گفتگوی کامنتی میان عضو سایت و سردبیر مخابرات ما.
مخابرات ما- گفتگوهایی که بین شما در بخش های مختلف در می گیرد بسیار جالب است.
بخشی ناامیدی را سم می دانند و می خواهند راهی برای امیدواری پیدا شود.گروهی دیگر می گویند امید با تحمیل بدست نمی آید و …
ما هر قدر بگوییم و بنویسیم بقدر حرف های شما اثرگذار نخواهد بود چرا که از ته دل گفته می شود و اثرگذاریش نیز بیشتر خواهد بود.
ابتدا یکی از دوستان برای افزایش ضریب امید در شرکت مخابرات در سراسر کشور می نویسد:
مجید
با سلام سردبیر محترم
پیشنهادی دارم . تمامی سخنان حاکی از ناامیدی شده است . بخدا من یک کارمند ساده وبا کمترین حقوق ومزایاهستم ولی الان حکایت ما شده یکی بر سر شاخ بن میبرید گشته با ناله و نفرین و خدایی نا کرده توهین چیزی حل نمیشود سعی کنیم راه برون رفت از این وضعیت را بیابیم صفحه ای باز کنید . و کشتی طوفان زده عنقریب در حال غرق شدن را به ساحل نجات رهنمون کنید سخنان همکارانمان بسی راه گشا و شما سر دبیر جان ااز جانب کارکنان وکیلی با مهندس صدری و دیگران در میان بگذارید ما نیز شرایط شرکت و مشکلات را درک میکنیم اما انهانیز خود را جای ما بگذارند حرف اخر همین است . همکاران در طول دوهفته بگویند چه کنیم جنابعالی نیز بررسی و جمع بندی کنید و ما حصل را در اختیار مدران ارشد قرار دهید
ارادتمند شما مجید از شهرکرد
سردبیر در برابر این کامنت چنین پاسخ می دهد:
۱۳۹۸/۱۰/۰۱ در ۴:۵۹ ب.ظ
سردبیر – مخابرات ما
mokhaberatema@yahoo.com
۲۱۷٫۲۱۹٫۶۵٫۲ در پاسخ به مجید.
مجید عزیزم
شما وقتی ببینید شاخه ای که بر رویش نشسته اید میوه اش و سایه اش برای دیگری است با خودتان می گویید از بیخ می برمش
من پیوسته از دوستان خواسته ام ناله و نفرین نکنند اما خودم میدانم وقتی تا اینجا -زیر گردن- درد امان شما را می برد دیگر به چیزی رحم نمی کنید.
سود ۲۰۰۰ میلیارد تومان در سال دلیلی ندارد برود به خانه سهامدار ولی کارمند و کارگر ما نیروی شرکتی ما نان خوردن نداشته باشد
الان باید از سود بزنیم نه از نان شب همکاران.در این شرایط سخت اقتصادی باید از سهم سهامدار بزنند.
خوشبختانه رفتار سهامدار در بخش نیروهای رسمی بسیار خوب بوده است.بالاخره امیدی در دل ها دمیده شده و می توان به رسمی ها گفت به امید اجرا شدن مصوبات تلاش خود را بیشتر کنید
اما به شرکتی ها چه بگویم؟ … واقعا چه بگویم تا امیدوار شوند؟
الان راه روشن است نظرخواهی به چه دردی میخورد!
من خودم از همه خواسته ام منطقی حرف بزنند ولی وقتی خودم را جای آنها میگذارم ….
می دانید هزینه های همین سایت دقیقا چند برابر شده؟ با افزایش قیمت دلار حداقل ۴ برابر شده! این واقعی است دیگر.
زندگی مردم هم همین است.
من نمی توانم مردم را به راه تحمل ببرم که از سوی دیگر سهامداران عمده میلیاردها تومان سود می برند!
درود وسلام برسردبیرمحترم توراخداآقای سردبیراین فایل وعکس نمایندگان راازاین سیستم مخابرات بردارتنها من نیستم این فایل وموضوع ماراعذاب میدهدخواهش میکنم این حذف کنید .بدرودشرکتی
شرکتی عزیز می دونم چی میگی ولی به این فکر کن که همیشه چرخش اطلاعات بهتر از ندیدنشه
سردبیر جان سلام میخوام از تجربه سی سالم برات قصه تلخی بگم: یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود. تا وقتی که دولتی بودیم همه چی حساب و کتاب داشت و دست مدیران برای امیال شخصی بسته بود. انتخاب پیمانکاران طبق ضوابط دولتی و فارغ از اعمال نظر شخصی انجام می شد.
