یک گفتگو- چرا طبقه بندی مشاغل به کندی اجرا می شود؟
مخابرات ما- او خودش هم دستی بر آتش دارد اما بعنوان یک مدیر در حوالی نیروی انسانی فقط اطلاعاتی دارد.عملا کارش به طبقه بندی برنمی گردد.بنا به خواهش من بعنوان یک نفر بی طرف بین من و معاونت نیروی انسانی به قضاوت نشسته است. هر گاه در مورد هر چیزی با او صحبت کرده ام جز صراحت ندیده ام.صادقانه و راست حرف می زند حنی اگر طرف مقابلش ناراحت شود. گاهی فکر میکردم شاید طبقه بندی تعطیل شده بهمین دلیل او را به کمک خواستم.
بعد از یک هفته که از او خواسته بودم در باره طرح طبقه بندی مشاغل به برخی از سوالاتم پاسخ دهد با من تماس گرفت.
پرسیدم : طرح طبقه بندی در کجای کار است و چه میکند؟
گفت: کار جلو می رود.هر چند کمی کند اما پیش می رود.دوستان معاونت نیروی انسانی هم بدون اینکه دیده شوند در حال تلاش هستند.گاهی شما خروجی خاصی می گیری و در آمار نشان میدهد کاری شده است.اما کار نیروی انسانی شاخص اندازه گیری ندارد.مالی هم همین است.ولی کار زیادی دارند.
گفتم:من قبول دارم.اما بطور کلی خروجی ها اگر در جهت خواست کارکنان باشد دیده می شود.ضمن اینکه همانطور که گفتید شاخصی برای اندازه گیری نداریم…. حالا کجای کاریم!؟
گفت: به من گفته شده حدود نیمی از کار جمع آوری اطلاعات تمام شده اطلاعات استانهای زیادی در مرحله پالایش نهایی است برخی نیز به عقد قرارداد رسیده اند.بزودی فکر میکنم نتایجش بیرون می آید.
از او می پرسم بعد از این همه وقت ,چرا طرح طبقه بندی اینقدر کند حرکت می کند! اگر شما خودتان نیروی شرکتی بودید حوصله تان سر نمی رفت؟
حرف مرا قبول میکند.کندی را می پذیرد اما معتقد است هر کار جدیدی برخوردهای مثبت و منفی زیادی دارد.برخی را مدیرانش می توانند حل کنند برخی نیز حلش زمان می برد.
او می گوید همه استانها با شرکت خدمات اول مخابرات قرارداد ندارند به همین دلیل ورودش به این استانها, قدری سخت است!
گفتم: قدری سخت است؟ یعنی چه؟بدلیل کمبود اطلاعات ورود خدمات اول سخت است؟ چرا باید سخت باشد؟
می گوید: برخی استانها با خدمات اول قرارداد نبسته اند.بنابراین مانع ایجاد می کنند بر سر ورود این شرکت به استان.از طرفی خدمات اول آنجا نماینده ای ندارد. مانع سختی نیست ولی بدون مشکل هم نیست.
پرسیدم:در داخل استانها هم موانعی دارید؟
گفت: برخی از افراد خودشان مشمول طرح نمی شوند.اینها فکر می کنند با گذشت زمان ممکن است اتفاقی بیفتد یا طرحی عوض شود و آنها نیز به این طرح اضافه شوند.
گفتم: یعنی یک نیروی شرکتی که در طرح نیست آنقدر قدرت دارد که طرح را عقب بیندازد؟ منطقی است؟
توضیحاتش نشان میداد حامیان نیروهای شرکتی که در طرح نیستند علاقمندی خود را به طرح از دست داده اند.
از تغییر مدیریتها پرسیدم و اینکه آیا این تغییرات طرح را عقب انداخته؟
می گوید: بله.دقیقا. وقتی مدیریت عوض می شود بعضی ها فکر میکنند همه چیز بهم می ریزد.همه چیز بهم می خورد.یا حداقل از اول باید کارها تکرار شود در حالیکه این مدیریت جدید همان کارهای قدیمی را قبول دارد و ادامه می دهد.
گفتم:شما خودتان به این طرح اشکالی وارد نمی دانید؟
گفت: اینکه اشکالی بگیریم فرق داردبا اینکه کار را انجام ندهیم یا با آن در اجرا مخالفت کنیم. به نظر من هم اشکالاتی دارد ولی خیلی ها به آن امید دارند ما هم فکر میکنیم دریچه ای به سمت بهبود وضع زندگی کارکنان شرکتی باز می شود.نباید با آن مبارزه کنیم. راستش من فکر نمی کردم بعضی استانها در مقابل این طرح مقاومت کنند ولی کرده اند.آنها هزینه هایشان بالاتر می رود پس ناراضی می شوند.البته بعضی ها.
سوال آخرم این است که آیا مدیر جدید دستوری مبنی بر توقف کار داده است؟آیا منعی برای انجامش داشته؟
به سرعت و صراحت می گوید: نه! هیچی!در کل هیچ منعی ندیده ایم. نه تنها در حوزه معاونت نیروی انسانی که دوستان من هستند بلکه در حوزه خودمان هم منعی نبوده. البته خود همکاران نیروی انسانی باید صبر می کردند تا با مدیر جدید هماهنگ باشند و تاییدیه کارها را از او بگیرند بهمین جهت اینها هم زمان برده.
از او می خواهم از طرف ما از معاونت نیروی انسانی مخابرات و همکارانش تشکر کند ضمن اینکه فتیله کار را حتما بالا بکشند.
*********
نظرات بسته شده است.