مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

شعر شما- مهمان صوفی شدیم

مخابرات ما- این بار با قطعه شعر زیبایی مهمان ذوق و هنر صوفی شدیم.

نمی دانیم شعر را نیز خودش سروده یا نه. اما هر چه هست زیبا بود … شما هم بخوانید.

می رسید از برکت هردم بری
تازه می شد پرتفوی ازهر دری
از غدیر پر قدر قدری تومن
می فزود او سفره آنها و من
کشتی ح می فزود امواج را بر شاخصی
حاصلی می داد از سودی بسی
سین بندر بندری نایی سرود
بر لبان بورس باران خنده ها را او فزود
سود فولادی چو فولادش قوی
می دمید او هردو اندر پرتفوی
از خساپا تا به خودرو راهور
با نماد سبز شاخص همسفر
از فملی تا فخوز آهنین
صد تومنها می فزود او با طنین
با تجارت یا بصادر یا غدیر
نان خود را صبحها پر از پنیر
شادمان از سود این و آن نماد
غبغبان را می نمودیم پر زباد
سودها کردیم پی در پی فزون
این عجب کردند مارا رهنمون
پول می دادیم هر دم بی امان
تا سبدها پر شود از هر کران
غافل از تد بیر این اغواگران

 

1228590cookie-checkشعر شما- مهمان صوفی شدیم

Please rate this

0 1 2 3 4 5
4 نظرات
  1. ناشناس می گوید

    این بنده خدا از بس تو بورس ضرر کرده کمی درهم برهم نوشته.

  2. اکبر می گوید

    جریان من است حرف حب را زدم زندان تشریف بردم رحم نشد عین غارتگران عصرعاشورا سهام.صندوقهایم که عضو سودپاداش .کارنامه فرزند.حکم پاداش اضافه کاری ورودوخروجم راستکاری وغریب کردن کارم را میزنم میگن ازاین خارج کمرتدوغسل کرون مرامحوکنن بااین سن وسال دوبیکار.رحم نکردن بله خون خدارحم نشد.عواملشان فقط خبرچینی وتملق برای پول برافروختن به چند نان بر.بیرحم زندان انداختن کارمند۳۱ساله خیلی زوزه بخدا.کاش کاش پدروبرادردوپسرعموم نمی ف تن برای اینترنت بدن ومراتنهاگیربیارن زندان وغازه کنن وروغن بگن کرونابگیرین اگه دروغ وبرای میز زندان نیندازیم.همدان

    1. لرزاده می گوید

      متن هوشمندانه است! ؟یا غلط املایی دارد! ؟ویا ابلهانه.!؟ببخشید شه میدو نم !

  3. صوفی می گوید

    سلام
    سردبیر گرامی ناقابل است چرندیات خودم هست .

نظرات بسته شده است.