلب نمی کند! … این حادثه مرا

همسرم منتظر بود من چیزی بگویم.کارش را تایید میکنم یا نه! …

آن روز هر دو به حرم مشرف شدیم!او طرحش را به آقا داد! … چگونه؟ … من و خودش می دانیم! ….

آن روز فقط یک رادیوی محلی هم او را راضی میکرد! یک رادیو کنار ضریح و …!

آن روز گذشت! … سال ها گذشت! … سال ها! …

روزی همسرم وارد شد! …. گفت : میخواهم با تو مشورت کنم! … به من پیشنهاد شده مدیریت …. رادیو زیارت را قبول کنم!

رادیو زیارت؟! رادیو زیارتی وجود نداشت؟! …

او برایم توضیح داد که یک رادیو بین المللی می خواهند دایر کنند! به مسئله زیارت بطور عام می پردازد و زیارت آقا علی ابن موسی الرضا(ع) بطور خاص!

پی و چفت و بست و سخت افزار و نرم افزار و …. همه چیز این رادیو را باید این تیم مدیریت می کرد!

مدیر این شبکه نیز یکی از دوستان بسیار نزدیکم بود! اطمینان داشتم این تیم می تواند آرزوهای جوانی خانوادگی ما را محقق کند!

الان در همین لحظه مراسم افتتاح رادیو زیارت در جریان است و من این مراسم را از رادیو -نما دنبال میکنم! رادیو-نمایی بنام <رادیو زیارت>.

رویای جوانی من و همسرم! … والبته بیشتر همسرم! … ای کاش من بقدر یک ذره از توان، قدرت، پیگیری، شجاعت و مهارت او را داشتم! برای او بسیار خوشحالم که توانسته رویای خودش را محقق کند! و رویای خانواده ما را !

بگذریم!

این رادیو قرار است برای تمام رادیوهای دیگر الگویی منحصر بفرد باشد! آیا خواهد توانست؟! میدانم که می توانند! گروهی که از هیچ یک رادیوی بین المللی ساخته ، می تواند باقی رویاهایش را نیز پیش ببرد!

فعلا اجازه بدهید لذت ببریم و کیف کنیم از آنچه کنارمان می گذرد!

ضمنا برای یک ویژه برنامه همیشگی از آنان قول گرفته ام که من صدای ارادت شما دوستانم را تحویل بگیرم و این گروه, صدای ارادت شما به امام غریب خراسان را، با نام “صدای مخابراتی ها” پخش کنند!

شکل کار را برایتان خواهم نوشت!

 

824110cookie-checkسردبیر: رادیو زیارت افتتاح شد!/یک رویای خانواده ام محقق شد!

Please rate this

0 1 2 3 4 5

نظرات بسته شده است.