مخابرات ما- یکی دو روز گذشته در اینستاگرام مهندس صدری مدیر عامل مخابرات ایران مطلبی دیدم که برایم بسیار جالب بود اما در تلاطم خبری دو روز گذشته فرصتی برای پرداختش نداشتیم.
ابتدا به تصویر اینستاگرام مدیر عامل توجه کنید:
راستش اعتقاد قدیمی من بوده است که اگر مدیری به مستئل ظریف و کوچک کم توجهی کند هرگز نمی تواند در مدیریت کلانش توفیقی داشته باشد.
حالا دعوت می کنم شما را به مطالعه متن کامل نوشته مدیر عامل:
خاطرم هست پیش از این درباره نحوه عملکرد کارکنان چه در حوزه درون سازمان و چه برون سازمان و در ارتباط با مشتریان و ارباب رجوع مواردی را یادآور شدم.
متاسفانه مطلع شدم در یکی از مناطق مخابراتی بی انضباطی اداری صورت گرفته و یکی از مسوولین میانی شرکت در آن منطقه مدتها بدون حضور در محل کار، زمان حضور و غیاب خود را ثبت می کرده و در طول ساعات کار روزانه به کار دیگر اشتغال داشته است! به همین سبب بلافاصله موضوع را بررسی کرده و فرد مورد نظر توبیخ و از مسوولیت خود برکنار شد.
وجود و حضور چنین افرادی در مجموعه، شایسته خانواده بزرگ و وزین مخابرات نیست و مانند سمی مهلک سلامت مجموعه را به خطر می اندازد.
هرکدام از ما در هر بخش و سطح از سازمان در کنار وظیفه تعریف شده خود، مسوولیت حفاظت از حریم و سلامت مجموعه را نیز داریم به همین خاطر از تک تک شما عزیزان انتظار دارم با اطمینان قلبی مرا در جریان کوتاهی ها و مواردی از این دست قرار دهید تا با کمک یکدیگر از بروز و تکرار این موارد سخیف جلوگیری کنیم. امیدوارم به هیچ عنوان شاهد تکرار موارد این چنینی نباشیم.
بارها در این موارد شاهد برخوردهای مدیریتی بوده ایم که شرحش در همین اینستاگرام آمده است.
حالا اجازه می خواهم خاطره ای را تعریف کنم که دوستی برایم تعریف کرد. شما دو خاطره را کنار هم بگذارید.
من مجبورم نشانه ها را در این خاطره پاک کنم لذا همه اسم ها، مکان و زمان غیر واقعی است. فقط همینقدر بدانید که اصل این خاطره هیچ ربطی به مخابرات ندارد. … تاکید میکنم هیچ ربطی به مخابرات ندارد … شاید اصلا به ایران ربطی نداشته باشد ….
زمستان چند سال پیش من کارمند نرم افزار ورود و خروج در سازمان …. بودم و به سیستم دسترسی داشتم. شاید اگر سرمای وحشتناک هوا و حضور ناگهانی مدیر شهرستان در جلوی در ورودی و برخورد ما با هم نبود هرگز این واقعه جلب نظر نمی کرد.
مدیر یکی از شهرستانها در ورودی ساختمان مرکز استان را باز کرد و با برف و سرما وارد راهرو شد.من داشتم می رفتم بیرون.تمام صورتم را پوشانده بودم تا از سرما محافظت کنم.نه او دید داشت نه من.لذا به هم برخورد کردیم.
اما … جالب این بود که همان روز اثر انگشتش در سیستم حضور و غیاب ثبت شده بود. با خودم فکر کردم این باگ یا اشکال سیستم است. آن را یادداشت کردم.
این واقعه بارها تکرار شد و در حالیکه مدیر شهرستان در محل کارش نبود اثر انگشتش حضور داشت.
همان سالهای ابتدای ثبت انگشتی ورود و خروج اشکالی را در سیستم پیدا کرده بودم.دیدم می شود انگشت خودمان را به دیگری قرض بدهیم.یعنی اگر در زمان ثبت اثر انگشت دو تا از ده تا انگشتم را بجای نفر دیگری بزنم، هر وقت با آن دو تا انگشت ورود و خروج ثبت کنم بنام او می خورد! دو تا انگشت هم برای خودم ثبت میکنم …!
بعدها فهمیدم این کار هر روزه آقای رئیس است.
