آقای من سلام- تصاویری از حرم مطهر رضوی، امام هشتم(ع) ، در شب شهادت آن حضرت

مخابرات ما – شب به تازگی از نیمه گذشته است ولی هنوز حرم مطهر رضوی مانند سر شب است. سعی شده مردم از هم فاصله داشته باشند ،  بخش ضریح متبرک مسدود شده و آمد و شد ممکن نیست.

خاطرتان هست آن گوشه دنج و خلوت کنار ضریح! آنجا که همیشه می نوشتیم (حتی در شلوغ ترین زمان، جایی برای ما در این گوشه هست!) ، آنجاهمان گوشه، این بار غریبانه تر از هر زمانی به من نگاه می کند …. اما … امکان رفتن نیست! … دور حرم مطهر مسدود است …

آن گوشه، دنج تر از همیشه ، خلوت تر از همیشه ، . مظلوم تر از هر نقطه ای از خاک خدا، منتظر ماست … اما امکان رفتن نیست  ….

در یکی از صحن ها زنجانی ها دم گرفته اند و روزه می خوانند.با نظم خاصی هر کدام روی یک فرش نشسته اند! جایی سخنرانی است جایی ….

اما در گوشه گوشه این خاک مقدس، هر کسی چیزی کشیده روی سرش، یا کف دست را حائل صورتش کرده و مشغول راز و نیاز است …. مشغول گفتگو….

… و من، حال و روز خوشی ندارم! این جسم دیگر مرا مثل سال های جوانی یاری نمی کند اما من همچنان انتظار قدیم را دارم! … خنکی هوا روی صورتم می نشیند و درد کهنه را روی صورتم می دواند  …. مهم نیست .. مهم نیست … لحظه را دریاب … لحظه را دریاب! … توان رفتن و عکس گرفتن ندارم! … مهمان حرم مطهریم برای این عکس ها …