شما نوشته اید- باشگاه ورزشی ساختمان شاهد در هیاهوی خبرها گم شد.
باشگاه شاهد
مخابرات ما- این بار نوشته شما اختصاص یافته است به ساختمان شاهد. یک نفر به دور ازهمه هیاهوها می خواهد از ورزش بگوید.
مخابرات ما- مطلب خود گویاست بدون سخن اضافه به خواندن متنی می پردازیم که یکی از همکاران در باب ساختمان شاهد و سالن ورزشی آن نوشته است.
ظاهرا یک سالن ورزشی گم شده است!
سلام
خبری (البته نه چندان جدید) از ساختمان شاهد مخابرات تهران دارم. البته نمی دانم برای شما و دیگران مهم است یا در هیاهوهای رفاهیات و بازنشستگی وقراردادی ها و .. کسی دیگر مجال یا حوصله بررسی این موارد را ندارد، ولی برای رفع خستگی هم که شده آن را در سایت بگذارید و به گوش مهندس صدری برسانید. و اما خبر:
چندین سال است که در ساختمان شاهد مخابرات تهران باشگاه ورزشی دایر شده است (بود!) که پرسنل از آن استفاده می کردند. معمولا باشگاه از ساعت حدود ۶:۳۰ صبح تا ۶:۳۰ عصر باز بود و بسیاری از پرسنل صبح زود یا عصر یک ساعتی را در آن به ورزش و نرمش می پرداختند. چندین ماه قبل، ساعت کار آن را به ۱۵:۳۰کاهش دادند (دلیل آن را نمی دانم). اما بعد از ماه مبارک رمضان باشگاه به کلی بسته شده و پشت درب آن اطلاعیه ای نصب شده است با این مضمون که باشگاه به علت تعمیرات تا اطلاع ثانوی تعطیل است.
در خصوص این اتفاق موارد زیادی وجود دارد که تا آنجا که در حوصله متن باشد بیان می کنم:
۱- به شخصه ابتدا باور کرده بودم که باشگاه در حال تعمیرات است. اما با گذشت روزها و هفته ها حتی برای حفظ ظاهر هم که شده هیچ کارگر یا تعمیرکاری وارد باشگاه نشد لذا یقین پیدا کردم که دلیل تعطیلی چیز دیگری است. در این باره نکته ای که به ذهنم رسیده این جمله است که «دروغگو دشمن خداست». این جمله را بارها و بارها شنیده ایم و چه بسا بسیار برای فرزندانمان تکرار کرده ایم تا زشتی دروغگویی را به آن ها گوشزد کنیم، حال چه شده است که چنین راحت دروغ می گوییم؟
اگر تصمیم به تعطیلی باشگاه گرفته ایم چرا آن را به صراحت بیان نمی کنیم ؟ اصلا مگر باشگاه چه مشکلی داشت که نیاز به تعمیرات داشته باشد؟ اگر واقعا نیاز به تعمیرات داشته چرا در این مدت هیچ کاری انجام نشده؟
۲- شایعات زیادی درباره علت اصلی تعطیلی باشگاه بین پرسنل پخش شده است اما (ظاهرا) نزدیک ترین آن ها به واقعیت این هاست :
الف – گفته می شود در ماه رمضان افرادی روی صندلی ماساژ باشگاه خوابیده اند.