روزی یکی از همکاران آن شهرستان پیش من آمد.تازه آنجا بود که فهمیدم رئیس اداره شهرستان یکی دو نفر را مامور کرده چه بیاید چه نیاید برایش انگشت بزنند.آنها را ترسانده بود که اگر چنین نکنید اخراجتان می کنم! …. نیروی بی پناه …!
وقتی چنین دیدم با مدیر حراست، مدیر امور اداری، مدیر …. صحبت کردم.کسی رفت در محل به تحقیق!
حاصل بررسی این بود که در روز گرفتن اثر انگشت های نفرات جایگزین، بطور کاملا اتفاقی کف دست اولی و دو انگشت دیگری شکست و کل دست چپشان رفت زیر باند و گچ!
اما جالب این بود که روزهای حضور مدیران شهرستانی در جلسات ستادی قبلا ثبت شده بود.مدیران شهرستانی مجبورند برای جلسات ستادی به مرکز استان بیایند.ما مثل شما د رمخابرات ویدئو کنفرانس نداشتیم. همان روزها هم اثر انگشت آقای رئیس در محل کارش ثبت شده بود.فاصله 540 کیلومتری مرکز استان تا شهر آقای رئیس چیزی نبود که بتوان آن را نادیده گرفت، مگر اینکه ایشان طی الارض داشته باشد.
.
گزارش ها را آماده کردند. کاری کردیم که آن نیروی بیچاره انگشت زن آسیب نبیند.ولی مدارک کافی وجود داشت تا مدیر مافوق در مورد زئیسش تصمیم بگیرد.
.
گزارش روی میز مدیر ارشد خاک خورد تا اینکه به دستور صریح ایشان بایگانی شد. فرمودند : سیستم را دچار تنش نکنید!
راست می گفت.اگر قرار بود در شهر مست گیرند باید هر آنچه هست گیرند!
حالا من با خواندن این مطلب مهندس صدری یاد آن خاطره برایم زنده شد.تفاوت دو نگاه را می بینید؟
گاهی همه ما حساسیت خودمان را به موضوعی از دست می دهیم، از بس که زیاد می بینیم! اما مدیر ارشد نباید هرگز حساسیتش کم شود! هرگز!
روزی پادشاهی خزانه را خالی دید، پس به وزیر زیرک خود دستور داد طرحی برای بودجه سال بعد ارائه کند.
وزیر پس از مشورت با اصحاب اقتصاد، برای جبران کسری بودجه طرحی ارائه کرد که شامل سه بند بود:
مالیات دو برابر شود.
نیمی از گاو و گوسفندها به نفع دولت مصادره شود.
کسی حق ندارد آروغ بزند!
پادشاه طرح را که دید، با پوزخندی به وزیر گفت بند اول و دوم قبول، اما سومی یعنی چی؟ چرا مردم نباید آروغ بزنند؟
وزیر زیرک گفت قسمت سوم ضمانت اجرای دو قسمت قبل است. او ادامه داد بند سومی برای تخلیه انرژی اعتراضی مردم است و ما با استفاده از جارچی‌ها آروغ نزدن را به مهمترین مسئله مردم تبدیل میکنیم. مردم هم به جای پرداختن به بندهای اول و دوم، به قسمت سوم خواهند پرداخت
در نهایت، پس از بالا گرفتن اعتراضات، به نشانه احترام به خواست مردم، با دستور ملوکانه شما بند سوم را لغو میکنیم و مردم هم خوشحال به خانه میروند و درد اجرای دو بند قبلی را تحمل میکنند
این داستان عجب شباهتی به اوضاع امروزمون داره !
