مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

شما کاسب نیستید! مشکل این است!

[box]مخابرات ما- نویسنده آب پاکی را روی دست همه ما ریخته است.بخوانید![/box]

nazar2-L

مخابرات ما (نادر80) – خیلی ساده, مختصر و مفید بگویم! خوشحالم وضعیت تعرفه ها بهبود یافته است ولی اطمینان دارم دوای درد ما نیست! یعنی درد ما را بطور کامل دوا نخواهد کرد.

 

چرا؟

یک دلیل ساده دارد!

هیچیک از ما, کارکنان و مدیران, کاسب نیستیم! کاسب!

کاسب نشانه های خاصی دارد!

تا  توجیه نداشته باشد هزینه نمی کند! ما در مخابرات توجیه اقتصادی داریم؟

انگار فقط وظیفه داریم توسعه کور بدهیم!

ما کارکنان کاسبیم؟

از شما می پرسم! .وقتی از اتاقتان خارج می شوید , چراغتان را خاموش می کنید؟ تهویه را می بندید؟ یا منتظرید دیگری بیاید ببندد؟

عادت کرده ایم به دیگران پیله کنیم.

در مسائل کلان هم همین هستیم!

ما کاسب نیستیم!

حالا که مدیران دولتی هم آمده اند , قطعا بدنیال حل کردن مشکلات دولتی و جمع و جور کردن آرای انتخاباتی است! هیچ اشکالی هم ندارد! بشرطی که از جیب مخابرات هزینه نکند!

اینجا دیگر باید مدیران ما کاسب باشند و بدون توجیه اقتصادی هیج طرح و پروژه ای را انجام ندهند!

با یک سوال ساده بحث را میبندم تا تیر آخر به خواننده باشد.یعنی دیگر خواننده را شکار کند و به او بقبولاند که کاسب نیستیم!

چند مشترک از کافوهای جدید دایر شده است؟ کافوهایی که با مشقت و سختی می خرید , هرگز به فکر فروش امکاناتش هستید؟ چند درصد از امکانات جدید, واگذار شده است؟

آیا برنامه را بطور واقعی به توسعه و فروش گره زده اید؟ گمان نمیکنم. از افتتاحات ماپیداست. افتتاح هزاران پروژه که فقط  تا مرحله توسعه فنی پروژه است، شاهد مدعای ماست

از بین تمام استانها فقط یکی موفق به این امر شده است. فقط یکی.

کاسبیم. فقط تا توسعه.ولی هدف توسعه است یا فروش؟

 

608380cookie-checkشما کاسب نیستید! مشکل این است!

Please rate this

0 1 2 3 4 5
10 نظرات
  1. راضی و ناراضی می گوید

    جانا سخن از زبان ما میگویی!

  2. ک می گوید

    مهمانسرای بابلسر رو فروختن. مخابرات مرکزی شهرستان نور رو هم همینطور. آیا راه حل دیگه ای واسه درآمد زایی نیست؟ اینا همه از مدیریت نادرست و بی فکریه مدیرانه. آموزش و پرورش کارش درسته واقعا. لااقل تو مازندران که اینطوره. کل ساختموناشون تو 3 ماه تابستون به مسافرا و فرهنگیا با قیمتی منصفانه اجاره میدن. اداره آموزش و پرورش زمینهای تجاری رو مغازه ساخته و اجاره میده. این روش ها شاید روش بی ربطی واسه درآمدزاییه. اما میتونه تو این اوضاع بد کمک بزرگی واسه مخابرات باشه. شنیدم مخابرات شهرمون 200 میلیون تنها هزینه آب و گاز و برق بدهکاره. که از پس 1 میلیونش هم بر نمیاد. گاز مرکزمون 7 ماهه که قطع شده. بخش تجاری تنها مرکز ما به راحتی میتونه ماهی حداقل 15 میلیون اونم حداقل، درآمد کسب کنه. که هر دوره دو ماهه میشه 30 میلیون. این روش از فروختن بهتر نیست؟؟؟

    1. ک می گوید

      البته بگم که مخابرات اداری نور رو گذاشتن واسه فروش. خدا بخیر کنه

  3. م می گوید

    بخش خصوصی کار کرده م، (از 50تا57) حسابرسی و حسابذاری کردم (اون موقع خیلیا خصوصی بودن) قیمت تمام شده و توجیه اقتصادی ، برای همه ی کارا یه اصل بود. در وضعیت خوبی در “کاسبی “نیستیم.

