رایتل سرپا میماند؟
مخابرات ما-رایتل از نخستین روز تولدش، خوشیمن نبود و مخالفتهای زیادی با ایجاد و آغاز به کارش وجود داشت. رایتل بر حسب یک تجربه تکراری از دل دولت بیرون زد تا به سرنوشت اکثر نمونههای دولتی دچار شود.
این اپراتور که وابسته به سازمان تامین اجتماعی وزارت کار است، اما با ضرب و زور کار خود را آغاز کرد و لنگلنگان پیش رفت. چند سالی با مجوز سازمان رگولاتوری، انحصار نسل 4 در اختیار این اپراتور قرار گرفت تا به این بهانه در برابر رقبای بزرگ خود رشد کند، انحصاری که چند باری تمدید شد و نهتنها راه به جایی نبرد بلکه باعث عقبماندگی چند ساله کشور در توسعه نسلهای پیشرفته موبایلی نیز شد.
در نهایت رایتل با تمام روابط و اعمال نفوذ مدیرانش، تبلیغات بزرگتر از سایز این اپراتور، امتیازات و انحصارهای مکرری که در اختیارش قرار گرفت و از سوی دیگر اپراتورهای کشور نیز موظف به تقدیم شبکه خود به این اپراتور شدند، تنها توانست یک درصد از سهم بازار اپراتورهای موبایل کشور را از آن خود کند.
سال 95 که مجید صدری از این اپراتور رفت، بر اساس برخی گزارشها زیان 700 میلیارد تومانی روی دست سازمان تامین اجتماعی (40 میلیون بیمهگذار کشور) باقی ماند. اگرچه اکبر ترکان، رییس هیاتمدیره شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا)، داشتن زیان انباشته شرکت رایتل را رد کرد و گفت: شرکت رایتل در امور زیربنایی سرمایهگذاری کرده و فقط بدهی دارد.
پرونده بلاتکلیفیها و ناکامیهای رایتل اما بسته نشد و این اپراتور همچنان از نظر مالکیتی معلق و بلاتکلیف است.
زمانی گفته شد بخشی از سهام رایتل به بورس عرضه میشود، زمانی گفته شد مدیریت رایتل برای یک دوره سه ساله برونسپاری میشود و زمانی گفته شد رایتل به ستاد فرمان اجرایی امام فروخته میشود و حالا هم رسما اعلام شده که شستا به بهانه خروج از بنگاهداری قصد فروش رایتل را دارد.
اردیبهشتماه سال 97 بود که برنده فراخوان برونسپاری مدیریتی رایتل برای سه سال اعلام شد. برنده تیمی از مدیران سابق همراه اول بودند و از آن زمان تا کنون مهدی عطوفی مدیریت این اپراتور را به عهده دارد. اگرچه انتصاب مدیرعامل برای رایتل تفاوتی از حیث اطلاعرسانی و عملکردی در قیاس با دورانی که این اپراتور بدون مدیر اداره میشد ایجاد نکرده و اخبار و اطلاعاتی از آینده و سمت و سوی این اپراتور در دست نیست.
مدیران فعلی رایتل نیز ترجیح میدهند از همان تیپ اخبار کلیشهای که از روابط عمومیها ارسال میشود، استفاده کنند و علاقهای به اظهار نظر و گفتوگو ندارند.
گفته میشود احتمالا دلایل این دوری مدیران رایتل از رسانهها، موضوع تعیین تکلیف هزینههای سابق این اپراتور، موضوع قطعیت دوره برونسپاری مدیریت رایتل و حالا نیز بحث واگذاری کلی رایتل است.
به این ترتیب ظاهرا طلسم بدبیاری رایتل هنوز باطل نشده و مشخص نیست این اپراتور در آینده چگونه و چطور پابرجا بماند و مزیتهای رقابتی خود را آشکار کند.
چشم دولت و سازمان تنظیم روشن که نمی توانند به درستی از تصمیمات کلان رگولاتوری خویش حمایت کنند و اپراتورهایشان یکی یکی فدا می شوند.
اگر اپراتور سوم جزو برنامه رگولاتور بوده است می بایست برنامه ریزی آنان طوری می شد که منجر به سقوط این اپراتور نمی شد و این نیز خود نوعی سوء مدیریت هست.