سلام سردبیر عزیز نمیدانم فاصله مرکز تا استانها علت عدم اجرای این چنین قوانین هست ویا به مانند سایر بخشنامه های به نفع کارکنان در کشو ها بایگانی میشود در استان محل خدمت اینجانب به مانند سایر بخشنامه های به نفع پرسنل اجرا نشده است ضمنا استخدام من با مدرک کارشناسی که خود شرکت اعلام نیاز کرده بوده و با آزمون کتبی و مصاحبه صورت گرفته است .لازم بذکر میباشد یکی از مصائبی که هم اکنون شرکت مخابرات با آن درگیر میباشد تنیدن تورهای نامرئی بواسطه تصویب طرحهای بدون کارشناسی این چنینی است که حال وروز مخابرات را به این وضع در آورده است و بعداز اجرای احتمالی طرح بازنشستگی کارشناسان وخروج خیل عظیم کارشناسی که در بین آنها مطمئنا نیروهای باتجربه و متعهد زیادی هستند که بواسطه بوجود آمدن شرایط موجود توسط مدیران نالایق رفتن را برماندن ترجیح خواهند داد شرایط بدتر از این خواهد شد چرا که در پست و مشاغلی که بودن ونبودن آن برای سازمان منفعتی ندارد دچار تورم نیروی انسانی هستیم ولی در مشاغل خصوصا فنی ونگهداری شبکه بادلایل واهی واگذاری به پیمانکار بطور وحشتناک با کمبود نیرو ماهر و کاری روبرو هستیم که حتی بعضا امکان استفاده از مرخصی استحقاقی را از پرسنل چه رسمی و قراردادی وشرکتی سلب نموده است .خلاصه کلام اینکه اگر شرکت خصوصی شده این امکان حتما در سیستم وجود دارد که لااقل بر اساس منافع خود امکان جابجایی و بکار بردن نفرات باتجربه و متخصص و متعهد در پستها و مشاغل مورد نیاز سازمان را بوجود آورد که مطمئنا نتیجه آن ایجاد انگیزه و شور و شوق پرسنل را در پی خواهد داشت و این هم نتیجه ای جز رشد و شکوفایی شرکت نخواهد داشت .در خاتمه از اینکه درد دل این برادر کوچک خود را پیگیر بودید خاضعانه متشکرم ودر صورت نیاز به هر صورتی که صلاح بدانید اطلاعات تکمیل تر در این مورد را به حضور
خواهم رسانید باتشکر
_در یک سیستم معیوب:
سعی کنید «لال بودن» را تمرین کنید! این تمرین در میزان عزیز بودن شما بسیار موثر است.
_در یک سیستم معیوب:
هیچگاه کارمندان را با یکدیگر مقایسه نکنید؛
چون قطعا شاهد تبعیض خواهید بود.
_در یک سیستم معیوب:
اگر مدیرتان ۳ یا ۴ ایراد دارد انتظار رفتنش را نکشید، چون قطعا نفر بعدی او ۴۳ ایراد دارد!
_ در یک سیستم معیوب:
می توانید با کارهای کم و کوچک، محبوبیت فراوانی به دست آورید؛ فقط کافیست «زبان» خود را تقویت کنید
_در یک سیستم معیوب:
ممکن است که هر چه بیشتر کار کنید، بیشتر خوار و خفیف باشید.
_در یک سیستم معیوب:
با اشکالات سازمانتان بسازید و هرگز آنها را با مدیرتان در میان نگذارید؛ درغیر این صورت یک مشکل دیگر به سازمان اضافه می شود. آن مشکل، شما هستید و در اخر اخراج!
_در یک سیستم معیوب:
اشتباهات یک مدیر را هیچگاه به مدیر دیگر نگویید؛
در غیر اینصورت بجای یک مدیر، دو مدیر در مقابل شما موضع گیری خواهند کرد.
_در یک سیستم معیوب:
با انجام کارهای مختلف و فعالیتهای به موقع، نظم شما تشخیص داده نمی شود؛
بلکه برای این کار راههای ساده تری هم هست.
مثلا فقط کافیست همیشه میز کارتان را منظم نگه دارید!
_در یک سیستم معیوب:
اضافه بر کارهای معمول کار اضافه ای انجام ندهید؛
در غیر اینصورت انتظار پاداش بیشتری نیز نداشته باشید.
_در یک سیستم معیوب:
همیشه حرفها (فرمایشات) مدیرتان را تایید کنید، حتی اگر از نظر او «ماست، سیاه باشد!»
_در یک سیستم معیوب:
تنها کاری که واجب است سریع انجام دهید، کاری است که مدیر شما شخصا از شما خواسته است.
_ در یک سیستم معیوب؛
آسه برو، آسه بیا، که گربه شاخت نزنه؛
مگر اینکه با گربه نسبتی داشته باشید!
وینستون چرچیل
سلام چرچیل ایرانی بوده؟!!
