مدیریت ذرهبینی یا Micromanagement
مدیریت ذرهبینی یا Micromanagement
به نقل از ایران تلنت
انتخاب -مخابرات ما(کارگزین)
“حتما شما هم تا به حال اصطلاح
یا Micromanagement، به گوشتون خورده؛ اصطلاحی که از سال ۲۰۰۰ رایج شده و برخی از ما این روزها با اون دست به گریبان هستیم.
مدیریت ذرهبینی یک اختلال رفتاریه و میکرو مدیران، مدیرانی هستند که دائما درباره کار سایر افراد تیم چه مثبت و چه منفی اظهار نظر میکنند.
در چنین حالتی وسواس مدیران نسبت به عملکرد کارکنانشون، شامل حال همه کارکنان، چه اونهایی که بهرهوری بالایی دارند و چه اونهایی که عملکرد ضعیفی دارند میشه. در این موقعیت نظرات کارکنان نادیده گرفته میشه و صداشون شنیده نمیشه.
حتما میپرسید این حالا چرا اتفاق میافته؟
مدیریت ذرهبینی، ریشه در عدم اعتماد به دیگران داره. این رفتار روحیه کارتیمی رو تخریب و مانع رشد و پیشرفت و در برخی مواقع منجر به شکست سازمان میشه.
ترس از شکست و نگرانی از انجام نشدن کارها، عدم شفافیت در نقشها و مسئولیتها از جمله مهمترین عوامل بروز مدیریت ذرهبینی در شرکتها و سازمانهاست. همچنین ابهام در سیاستها و خطمشیها باعث ورود بیش از اندازه مدیران به حوزه کار کارکنان میشه.”
شما هم تا به حال با این مورد مواجه شدید؟ به نظرتون چه پیامدهایی به دنبال داره و پیشنهادتون به مدیران چیه؟
منتظر مطالب جدید و یا تکمیل مطالب قبلی ما بباشید اما نظرات خود را از ما دریغ نکنید.
یه تحلیل از مدیریت “ارث پدری “هم بنویسید
مدیرانی که از روز انتصاب به مدیریت تا بازنشستگی مدیر باقی می مانند- به خصوص در شهرستانها
منتشر هم نکردی مهم نیست سردبیر
ولی انگیزه نمی مونه که یک عمر زیر دست یه مدیر کارکنی چون واقعاً خسته کننده میشه
دارایی های شرکت ها و سازمان دو گونه اند دارایی های مشهود و دارایی های نامشهود. دارایی های مشهود همان ابزار آلات ،ساختمان و میز و صندلی و پول(عمدتا نقدینگی) و امثال آنهاست که براحتی در صورت های مالی سالیانه دخل و خرج شان مشخص می شود .
دارایی های نامشهود عبارت است از برند تجاری،فرهنگ سازمانی ،برنامه ها،بانک های اطلاعاتی واز همه محترم نیروی انسانی شاداب و توانمند.
امروزه ارزش شرکت ها و سازمان ها بیش از ۹۰درصدش مربوط به دارایی های نامشهود است در راس این دارایی ها نیروی انسانی است نیروی انسانی که عزتمندانه در سازمان کار می کنند سازمان را از آن خود می دانند خود را در منافع سازمان سهیم می دانند این نیروها انتظار ندارند یله و رها باشند و به کسی پاسخ ندهند اما این انتظار را هم ندارند که حرکات و سکنات جزئی شان و حتی زندگی شخصی شان در رصد مدیران خود قرار گیرد آنها انتظار دارند مافوق شان بر خروجی کارشان نظارت کند نه بر قیام و قعودشان. این موضوع در بین سلسله مراتب مدیریت بیشتر ملموس است . مدیران وقتی خلاق می شوند که حوزه اختیارات تعریف شده ای داشته باشند اختیار و مسئولیت شان متوازن باشد.
مدیران توانپند به زیر مجموعه خود اختیار می دهند تفویضات گسترده ای دارند اگر قرار باشد مدیری به مافوقش آمار مهمانانش را هم بدهد رفت و آمدش را هم گزارش دهد احساس کند دائما رصد می شود شخصیت خودرا منکوب شده می داند به فکر ارتقای سازمانش نخواهد بود.
مدیریت ذره بینی با این تعبیر ره بجایی نمی برد . مدیریت با مبنای علمی و با رویکردهای تعریف شده با تربیت نیروهای خلاق و مبتکر نتیجه بخش خواهد بود.