شما نیز در این بحث شرکت کنید- من به عنوان مدافع استان ها نظر می دهم!
مخابرات ما- بحث خوبی درگرفته است. برای اینکه بدانید اصل داستان از کجا شروع شده باید نگاهی به این مطلب بیندازید.
خلاصه بحث این است که استان ها محدود شده اند. پول ها یک جا جمع می شود.حکایت شرکت ارتباطات سیار در اینجا به شکل دیگری تکرار می شود.
حالا سوال این است که شرایط امروز و وضعیت جاری استان ها تقصیر کیست؟ خودشان یا ستاد مخابرات ایران؟ راه بهتر شدن ماجرا چیست؟
در زیر همان مطلب, کامنتی رسیده و از سردبیر خواسته است آن را به نظرخواهی بگذارد در سایت. سردبیر نیز آن را بمن سپرده تا بقیه ماجرا را دنبال کنم.
ابتدا نظرات دوست خوبمان را بخوانید که برای نوشتنش -بعنوان یک نویسنده- می دانم که زحمت زیادی کشیده است.
مدافع استان ها
۱۳۹۷/۰۹/۰۹ در ۱۲:۵۴ ب.ظ
سلام
اجازه می خواهم دفاعیاتی را از طرف استان ها در مقابل برخی منتقدان واگذاری امور به استان ها داشته باشم.
در شرکتی که ستادش کار اصلی اش یعنی برنامه ریزی و نظارت و کنترل را انجام نمیدهد همین می شود که بعضا می بینیم یعنی ممکن است در استان ها در خریدها و یا قراردادها و یا پرداخت ها سوء استفاده شود. ولی این مشکل باعث نمی شود که ستاد بهانه کند و تمام فعالیت های عملیاتی را در خارج از جایگاه اصلی اش به سمت خودش ببرد. بلکه می باید امور خود و نظارت هایش را اصلاح بکند. تا وقتی که بازرسی مخابرات ایران بجای وظایف ذاتی اش یعنی نظارت بر امور واگذاری به استان ها، مستقیم بر پاسخگویی به شکایات و پرداختن به موضوعات ۱۹۵ و موضوعاتی از این قبیل که اصلا به رسالت سازمان وی مربوط نمی شود و می باید به معاونت های تجاری و امور مشتریان واگذار کند، آنگاه نبایستی انتظار نظارت خوب و عالی از مخابرات ایران داشته باشیم.
یک پدر نمی باید به پسرش بگوید بدلیل اینکه تو نمی توانی درست زندگی کنی پس من تمام کارهای تو را انجام میدهم بلکه می بایست در زمان خودش پسر را تربیت می کرد تا بتواند در زمان حال به او اطمینان کند و بگذارد امور خودش را خودش انجام بدهد و کار را توسعه دهد. البته وظیفه پدری ایجاب می کند که در همه حال مراقب امور فرزندش باشد.
دلیل اینکه برخی از همکاران گله دارند که چرا استان ها در این چند ساله بدهی بار آورده اند این است که سالهاست بودجه ابلاغی به استان ها بودجه تک برگی بود و بنابراین هیچ کنترل و نظارتی بر عملکردها نبود و این مشکل مخابرات ایران بود و سال ۹۶ خواستند اصلاح کنند ولیکن باز هم مخابرات ایران از پس بودجه بر نیامد و دوباره در سال ۹۷ بهمان شرایط قبل برگشت! با بودجه تک برگی نظارت بسیار محدود و کم اثر خواهد بود.
حالا که مدیریت قراردادها با تهران است مدیریت برونسپاری ها چگونه است؟ متاسفانه شاهد هستیم قرارداد تامین نرم افزار ADSL را راسا به شرکتی که دوست فلان مدیر است میدهند! به شرکت شسکام، بدون مناسبات مناقصه، کار میدهند و … کلا موضوع قراردادها نیاز به آئین نامه خوب و شفاف سازی و نظارت خوب دارد و مهم نیست متمرکز باشد و یا توزیع شده! هر چند شرایط متمرکز برای خرید اجناس بهتر است اگر شرایطش باشد.