سردبیر جان همه چی و ول کن بگو از طبقه بندی ما ضعفا چه خبر؟؟؟؟؟؟
جناب مهندس صدری شما که اینقدر دقیق هستید چرا این همه یاس تو ما شرکتی ها میبینی که کم هم مسئولیت به گردنمون نیست خم به ابروی هیچ کی نمیاد. تعداد زیادی از ما دارن به همون نتیجه می‌رسند که خیلی هم کار اداره رو سخت نگیرن و همچین آهسته بیان و آهسته برن و اندازه حقوق کارکنیم آیا این برای شرکت مضر نیست حضور الکی هم کمتر از اصلا نیومدن نیستاااااااااا
از قدیم گفتند رطب خورده را کی کند منع رطب.
حالا حکاایت بعضی از مدیران است که خود در ساعات کاری بدون ثبت اثر انگشت و مرخصی در بیرون از اداره مشغول کارهای شخصی است و حتی برای صرف ناهار به منزل رفته و با خیال راحت در کنار خانواده ناهار میل میکند و توقع دارد کارمندانش منضبط باشند و برای خروج 5 دقیقه ای هم اثر انگشت ثبت کنند.زیبا نیست؟؟؟
دزد کی تواند دزد گیرد !!!! (این رو از خودم در آوردم ) فقط این رو مطمئن هستم زمانی مسئولی می تواند از زیر دست خود بپرسد که خودش آن را درست انجام دهد درست عین مطلبی که (( رطب خورده کی منع رطب کند )) . وقتی خود مدیران ساعت 8 به اداره میان چجوری میتونند از نیروهاشون بخوان که درست و سر موقع بیان اداره …….. و در همه امور همینطوری است
با سلام ..مدیران شهرستان ها باید مواظب خود نیروهای شهرستان و تابع باشند..بله افرادی در مخابرات هستند که میان تو اداره خوشونو نشون میدن ومیرن ..بعد هم ادعا..حق وحقوق دارند..مدیر شهرستان و ناظران مخابرات باید مواظب چنین افرادیباشند..دست مهندس صدری درد نکنه که در این مورد اقدام نمودند…
با سلام سردبیرعزیز فقط من این را به خاطره (فرمایشات شما)اضافه کنم که بعضی ها هم هستند که فراموش نمیکنند که هیچ ، بلکه از خود وجودی شان هم مایه میگذارند،حقایق و واقعیت ها را به بهای بزرگ به گوش بعضی ازمسئولین میرسانند اما می بینند که آسمان در همه جا یه رنگه ….. حالا را نگاه نکن که آقائی چون صدری عزیزمان دارد که بدون تعارف اقدام میکند . امیدوارم سایه این مرد همیشه بر سرمان باشد .
دوست عزیزم
این کارها همانطور که نوشته ای متاسفانه برای آدم های سالم هزینه بیشتری دارد تا آنکه مشکلی دارد.
سر دبیر محترم
رفتار نیروی انسانی تابع رفتار مدیران ارشد سازمان است
سوا این است که در منطقه مذکور ، مدیر منطقه کجا بوده است که مدیر عامل محترم شرکت مجبور به دخالت پس از گزارشات مردمی میشود ؟
چرا مدیر منطقه مذکور گزارش نداده است ؟ چرا برخورد نکرده است ؟
آی گفتی!
ده تا مدیر داریم تا مدیر عامل
وقتی حق حقوق کارمند رانمی دهید و به حرفشان گوش شنوایی نیست. در آخر های بازنشستگی ردیف و شغلش را ازشان می گیرید.و دهها اگه و اگرا وجود دارد و گوش شنوایی نیست اونوقت از کارمند بخت برگشته چه انتظاری دارید.آقای صدری ما عمر نوح نداریم.
با سلام به سردبیر عزیز و مدیرعامل شرکت مخابرات ایران و حومه
جمله جالبی نوشتید “راست می گفت.اگر قرار بود در شهر مست گیرند باید هر آنچه هست گیرند!”
در اول بگویم در درستی عمل مدیر عامل شرکت مخابرات ایران و حومه شکی نیست .
فقط چند سوال ذهن مرا مشغول نموده است .
