سردبیر سلام میکند -سپس بسیار تشکر می کند.
[box]مخابرات ما- حرف سردبیر را می خوانید.[/box]
مخابرات ما (سردبیر) – همیشه , همه ما از گرفتن هدیه خوشحال می شویم.بهمین دلیل است که همیشه سعی میکنم بعنوان سردبیر, هدایایی برای دوستان سایت بفرستم, هر چند ناچیز باشد.
اما همانقدر که از ارسال هدیه خوشحال می شوم از گرفتنش هم خوشحال هستم اما نمی خواهم کسی بقدر سر سوزنی اذیت شود.بهمین دلیل خواهش کرده ام فقط هوای سایت خودتان را داشته باشید.
اما , همه , حرفهای مرا گوش نمی کنند!
این بار محمود از شیزاز به دیدنم آمده بود.با همسر مهربانش. هر دو جوانهای پراترژی و خلاقی که از دیدنشان لذت می برید!
آنها بهمراه خودشان جعبه ای هم آورده بودند که واقعا سنگین بود! خداوکیلی اگر من بودم چنین جعبه سنگینی را در فرودگاهها با خودم حمل نمی کردم ….
اما انگار بقدری که من آنان را دوست میدارم, خود را به زحمت انداخته اند!
آنان این هدیه زیبا را با خود آورده بودند.واقعا زیباست.بارها و بارها نگاهش کرده ام.عجب زیباست!
در نور شب عکس بهتری فراهم نشد.شاید فردا عکس بهتری گذاشتم. اما حتی با این نور کم هم زیباییش بخوبی دیده می شود.
حالا خودتان را تصور کنید که در این کشتی زیبا نشسته اید و در نزدیگی های بوشهردل به آب زده اید.آیا در بوشهر کسی به استقبال ما خواهد آمد!
باز هم از محمود خوبم و همسر مهربانش تشکر میکنم.
سردبیر پیر از دیدن خودتان بیش از آن لذت می برد, که نیاز به هدیه داشته باشد.شاد و سربلند باشید.
نظرات بسته شده است.