  4. ناشناس می گوید

    چندماه پیش املاک شریعتی را فروختند حالا امورمشترکین رابه ساختمان مصوری منتقل کردندکه چوب حراج بزنندوبفروشندارچه نوشته ای هم روی ملک پل چوبی گزاشتن برای فروش تواین بازارکسادی املاک ومسکن خدا به خیرکند.

    1. کارمند می گوید

      یعنی چی خدا به خیر کنه !!؟خو اینم یکجور کاسبی است !! عجب توقعاتی دارید ها !

  5. بچه بازاری می گوید

    سلام
    هیچکس از بدو ورودش به بازار کاسب نیست.
    هیچکس کاسب بودن را از پر قنداقش ندارد.

    وقتی یک فرد به بازار می اید که کسبی را انجام دهد:

    یا شاگرد است که باید سالها کف بازار بدود تا چیز یاد بگیرد.
    یا از کسب و کار دیگری آمده که در اینصورت اصول کاسبی را می داند ولی اطلاعات کاسبی ندارد.
    یا از حوزه دیگری به این بازار جدید آمده است که در اینصورت هم اصول را می داند و هم اطلاعات را از قبل جمع کرده و بدنبال کسب سهم بازار می باشد.
    یک حالت دیگر هم وجود دارد که اجازه بدهید با مثال بیان کنم. حتما تا بحال مواجه با معلم بازنشسته ای شده اید که بعد از کلی زحمت در امور آموزشی و فرهنگی و پس از بازنشستگی می خواهد با یک سرمایه ای به بازار بیاید. چنین معلمی مثل همان شاگرد می باشدکه باید کار را یاد بگیرد ولی مثل اون شاگرد نیست که باید کف بازار بدود بلکه این معلم ما از افراد خبره مشاوره می گیرد و بصورت خصوصی یاد می گیرد و یا اینکه با یک بلد کار شریک می شود.
    حالت ما مخابراتی ها بیشتر مثل حالت آخر هست ولی با یک تفاوت و آن هم این است که سرمایه ای که دست مدیران ماست مال خودمون نیست(بادآورده است) و روی آن سرمایه حساسیت نداریم و بعد اینکه اگر بخواهیم یاد بگیریم و یا شریک و مشاور انتخاب کنیم نیز برای ما کسر شان دارد و بنابر این بدون اینکه اصول بازار را بلد باشیم بی محابا دست به معاملات زیاد می زنیم و پس از چند سال اصل سرمایه را نابود می کنیم.

    متاسفانه کاری که بعد از خصوصی شدن شد این بود که مشاور گرفتیم ولی بعد حرفهای مشاورمون را رها کردیم و حرفهای خودمون را بجاش گذاشتیم و دوم اینکه به همه آموزش ندادیم که کاسبی را یاد بگیرند بلکه برای برخی از مدیران سطح بالا یک سری آدمهای خارجی را بعنوان مدیر سایه گذاشتیم که اثربخشی نداشت و سوم اینکه همه این مشاوران و مربیان را رها کردیم و گفتیم دیگه خودمون بلدیم و شما بروید به امان خدا و نتیجه همینی است که به بار آوردیم.

    1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

      بچه بازاری جان
      نتیجه چیه؟ خوبه؟ بده؟ خیلی بده؟

      1. ناشناس می گوید

        نتیجه اینه که کاسبی بلد نیستیم و باید یاد بگیریم.
        سرمایه هامون را بخاطر بلد نبودن کاسبی مدیرانمون داریم از دست می دیم.

        مشاوره گرفتن و آموزش هدف دار و کاسبی جوانمرانه 3 راه حل مناسب می باشد.

        درسته که در زمان دولتیمون کاسبی نمی کردیم ولی دلیل نمی شه که استعداد نداشته باشیم.
        به قول معروف اگه نون نخوردیم ، دست مردم که دیدیم.

      2. م می گوید

        قیاس مع الفارق فرمودند.

نظرات بسته شده است.