مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

طنز مهمان – لذت تیکه اندازی به کورونا

یک زبان دارم

یک سری دندان لمینت شده (به کوری چشم کورونا)دارم و یک عدد قلم تلخ

می نویسم  تا بشه  طنزتلخ!

با سلام خدمت شما کورونا ی چینی(چینگ چانگ دانگ فنگ )اصلاً ویروس پر از دنگ و فنگ!

البته کور بمانی همانگونه که اسمت کور داره توش!هرچند بخاطر نابینایی ات حتماً  اسم خارجکی روی خودت (۲۰۱۹-nCoV)گذاشتی ولی برای ما ؛ کوری !

به کوری چشمت  ! ساعت کاری مرتب شده ! وضع بهداشت ردیف شده! نظافتی که به زور با آب و تی نشسته انجام می شدحالا با الکل و وایتکسه، اونم روزی چند بار! امان از نظافت مکان های خاص که نمیشه اسمش رو آورد مثل سرویس های بهداشتی ساعتی صد مرتبه می شورنش! اصلاً ساعت کاری را کم کردند تا فشار اعصاب ما نیاد!

 

بمیری الهی که زورت به همه چیز رسید انگار که پهلوونی ؟!!!!….

 

اینجا بعضی ها زورشان به برخی کاغذ ها می رسد! قول می دهند و عمل نمی کنند! مثلاً امضا می کنند و قول میدهند موقع عطسه جلوی دهان و بینی را بپوشانند ؛ می پوشانند ولی با کاغذ قول و قرار های امضا شده!

کورونای بی وجدان ! تو آمدی و بوی عید و عیدی را بردی! از وقتی تو آمدی آلزایمر را هم آوردی ! راستش را بگو فقط با ریه ها کار داری یا حافظه ها را هم از کار میندازی بخصوص قسمت عیدی و عید را در حافظه مدیر عامل مخابرات!

خیلی دوست داریم دست کجت را بگیریم و با شوخی و خنده به خاکت بسپاریم تو هم پر رو نشو و چمدانت را ببند برو تبت !  جان عمه ات ! اگر از چین بدت می یاد!

 

 

1165820cookie-checkطنز مهمان – لذت تیکه اندازی به کورونا

Please rate this

0 1 2 3 4 5
2 نظرات
  1. حبیب الشعراء می گوید

    ساده ترین راه پیشگیری از کرونا وایروس
    به زبان شعر
    لطفا رعایت کنید

    دست ها را باید شست ، چشم ها را بعد آن!
    هر چه را باید شست ، بعد آن ها در دهان

    الکل از شیشه پراند ، بر زمین ، آسمان
    عشق اول بایدت، می و مستی بعد آن!

    حبیب الشعراء
    ۹ اسفند۹۸

  2. پیرزن مخابراتی می گوید

    آفرین 👏 ننه جان 👏👏 به به 👏👏👏

    جناب مردانی ما با طنز هم میتوانیم حق را بخواهیم ،
    ننه به قربانت🌹میخوام اینجا غیر طنز بنویسم
    مدتی است که من پیر مخابرات و پسر شاعرم حبیب الشعراء در مشهد مهمان شماییم💟💙💟

    ننه به قربون تموم مردم عزیز مشهد بخصوص علی آرشیان ، چه نعمتی دارید نعمت همجواری بهشت ، از هر کجا نگاه کنید تکه بهشت در نظرتان است
    روزهای پایانی اسفند ۱۳۹۸ است ، نمی دانم از کودکی در ایام عید غمی بر دلم سایه می افکند
    روزهایی که خبر از یک سال دیگر از گذر عمر میدهد ، و یک سال به گذر از زندگی نزدیکتر میشویم ، خیلیها در این سال عزیزانی از دست دادند ، خیلی ها دارای فرزند شدند ، سختیها و آسایش و شادیها و غمها ، تکه تکه زندگی ای که از سر گذرانده ایم
    به کجا خواهیم رفت و فردا و فرداها چه خواهد شد
    چه کسانی برنده زندگی و چه کسانی بازنده خواهندبود ، اصلا برنده و بازنده در زندگی چه تعریفی دارد ، کی و کجا خواهیم مرد ، آیا از خودمان رضایت داریم ، آیا هنوز خنده ای بر لب داریم
    هر کس کتاب زندگی خود را با قلم روزگار ستمکار و فریبکار به نوعی مینویسد
    سرگذشتها ، سرنوشتها ، زمانها و زمانه ها

    اما میدانم عزیزان باز بهار خواهد آمد ،
    این وعده خداوند کریم است

نظرات بسته شده است.