مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

طنز شما- پدرم گفت اسب وابسته گاری نشوی!

مخابرات ما – نویسنده مهمان شعر جالبی فرستاده. با هم بخوانیم جالب است!

 

مخابرات ما (ذره بین)- شعری است که زبان حال امروز ماست!

 

پدرم گفت اداری نشوید
اسب وابسته به گاری نشوید

در اداره کسی کس نشود
تا که وابسته به ناکس نشود

شد فراموش چو حرف پدرم
تا بناگوش کله رفت سرم

کارمندی چو مرا شد پیشه
تیشه عمر زدم بر ریشه

سوختم شعله شدم دود شدم
بعد خاکستر و نابود شدم

سرم حرف پدر را بشنو
تو براهی که پدر رفت نرو

 

1044050cookie-checkطنز شما- پدرم گفت اسب وابسته گاری نشوی!

Please rate this

0 1 2 3 4 5
6 نظرات
  1. ناشناس می گوید

    با عرض معذرت از تمامی همکاران، به نظرم یکی از بدترین اتفاق‌ها در زندگی من شرکت در آزمون سال ۹۱ و سپس شروع به کار در مخابرات بوده! یعنی مخابرات بدترین شرکتی بود که می‌تونستم در اون مشغول به کار بشم! یک‌سری سهامدار، دشمنی و درگیری بین دولت و سهامدار عمده که همش رو سر مخابرات و کارکنانش خراب میشه، کارکنانی که برای به دست آوردن ابتدایی‌ترین حقوقشون باید راهی دادگاه و شکایت و شکایت کشی بشن، سیستم به شدت ظالم با اختلاف طبقاتی بی‌معنی و آشکارا ظالم با قشری از کارکنانش که اسم شرکتی روشون می‌گذاره، مداوم حرف و حدیث راجع به تجمع توسط بازنشستگان و گروه‌های کارکنان، مداوم شایعه راجع به ابتدایی‌ترین مسایل در حد حقوق! مداوم شایعه راجع به تغییرات عبث و بیهوده! امیدوارم هر چه زودتر راهی به کاری آزاد یا مهاجرت یا حداقل از آزمون‌های استخدامی راهی به جای دیگه پیدا کنم که حداقل شاهد این تبعیض رنج‌آور بین کارکنان و آشفتگی سیستم اداری و مالی نباشم.

  2. ذره بین حقیقت یاب. می گوید

    با سلام و عرض ارادت خدمت سردبیر فهمیده و ساعی و مهربان
    رسانه ی اینترنتی پرطرفدار مخابرات ما
    قبل از شروع سال نو قصد داشتم به ساحت مقدس سردبیری پیشنهاد بدهم باب صفحه ای را در سایت بگشایند با عنوان پاتوق ما عریضه نویسان!
    هرکس هر گله و شکایتی دارد اون هم اول از من ذره بین حقیقت یاب بعد از سیستم عریض و طویل مخابراتشان که به مخابرات ما پناه می آورد!!! بیایند و در آن صفحه محکمه ای محکم به قطر فیبر نوری و به قدمت کابل آبونه در شبکه ی مخابرات ما پدید آوریم.ابزار کار آدم فنی هم همان قلم و چکش و آچار فرانسه و انبر دست ، است و حکم صادره هم همانند قبض آبونمان با یک شناسه قبض و شناسه پرداخت ! اگر بلافاصله هم پرداخت نکنی تا دور بعدی فرصت داری و گر نه که در قبضت به عنوان بدهکاری قبلی قید می گردد!
    همکاران ارجمند من در اقصی نقاط این گیتی پهناور مخابرات ما دل نوشته های خود را بعضاً از نوع کامنت در زیر مطالب اصلی سایت می گذارند که ربطی به اصل پیام منتشره ندارد و دیگر آنکه گاهی پیام هایی که بار پیگیری آنها زیاد است در غوغای بازار کامنت های بی حد و حصر تن شان را به سیل گلستان و لرستان میزنند و محو نابود می شوند!!!
    از آنجایی هم که عزیز دل من سردبیر مهربان ما سرش آنقدر به پیام های بی معنی من گرم است ( کمی هم خودم را تحویل بگیرم!!!)
    و در التهاب پاسخ به سروران گل من اعم از بازنشسته و رسمی و قراردای و بخش خصوصی و مشترکین شاکی گرم و مشغول است که برخی عریضه ها که بار کامنت دارند در این هیاهو بی جواب می ماند یا دیده نمی شود.
    جناب سردبیر ما که بعد از گشایش صفحه ی موصوف مافوق جناب دادستان ما خواهد شد، به شکایت های ما در PAGE مذکور نگاه خواهد انداخت و اگر میل مبارک همایونی کشید پاسخی را هم در جوابیه پیوست خواهد نمود وگرنه که به امور مشترکین باید مراجعه کنی!!!
    با این روال بار LOAD کامنت های عریضه به نقطه ای دیگر منتقل شده و جای بحث و وعظ در نقاط اصلی بهبود خواهد یافت.
    خود من به شخصه اگر روزی ۵ بار و بعد از اوقات هر فریضه ی واجب به مخابرات ما سر نزنم می ترکم.انگار شده است خانه ی پدری با همان حال و هوا و همان صاحب خانه که برای همه ی ما یاد آور دالان خاطرات خوش و روزگار مهربانی هاست و حوض آبی وسط حیاط که پر از محبت است و بالکنی که از درد دل و حرفهای ما مملو است و سردبیر عزیز که در شاه نشین این خانه ی پدری به نظاره نشسته و از پشت پنجره ی ارسی الوانش ثمره ی تلاش و محبتش را درست مثل یک پدر مهربان رصد می کند.
    سایه ی شما کم نشه مرد مهربون این خونه ی گرم و روشن.دستت درد نکنه بزرگوار.حلالمون کن نازنین وجود؛ فدای تو که هر چه شنیدی تلخ نشدی و رو ترش نکردی.دمت گرم سایه ات مستدام.
    یا علی-ذره بین حقیقت یاب.

    1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

      سلام
      هر چه نوشتید برای خودتان برازنده است.شما مهربانید که مهربانی را می بینید.
      امیدوارم لحظه ای دوستان این سایت را بدون کمک نگذاریم.

    2. سردبیر - مخابرات ما می گوید

      سعی میکنم این مطلب رو ببرم روی سایت.
      میدانم که زحمت زیادی برایش کشیده ای

  3. ناشناس می گوید

    احسنت

  4. کارمند کوچولو می گوید

    احسنت به شاعرش
    واقعیت را گفته . خصوص ابیت دوم “در اداره کسی کس نشود تا که وابسته به ناکس نشود”
    البته در مصرع اول بیت آخر فکر کنم پسرم صحیح می باشد نه سرم

نظرات بسته شده است.