شما نوشته اید – در باب ارزیابی مدیران در مخابرات تهران.
مخابرات ما – نامه ای است که از کارکنان استخدامی 92 بدستم رسیده است.انتظار دارد نامه اش را منتشر کنیم تا حداقل حرفهایش را زده باشد و دیگران حرفهایش را خوانده باشند.
باسلام و عرض ارادت خدمت تنها فانوس دار عدالت در این شرکت ، بدون هیچ اغراق باید این را گفت که تنها مرجع برای بیان مسایل کارکنان همین سایت شماست که برای ما پنجره ایست رو به گذر از شرایط حاد فعلی، نه از منظر مالی که بیشتر ازمنظر اخلاقی.
بنده به عنوان یکی از قراردادی های 92 ، عرضی درخصوص دایمی شدن , حقوق و یا سایر مسایل مالی ندارم . بلکه بحث من مربوط به رکن « فعالیت اجتماعی» یک انسان در یک سیستم است . سیستمی بزرگ به نام شرکت مخابرات ایران و شرکت های زیرمجموعه استانی.
بنده و امثال بنده با هزاران امید و انگیزه برای بهبود شرایط و درآمد ها و خدمات بهتر تاکنون تلاش کرده ایم , به وسع خودمان بدون هیچ کم و کاستی. اما سیستم انگیزه را میکشد.
در واحد ما (اداره ….. استان تهران ) ابزارهای ارزیابی به عنوان , چرخ شکنجه مورد استفاده قرار میگیرند و ازاین ابزارها برای تنبیه و گشودن عقده ها استفاده میشود، بطور مثال درصورتی که کسی درخواست انتقالی بدهد, ده نمره از ارزیابی وی کم میشود و یا یکبار یک خطا و یا تساهل مرتکب شود ، فارغ از کارهای مثبت پیشین وی, ارزیابی های زیر 50 حتی چهل را شاهد هستیم که مبتنی بر مقاصد فردی و بیمار مدیران بالادستی است .
من از شما به عنوان کسی که سالهای جوانی خود را دراین شرکت صرف تلاش و خدمت به مردم و کارکنان کرده است , میپرسم , ایا برای نیروهایی مانند ما , انگیزه و امیدی باقی خواهد ماند؟
آیا ابزارهای ایجاد شده برای یک مدیرکل ، همانطور که الان هست , میتوانند تنها بمنظور کینه ورزی استفاده شوند و کارایی و راندمان فرد توسط انگیزه های شخصی زیر سوال برده شود؟
ما که با شعار تنبیه برای همه ، مواجه شده ایم و سالهای ابتدای کارمان را با این جریان دست به گریبانیم , بدون اینکه تشویقی دیده باشیم , میتوانیم درآینده , آینده سازان این شرکت باشیم ؟
در همین دوره شش ماهه اول, حداقل دو نفر از پرسنل که درخواست انتقال داده اند و یا هم نظر با مدیرمجموعه نبوده اند , ارزیابی های زیر 50 گرفته اند که این به معنی تجدید ارزیابی و یا لغو قرارداد این بچه ها ست؟ برای اینها که نان سرسفره خانواده در این شرایط دشوار اقتصادی می برند که هیچ , برای بقیه که با ترس به محیط این چنینی نگاه می کنند ، آیا انگیزه ای می ماند؟
آیا نباید پرسنل هم بالادستی خود را ارزیابی نمایند؟
آیا نمرات داده شده قابل پیگیری از جایی هست ؟
آیا معاونت منابع انسانی که این ابزارهای بدیع را در اختیار مدیر قرارداده است , راهکاری برای این معظل اندیشیده؟
بطور قطع خدمت شما عرض می کنم که هیچ چیزی برای حمایت وجود ندارد . خود سیستم هم آنقدر مافیایی هست که حتی با پشتوانه ترین (به اصطلاح پارتی دار ترین) افراد هم نمیتوانند ادعایی علیه فرد مذکور نمایند .
شایان ذکر است , متوسط نمرات ارزیابی در استان ما بالای 95 است ، ولی دراین اداره کل , میانگین نهایتاً روی 88 بایستد و یا کمتر که در ارزیابی های آینده , دریافت تسهیلات, رتبه, سمت و غیره همه آنها تاثیرمنفی می گذارد.
من با ارزیابی درست ومبتنی بر حقایق و کارکرد صحیح کاری ندارم , شاید حق من باشد که همین نمره 90 را بگیرم یا کمتر حتی , ولی آیا در جای دیگر که راندمان فرد حتی ده درصد من هم نیست و ارزیابی نمره 99 را کسب می کند , من نباید معترض باشم ؟
من از شما تقاضا مندم که باتوجه به رسالت روزنامه نگاری و حق طلبی, این موارد را نشر دهید و یا لااقل از مدیران منابع انسانی (که در شعار همیشه کارکنان را ذیقیمت ترین دارایی خود بشمار می آورند) اصلاح این ابزار شکنجه را درخواست نمایید.
باتشکر فراوان .
سردبیر- دوست خوبم! از آنجا که نامه ات را خطاب به من آغاز کرده اید به رسم ادب پاسخی کوتاه می دهم تا وقتی به سن و سال من رسیدی حداقل کسی این حرفها را به شما گفته باشد.
عزیز من!
