مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

شما نوشته اید- چرا به مصوبات خودتان هم عمل نمی کنید؟!

مخابرات ما-

ناشناس

 

سلام بر سردبیر محترم و همکاران عزیز

افزایش رفاهیات سال ۹۸ که قرار بود اسفند ۹۸ پرداخت بشه!

چرا اینقدر کارمندان زحمت کش مخابرات را بازی میدن؟

پرداخت مابه التفاوت رفاهیات ۹۸ در اسفند ماه یکی از بندهای صورتجلسه ای است که خودشان امضاء کرده اند، چرا باز هم دبه کرده اند؟

بیشتر ادارات ۵۰درصد حقوق کارکنانشان را افزایش داده اند، شرکت مخابرات مصوبه سال ۸۸ را هم به درستی اجرا نمیکند!

1167740cookie-checkشما نوشته اید- چرا به مصوبات خودتان هم عمل نمی کنید؟!

Please rate this

0 1 2 3 4 5
5 نظرات
  1. حبیب الشعراء می گوید

    بگویم برادر که دستان چه هست
    یکی هشیار اندر مستان که هست

    تنی چند از مدیران دولت نهاد
    و آن خریدار پست صاحب ستاد

    بهم ساختند و با اندکی پاختند !
    به یکباره بر بیت ما تاختند

    نمودند ورشکست بیت ، وانمود
    مدیران دولت نهاد و جهود

    نمودند شرکت بزرگ و عظیم ، مکاتبات
    نمودند مثل موشی لنگ و نیم ، مخابرات

    ببردند زیر اصل چهل با چهار
    به هنگام ظهر و شاید ناهار

    به مطبوعات دادند آن طبل آگهی
    بیامد یکی ! داشت از قبل آگهی !

    بدید ! و برید ! و خریدش به قسط و بگفت
    کسی نیست ! من !خریدم به قسط و به مفت !

    به مفتی گرفتند ز دولت پیام !
    به زر جمع کردن نمودند قیام

    خائنان با این خیانت خون مردم خورده اند
    ثروت ملت به ذلت از بیت المال مردم برده اند

    یکی عهد محکم بست، از صاحبان پیش
    که حق باغبان هست چون بند شیش
    (بند ۶ آیین نامه هیات وزیران)

    بر این عهد نامه کردند و آیین نامه پدید
    به سال هشتاد و نه ، برج چهار یا پنج بید؟

    به صورت لب و خند و دهن پر سخن
    بگفتند ای این باغ را باغبانان کهن

    شما عزیز و سرور و گوهرید !
    به دل اما که، خر و خرترید !

    نباشید ما چو خر در گل مانده ایم
    به چرخاندن کارها بس درمانده ایم

    خصوصی شد و حقوق از بند گشته رها
    دهیم ما چند بار این حقوق در یک ماه !

    از آنسوی بعضی را ببردند ، زیرساخت
    به پارتی و کارتی ! و با ساخت و پاخت

    بقیه بماندند به اجبار و فریب
    ندانستند چه خواهد شد عنقریب

    بدادند قسط از سود قسطی خرید !
    ندیدم در جهان هیچ این نوع خرید !

    چو خر گذشت از پل و قسط سر رسید
    بیکباره گشت آن سوی نقاب خر پدید

    کدامین تعهد کدام آیین و دین !
    چو گویی نه،برو هر کجایی ببین !

    چنان کور گشتند دلهاشان به پول
    که قاطی بکردند هم فاز و نول !

    ز مردی و مردانگی بی بهره اند
    ولیکن خود آنها نیز مهره اند

    بدانید و آگاه باشید این زمان
    که اینان ز مردی ندارند نشان

    به اینان بباید گفت هان ای الاغ
    بشیند رویتان سرانجام، کلاغ

    نشاید به ما گفت : سیکیم خیار
    :اگر این خوری اگر آن ، خور هزار

    نشاید به ما گفت : سیکیم خیار
    ز مردانگی داری نشان ، آن بیار

    نشاید به ما گفت : سیکیم خیار
    گذشت آن ستم ، آن خر ،و آن بار

    برو آدمی باش و بر جا نشین
    نه مثل سگی هار و اندر کمین

    تو از دین و آیین بسی بی بهره ای
    از این روی میان مردمان فربه ای

    زمان سرآغاز گفتی ز آیین و دین
    چو گشتی سوار ،این عمل این گزین!

    دگر ما ز جریان کامل شدیم آگهی
    ز پستی و مستییتان هم فربهی

    شما را نیست عهد و پیمان درست
    ندانید جز زر و سیم و زور و پست

    به نامردی و نامردمی شهره اید
    ز دین پوستی ماند ،باقی برده اید

    به پتک گران بر ستم ما برآریم سر
    سر سرکشان ببریم چون خیار تر

    حبیب الشعراء
    ۲۳ اسفند
    ۱۳۹۸

  2. ناشناس می گوید

    سلام خدایا شکرت زمانی مخابرات خوب بود الان چی شده .

  3. حسیب می گوید

    از قدیم گفتن مرد است و حرفش….اما الان صورتجلسه و مصوبه و زمان پرداخت تعیین میکنن ..اما دریغ از یک جو همت مردانه…
    پیشا پیش روز مرد بر مردان خوش قول و پای حرف نشین مبارک

    1. ناشناس می گوید

      سلام
      ماگشتیم پیدا نکردیم

      شما دیگه نگرد

    2. حبیب الشعراء می گوید

      بلا نسبت خر ، خر شده اند
      ز آدمیت همه بی بر شده اند

      ز مردی و مردانگی عاریند
      مثال پالان پر زر شده اند

      حبیب الشعراء
      ۲۴ اسفند
      ۱۳۹۸

نظرات بسته شده است.