با ۳۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تومان چه کار میتوان کرد؟
محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات در توییتر درباره صرفه جویی میلیاردی دولت از عدم ارائه کارت سوخت، نوشت:
انتهای پیام/
9829500cookie-checkبا ۳۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تومان چه کار میتوان کرد؟
محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات در توییتر درباره صرفه جویی میلیاردی دولت از عدم ارائه کارت سوخت، نوشت:
انتهای پیام/
نظرات بسته شده است.
سلام سردبیر عزیز
از این بهلول نادان شما خیلی خوشم می آید.
حرفش بدلم می نشیند.
آیا می شود نادانی اش را زیاد تر کنید!
این جمله شبیه به آن جمله معروف مردم در رابطه با سریال امام علی ع بود که می گفتند آیا می شود قطام اش را زیادتر کنید.
به نظر در این دوران ما به چنین بهلول هایی نیاز داریم.
دستتان درد نکند!
جناب عجب مقایسه ای کردید !
نادانی مرا با قطام آنها مقایسه میکنید!
مثلا آمدید تعریف کنید ، آمدید چشم را سرمه کنید
کلا زدید کورش کردید! آفرین به شما!!!
ما یک موی گندیده نادانیمان!! را با صد قطام زیباروی و زیبا خوی! هم اگر باشد عوض نمی کنیم ، اگر شما نمیشناسید ، سردبیر نادانان بسیار چون بهلول نادان را میشناسی
جدا از شما میخواهم که تعریفت را تصحیح کنی ، قشنگ و صحیح و زیبا و به حق تعریفمان کنی و شجاعت یا حماقت و نادانی و اینکه سرم بریده خواهد شد را ، با کلماتی درخور بستایی که اندکی احساس مدیریت !!! به ما دست دهد
قبلا از قبولت تشکر میکنم
بهلول نادان و دوستدار طرفدارانم
با ۳۳۰ میلیارد تومان چه کار می توان کرد؟
خیلی کارها و هیچ کار
بستگی به نیت و عامل اجرا دارد
اگر در فکر ریاست جمهوری آینده هستید ، تبدیل به سیب زمینی کنید و در روستاها و حتی شهرها پخش کنید ، شکر که وضعیت از زمان گذشته بدتر و نیاز به کالری سیب زمینی در زمستان گرانی ، باعث رای بیشتری خواهد شد ،
اما اگر در فکر خدمتید و با توفیق در آن بالاها و با بالا نشینان محشورید ، دور میز هیات وزیران که نشستید بفرمائید آقایان حداکثر صد سال دیگر ما به تاریخ پیوسته ایم ، بیایید عهد ببندیم با تمام توان و انگیزه برای مردم کار کنیم ، کاری با عدالت و انگیزه .
جاهای سرکاری و بی جوابی را از خود دور کنیم ، خود را آن پایینها و جای پایینترینها بگذاریم ، با این آسایش ما و شغل و ثروت و مقام هر لحظه برای دوری از فریب شیطان به خود یادآوری کنیم که مقام و اختیارات ما بالاترین در کشور است پس مسئولیت ما سنگینتر از دیگران است .
برای خود هر روز دادگاه تشکیل دهید و خود را محاسبه کنید.
به خدای احد و واحد قسم با این امکانات و مردم و گرفتاریها و توفیقات ، اگر هیات وزیران بخواهند واقعا و نه ظاهر سازان و برای قدرت و ثروت ، بخواهند با انگیزه و عدل و ایمان کار کنند ، مشکلات مثل برف در برابر خورشید صداقت و دانایی و ایمان آب خواهد شد.
هزاران دشمن نمی تواند کاری کند ، اگر دوست ، دوست واقعی باشد
یعنی دوست واقعی نیست؟
این هم از آن حرفهاست؟
دوست باید دوست باشد! واقعی هم نبود چه بهتر!