امروز که به گذشته می اندیشم هیچیک از مدیران زمان جوانی من باقی نمانده اند.آنهایی که عذابم دادند یا محبتی کردند.اما من مانده ام. مانده ام و به همه نشان دادم که چیز دیگری هستم. خوب یا بدش را نمی دانم فقط می دانم که با بقیه فرق داشتم و چیزی در وجودم بوده که باید آنان کشفش می کردند ولی نکردند.
وقتی شما به امروز من برسی هیچیک از این مردان نیستند ولی تو خواهی بود.
فعلا نه من میتوانم این الگو و تفکر را عوض کنم نه شما. اما آیا وقتی به سن من رسیدی می خواهی به جوانی از دست رفته افسوس بخوری یا به هنرهای بارور شده ات ببالی.
هیچ مهم نیست که امروز در اطراف ما چه کسانی خوب هستند و چه کسانی بد! طوری زندگی کن که دیگران در کنار تو, با یک انسان شایسته برخورد داشته باشند.
سخت است.بسیار سخت.اما تو جوانی و من با خواندن نوشته شما این حس را پیدا کرده ام که گوهر گرانبهایی در وجود تو نهفته است که اجازه نده دیگران کدرش کنند.
اما سخنی نیز با مدیرانی که گمان خدمت دارند.
فقط یکی دو جمله , نه بیشتر!
کاری کنید که مدیران گذشته با شما نکرده اند ولی دوست داشته اید همان کنند!
متن شما را در جایی می گذارم که اکثر مدیران بخوانند و به آن فکر کنند!
باسلام و درود بر نگارنده ی سطور بالا .
واقعا از صراحت گفتارتان حظ کردم .
سر دبیر جان سلام
چرا این همه بچه های شرکتی کامنت میذارن راجع به طبقه بندی دیگه برامون خبر نمی گیرید
چرا دیگه نمی گید خبر خوب برای نیروهای شرکتی
البته که هیچ وقت خبر خوبی برای نیروهای شرکتی نبوده و نیست یعنی کاری براشون صورت نمی گیره کسی به فکر این بیچاره ها نیست
سلام ایکاش میشد دلایل بالا دست این همکار عزیز را برای پایین دادن نمره میدانستیم سپس قضاوت می کردیم،
با سلام به سردبیر و نویسنده متنی که تجزیه و تحلیلش حس استحقاق عالی عملکردش را در ذهن خواننده تداعی می کند!!!
دقیقا مطلب از دل اکثر بچه های ۹۲ نوشته شده است، کاشکی همه چیز در بعد مادی قابل قیاس بود، و عقده آن مسول بالا دست با آن فروکش می کرد ولی از لحاظ روحی چه بر سر آن نیروی قراردادی خواهد آمد وقتی می بیند و می داند که از لحاظ علمی و عملی یه سر و گردن یک دنیا بهتر از اوست.. این را نه تنها او می داند ولی بقیه هم می بینن که مسولی که نیرو را ارزیابی می کند علمش نسبت به مسول قطره ای در برابر دریا!
ولی کجای این قانون نانوشته و سلیقه ای و عقده گشایی جایی واسه لااقل اعتراض باقی می گذارد که بنویسیم دیدیم ولی نپسندیدیم!
وقتی مدیری نیرو رو اینچنین ناجوانمردانه ارزیابی می نماید در وهله اول باید دو برابر همان امتیازی که از نیرو کم شده از مسول و مدیر کسر گردد که اگر حقیقت این است، تو چه کردی در قبال آموزش نیرو و انتقال تجربیاتت که منجر به این کارکرد گردیده است،
کجای این سنجش ارزیابی جایی واسه باطن کارکرد وجود دارد که تشخیص داده شود این براساس حب و بغض بوده یا کیفیت
تمام نمره ای که مسول اظهار می دارد فقط علاقه ای و چشمی ابراز می گردد فقط انتقال حس مسول ( حب و بغض) در کارکرد
اصلا مشخص نمی شود این آیتم های کم کاری ناشی از اندازه گیری و کمیت و کیفیت این شاخص هاست!
سیستمی که قرار بود انگیزه ایجاد کند و به نیرو بهره وری براساس کار کرد داده شود! تبدیل شده است واسه چماق مافوق
چه خوب بود که مثالا من همون اول در ایتمی نظر خود را می نوشتم که متمایل به این پاداش هستم یا نه@ وقتی نه را انتخاب می کردی دیگر اصلا نمره ای واست محسوب نمی شد و پرونده پرسنلی ات به خاطر دو میلیون لکه سیاهی به اسم ارزیابی منفی و پایین روش حک نمی بست!
نمی شود من بگویم عطای مادی رو به آسایش روحی خود ترجیح می دهم!
چه بسیار عقده گشا ای هایی که بوسیله این نوع عملکرد کاری نه ! فقط بله قربان گویی بی چون و چرا رخمی بر پیکر نیرویی که از لحاظ تخصص بالاتر از مسول بود وارد نکرد!
کدام مسول با وجدان باشد که نمره رو براساس کارآیی نیرو بدهد! چون اگر نمره رو مطلوب یا فرضا عالی رد کند خودش واسه خودش رقیبی درست کرده است، که این نیرو توانایی مسول شدن اون بخشی که من الان مسول هستم را دارا است…
پس تا حد ممکن نظر مدیران و تصمیم گیرندگان رو نسبت به این نیروی مستحق به سوی این موضوع رهنمون سازم که در برابر تغییرات احتمالی قسمت من دیدگاه ناتوان رو واسش نزد مدیران تداعی کنم تا فردا روز جای من رو در مجموعه نگیرد!!!!