آیا اگر این بابای بخت برگشته یکی از مسئولین میانی شرکت نبود و خدای نکرده از مسئولین رده بالا بود باز هم بلافاصله موضوع بررسی میشد و فرد مورد نظر توبیخ و از مسئولیت خود برکنار می گردید؟ چطور است یک مدیر عامل و یا عضو موظف هیئت مدیره می تواند چندین سمت موظف و غیر موظف داشته باشد و من کارشناس با دریافتی یک دهم نمیتوانم ؟ پاداش 500 میلیون تومانی را که میگیرد من کارشناس یا مسئول میانی ؟ آیا مسئولیت آنها کمتر از مسئولین میانی یا حتی کارشناسان پایین رده است ؟
از قدیم گفته اند “الناس علی دین ملوکهم “
باسلام لطفا به آقای صدری بفرمایید کمی هم در احوالات معاونت نیروی انسانی دقیقتر باشند تا در مورد امثال بنده کمتر اجحاف کنند از ابتدای سال ۹۵ که چارت جدید اجرا شده و همه ملزم هستند بر اساس مدرک ورشته تحصیلی ردیف بگیرند در این میان افرادی مانند بنده که از ابتدای خدمت در مشاغل به اصطلاح غیر مرتبط مشغول بوده ایم و حداقل چند برابر دارندگان مدارک جدید تجربه اندوخته ایم باحفظ سمت کارشناسی در مسولیتهای فنی در خدمت هستیم البته بدون ریالی حق مسئولیت وشرایط کار وعدم امکان ارتقا شغلی دیگر .لطفا اگر جناب آقای صدری که دارای روابط مطلوبی با پرسنل و گوش شنواتری نسبت به مدیران قبلی و حتی فعلی دارند در این زمینه نیز فکر عاجلی بکنند که از بین بردن حق امثال من و خانوادهایشان عین حق الناس که جوابگو باید باشند توفیق همگان را مسئلت دارم
سلام
یک سوال از خدمت شما دارم.البته جسارت میکنم چون این موضوع خارج از سابقه و تجربه منه
در همون سالهای ابتدای خصوصی سازی که منطبق سازی انجام می شد
بخشی از سابقه رو بعنوان مدرک تحصیلی پذیرفتن.
در مورد شما اتفاقی نیفتاد؟ اگر نیفتاده چرا؟
مثلا در اون زمان کسی فوق دیپلم داشت 4-5 سال از سابقه شو بعنوان مدرک تحصیلی قبول کردن.
بعد ازاون می تونستید در جای کار قبلی مشغول بشین.آیا نشده برای شما؟
سلام علاوه بر مسیولین ،(اگرجسارت نباشد)کارکنان نیز اینچنین هستند ،بهتراست فرهنگ وجدان بیدار را برای خودمان وهمه جا بیندازیم تا خدایی نکرده لقمه نانمان حرام نشود انشاله
بله کاملا درست است
رفتار یک انسان ، کارمند یا مدیر ، با رفتار کلی زندگی او قضاوت خواه شد
یک عکس نمایانگر و دلیل قضاوت کلی درباره آن شخص نخواهد بود ، فیلم لازم است!
ضمن اینکه انسانها قضات خوبی نیستند
قاضی القضات جهان قضاوت خواهد کرد
اگر یک فرد بدون دنباله رو کار بدی کند نتیجه کارش خیلی کمتر از فرد دیگری است که دنباله رو دارد ، رئیس ، مدیر ، مسئول و…..است
بهوش باشیم که خود را فریب ندهیم ، زیرا تنها کسی که ما را فریب میدهد خودمان هستیم!
عجب حرفی.
تنها کسی که ما رو فریب میده خود ماییم
دقیقا جناب سردبیر گرامی
تا خود شما آن اندیشه و حرف و عمل طرف مقابل را قبول نکنید ، کسی نمیتوان بزور آنرا به شما اثبات کند
و اگر آن حرف و عمل ، فریب باشد ، باز این شما هستید که آن را قبول کرده اید
تنها کسی که انسان را فریب میدهد خود اوست ، مسئولیت اعمال هر کس با خود اوست
عقل عامل و دریچه ورودی است که اگر کامل و خوب بکار رود ، فریب را میپذیرد و فریب نمیخورد
بله
دشمن اول هر کسی خود اوست
اول دروغگو به شخص خودشه و …
سلام
برخی از ادارات فقط یک نیروی امور مشترکین سر کاره و ساعت ده به بعد پرنده پر نمیزنه
همه جلسات کاری میرن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کاش یه رئیس نامحسوس به ادارات میومد
با سلام
اینجور مسئولا و کارمندا تو ادارات کم نیست