در این زمانه که چنان حق و باطل درهم آمیخته اند که چون آب گوارا و زهر ، تشخیص سخت شده و تعدادی بهلول دانا و نادان و بعضی از آنان و اینان فقط بصیرت تشخیص دارند ، مابقی حیرانند ، وگرنه الان اینجا گلستان بود و دوستم سعدی قراردادی در آن نغمه خوان
اما اکنون بیابانی شده که هر چه جلوتر میرویم جز وحشتمان نمی افزاید
دوست ، دوست ، دوست کیست!؟
حکایتی بگویم
دوستی! قراردادی نامه به وزیر جوان! داد که : ای دوست به فریاد دوستان قراردادی رس ، بنظرش این جوان پاک فطرت مانده و هنوز آلوده به بازیهای روزگار و رنگ و نقش و نگار نشده و هنوز دوست بود .
پس از چندی پاسخ آمد که شرکت خصوصی است و ما کلا هیچکاره ایم!
بله !!!!
ای دوست!!! اگر هیچکاره اید چطور به فریاد بازنشستگان رسیدید !؟ اگر هیچکاره اید؟ از روی ترحم بود یا ترس که قدم پیش گذاشته و با دوستتان موضوع را پیگیری کردید
پس هم کاره ای هستید و هم مربوط است شرکت مخابرات به وزارت ارتباطات
هم دولت سهام بسیار در شرکت دارد (قانون مجسم! هم نماینده دولت در شرکت است)
هم قانون شما و چند قسمت دولت و غیر دولت را ناظر شرکت دولتی خصوصی کرده قرار داده است
اما متاسفانه چون عدالت و حق ناپدید گردیده و روند چیز دیگریست ، اینچنین شده است ، جوان میگوید به من مربوط نیست! ، پیر می گوید به تو مربوط نیست!
فقط موقع خواستن بالا نشینان از پایینیها ،همه هم قدمند ،خواستن همه چیز ، از اندیشه و جان و توان بدن و کار و زحمت و….و کوچکترین قانون در اینجا باید رعایت شود! بدون فوت وقت!
اما از اینطرف اگر و آنهم بخاطر عدم رعایت و ظلم بالانشینی ، شما خواسته عدالت و رسیدگی داشته باشید !
۱. آقا ، خانم ، برو سرتو بینداز پایین ، کارتو بکن ، مگر وضع کار را نمی بینی!
دوست محترم ، استدلال این دوستان عزیز!!! را خوب توجه کن ، به قولی قشنگ سیر کن ، خودت متوجه میشوی
۲. به ما مربوط نیست! ، بی نتیجه است! ، نهایتا! دیوان بروید ، آنهم به شما حکم نمیدهد! ، چون حقی ندارید!
۳ …….
.
.
.
K………..اخراج ، بی پولی ، بی آبرویی ، مرگ
پایان حکایت
پس آنانکه خود را دوست و ملوس می نمایانند ، وقتیستکه کسی وظیفه و مخصوصا عدالت! نخواهد ، که اگر بخواهد ، ذات و نیت درونها را چنان نشانش میدهند ، که نعوذبالله به خدا هم شک کند!
خیلی راحت اینطور بسیاری را به انحراف برده اند!
از خدا هم جدا کرده اند!
اگر عقل و انصاف و واقعا ایمان به خدا داشتند این دوستان! ، از نتیجه اعمالشان نزد خداوند عادل ، وحشت کرده و به اظطراب مدام می افتادند .
اما ادعا و ایمان ، دوچیزند که معانی واقعیشان متفاوت است!
القصه ، سخن زیاد است ، چون درد و رنج مثل کوه این سرزمین را گرفته است
و عمیقترین درد و رنج ، بی توجهی مسئولین به عدالت است
حتی به جسد بیجان عدالت ، یعنی قانون ، هم بطور صحیح !عمل نمیشود.
اما سعدی فرمود:
دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
از دوستی! اینهمه وزیییر و وکیییل و مسیییول ، نادان شدم!!!!!