بعد از خصوصی سازی اختیار شرکت دست عده ای افتاد که خود را صاحب و مالک آن می دانستند و هرکار دلشان می خواست می کردند. برای اینکه بتوانند اقوام و آشنایان خود را استخدام کنند آمدند دو شرکت خدمات اول و شسکام را پایه گذاری کردند و اعلام نمودند منبعد تمامی کارها می بایست به این دو شرکت واگذار گردد. .
مسابقه ای بین مدیران براه افتاد.خوشحال و سرافراز هرکه را خواستند وارد شرکت کردند .کار به جایی رسید که با دو مشکل اساسی مواجه شدند اول اینکه این تعداد کثیر وارد شده به شرکت باید حقوق بگیرند و حقوق دادن به این تعداد کثیر بودجه هنگفتی می طلبید که متعاقب آن می بایست پاسخگوی سهامداران نیز باشند.
اتاق فکر مدیران به تکا پو افتاد و راه چاره را در خارج نمودن کارکنان رسمی با ترفند بازنشستگی تشویقی یافتند اما با این ترفند پس از چند سال نه تنها مشکلی حل نشد بلکه مطالبات بازنشستگان نیز روز به روز مشکل آفرین تر شد و از طرفی با رفتن کارکنان رسمی میل مدیران برای به کارگماری بیشتر دوستان و خویشان پایان نداشت و کار به جایی رسید که مدیر عامل به ناچار با صدور بخشنامه ممنوعیت ورود نیروی جدید بخش خصوصی سعی در مهار آن نمود لیکن کار از کار گذشته بود و شرکت با انبوهی از کارکنان بخش خصوصی مواجه و لاجرم می بایست پاسخگوی آن ها می بود.
مشکل دوم که شاید فکرش را هم نمیکردند آن که این تعداد کثیر کارکنان که اینک در زیر یک سقف (شرکت مخابرات) و در قالب دو شرکت خدمات اول و شسکام قرار گرفته اند می توانستند با تشکیل تشکل ها و اتحادیه های کارگری نقش پررنگ تر و قوی تر و منسجم تری بازی و خواست ها و حق و حقوق قانونی خود را بطور جدی تری مطالبه نمایند.
این اتفاق افتاد و باز اتاق فکر مدیران به تکاپو افتاد تا راهکار رهایی از این مشکل را بیابد. راهکار این شد که منبعد واگذاری کارها به پیمانکاران از طریق مناقصه و در سطح محلی و کشوری صورت پذیرد .
سیاست سیاست هوشمندانه ای بود چرا که به این ترتیب با ورود پیمانکاران متعدد انسجام کارکنان در هم شکسته شده و از طرفی بار حقوقی و قانونی کارگران از مخابرات به طرف کارفرمایان مستقیم کارگران سمت و سو خواهد یافت. امیدوارم این تجربه تلخ سی ساله من کابوسی بیش نبوده باشد که پس از بیداری بتوان خدارا شکر و آن را به فراموشی سپرد .
سلام تاخیر در تایید بخاطر کمی وقت من بود.عذرخواهی میکنم.
رصدگر میخواسته قبل از تایید من بخونمش
از نوشته شما لذت بردم.خوب و جالب بود واقعا
درود و هزاران درود بر سردبیر عزیز👏🌹
سردبیر عزیزم واقعا از این همه پیگیری ممنون میدونیم که شما هر چه در آستین داری برای تلاش به کار میبرید ولی میخوام یه چیزی به مسئولان بگم آقایون مدیران باور کنید وضعیت بحرانی هست باور کنید برای ادامه این کشتی مخابرات امید واقعی لازمه نه اینکه هر روز تا امید تر از قبل بشیم بااااااور کنید این ۳۰ هزار نفر دارن از جونی مایه میذارن که واقعا غیر قابل توصیف هست وضعیت ما شده مثل عقابی که دیگه نمیتونه پرواز کنه اسم خودمون رو گذاشتیم کارمند مخابرات برای مخابرات از جون مایه گذاشتیم ولی الان میبینیم هیییچ
واقعا هیچ
تو رو به اون چه که اعتقاد دارید به هر دین و شریعت که اعتقاد دارید به داد بچه ها برسید
همین