در این خصوص سوال من از مدیران و تصمیم گیران این است که آیا هیچ راه بهتر و مناسب تری بجز پاک کردن صورت مسئله وجود ندارد؟ فرض می کنیم که این قضیه واقعیت داشته باشد، آیا خوابیدن یک یا چند نفر دلیل کافی و عاقلانه و منطقی و منصفانه ای است برای محرومیت کل افراد شاغل در ساختمان از امکاناتی که شرکت برای آن ها فراهم کرده است؟
آیا در آئین نامه های انضباط کار (که نسخه جدیدش به تازگی ابلاغ شده است) برای خوابیدن افراد در یک محل، بستن و پلمپ آن محل پیش بینی شده یا مجازات افراد خاطی؟
مگر مخابرات پادگان است که تنبیه برای همه باشد (اگر چه در پادگان هم کار غلطی است)؟ آیا به صرفه و صلاح شرکت است که میلیون ها تومان تجهیزات تأمین شده آن را بلااستفاده نماییم و البته که کمکی کامل به افزایش نارضایتی شغلی کارکنان داشته باشیم؟
آیا با فرد یا افراد خاطی چه برخوردی صورت گرفته است؟
آیا در روز اولی که تصمیم به راه اندازی باشگاه با هزینه شرکت گرفته شد احتمال سوء استفاده برخی افراد از ان نبود؟
آیا هیچ راه حل دیگری وجود نداشت؟ مثلا امکان نداشت افراد خاطی را برای مدتی از حضور در باشگاه محروم کرد؟
آیا نمی توان با انتقال صندلی های ماساژ (مثلا انتقال آنها به شادمان) از تکرار چنین تخلفاتی جلوگیری کرد و در عین حال باشگاه برای استفاده باز باشد؟ و هزاران آیا و چرای دیگر..
ب – اینکه هزینه نگهداری باشگاه آنقدر زیاد است که تصمیم به تعطیلی آن گرفته شده است !!!!
این گفته آنقدر بی منطق است که زبان از نقد آن باز می ماند ولی عجالتا سوال این است که باشگاه چه هزینه ای دارد؟ یک کولر و چند مهتابی آنقدر برای مخابرات هزینه بر است که مسئولین ترجیح می دهند باشگاه را ببندند؟ یا شاید حقوق کارمندی که در باشگاه به عنوان مسئول حضور دارد بر دوش مخابرات سنگینی می کند؟
ج – گفته می شود قرار است باشگاه عصرها ساعت ۱۷ تا ۱۹ بازگشایی شود تا مدیران و روسای ادارات که معمولا تا آن ساعت در حال اضافه کاری (!) هستند از باشگاه استفاده کنند. فراموش نکنیم که حضور پرسنل در این ساعات در ساختمان ممنوع است (مگر با نامه و مجوز قبلی) و همکاران حراست تمام اتاقها و طبقات را بررسی می کنند.
در این مورد تنها می گویم تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
در هر حال اینکه چه کسی، به چه دلیلی و با چه توجیحی تصمیم به تعطیلی باشگاه شاهد گرفته است عملا موجب نارضایتی تعداد زیادی از پرسنل شده (چه آنهایی که از باشگاه استفاده می کردند و چه آنهایی که نمی کردند، هر گروه به دلیلی ناراضی هستند) بخصوص که عدم اعلام دلایل واقعی و نصب اگهی دروغین تعمیر باشگاه، پذیرش این تصمیم را برای همکاران سخت تر نموده است (به نظر می رسد برخی مدیران و تصمیم گیران میانی شرکت مهم ترین وظیفه خود را این می دانند که بررسی کنند معدود دلخوشی های کارکنان را چگونه از بین ببرند) و همچنین تجهیزاتی که با هزینه شرکت خریداری شده بلااستفاده مانده است. به عقیده بنده این تصمیمات و ایجاد محدودیت ها که از عادات (به نظرم من بسیار زشت) برخی از مدیران میانی شرکت است جز افزایش نارضایتی شغلی، بدبینی به مدیریت کلان، بی تمایلی به کمک به شرکت و .. هیچ نتیجه دیگری ندارد و به مدیران ارشد شرکت پیشنهاد می کنم در خصوص عملکرد روسا و مدیران میانی نظارت بهتری را با هدف توسعه فرهنگ مدیریت هوشمند و منطقی بجای مدیریت بگیر و ببند و سلبی، اعمال کنند
احسنت ، واقعا الان دغدغه و هم و غم برخی از مدیران این شده که معدود دلخوشی های کارکنان را پیدا کنند از بین ببرند