موضوع استخدام بدون مجوز توسط استان ها موضوع راحتی نیست که استان ها راسا انجام داده باشند بلکه صد در صد مطمئن باشید در چنین حالت هایی، اشکال از مخابرات ایران بوده است! شک نکنید.! مگر می شد در زمان دولتی مخابرات استان بدون هماهنگی با مخابرات ایران و وزارتخانه و دستور وزیر استخدام کند؟!
قبول کنید که تمرکر زایی کسب و کار مخابرات ایران را محدود و توانمندیهای این شرکت بزرگ و توانا را تا حد ۹۰ درصد کاهش داده است و ادامه اینکار نابود کردن توانمندیهای شرکت مخصوصا در استان ها می باشد.
انتظار دارم و امیدوارم آقای سردبیر این موضوع را نیز به بحث بگذارند.
حالا منتظر نظرات شما هستیم.مهم این است که آنچه فکر می کنید درست است بنویسید و برای ما بفرستید.
در خصوص متمرکز سازی سیستم ها، باید از فلسفه کار دفاع نمایم چرا که تنوع و گوناگونی سیستم ها در ۳۰ استان باعث مدیریت یا به عبارت بهتر عدم مدیریت بر فرآیندها، داده ها و نشتی درآمد بوده و می شود. تصمیم و فلسفه متمرکز سازی هم، نه به این مدیریت که به راهکار پیشنهادی مشاوران قبلی (تک ماهیندار و سپس با اقتباس از آنها دتکان) بر می گردد. البته هدف از متمرکز سازی، تحویل سیستم ها به شسکام و پارتاک و بهینه پردازش و … نبود، بلکه هدف، متمرکز سازی توسط این پیمانکاران جهت تسهیل مهاجرت به سیستم های قدرتمند خارجی بود که متاسفانه با عدم اشراف کامل ستاد مخابرات ایران در مرحله متمرکز سازی عقیم ماند. خلاصه اینکه بواسطه مشکلات عدیده در خصوص مدیریت فرآیندها و داده ها، متمرکزسازی عملی درست است که توسط تیمی ناکافی و نابالغ صورت گرفته یا می گیرد لیکن آن تصورات و توهمات توطئه جهت بهره کشی از استان ها چندان صادق نیست هرچند در عمل چنین دیده شود. مشکلات ستاد مخابرات هم در زمینه راهبرد و مدیریت و کفایت بر کسی پوشیده نیست که البته علت آن هم فراتر از قصور چند مدیر یا پرسنل ستادی است. بطور خلاصه، ستاد مخابرات ایران و متاثر ازآن کل شرکت مخابرات حیاط خلوت افکار شخصی نماینده (گان) سهامداران عمده بوده که چکیده آن در عدم صلاحیت پرسنل شرکت مخابرات و به طبع آن عدم نیاز به مدیریت و آموزش و برنامه ریزی صحیح برای ایشان خلاصه می شود.
سلام سردبیر
این مطلب را در لیست مطالب اختصاصی در صفحه اصلی سایت نیاورده اید .
لطفا اصلاح کنید.
متشکرم
اگر اجازه بدهید من با این دوستمون کاملا موافقم.
قسمت بازرسی را دقیقا به خال زده.
بازرسی که حواسش به امور بازرسی و نظارت نیست همان بهتر که نباشد. بعنوان یک پیشنهاد موثر من نیز میگویم که سریعا امور شکایات به واحدهای امور مشتریان واگذار شود.
شکایت ها چه ریز و چه درشت و چه دم دستی و چه عمیق بجز اینکه کار امور مشتریان است همچنین بازرسی را از وظایف خودش دور کرده است.
اگر نگاهی به شرکت های تجاری بیاندازید معاونت های مشتریان کار شکایات را انجام میدهند. اینکه شکایات و بازرسی در مخابرات با هم هستند بدلیل ارثی است که از زمان دولتی داشته ایم.دولتی ها بدلیل نداشتن معاونت های تجاری و مشتریان مجبورند که مسایل مشتریانشان را به روابط عمومی و یا بازرسی بسپارند ولی قضیه ما فرق کرده است.
من بدلیل بعضی از رانت خواران استانی که دستشان توی دست پیمانکاران کی باشند با این طرح مخالفم و بهترین گزینه اینکه بصورت متمرکز در شرکت مخابرات ایران بهمین صورت باشه،ولی با نظارت بیشتر و بحث کاملا درست این همکار عزیز در مورد اداره بازرسی