107 روز در 7 روز!

سلام
از اینکه وقت گذاشتید و نظر دادید سپاسگزارم.
چشم در حد توان انجام میدهیم.
ما هرگز نگفته ایم سایت خودمان است.
ولی وقتی بهیچ وجه عقاید ما با یک نفر یا گروهی در یک سایت نمی گنجد و با هم اختلاف شدید اجرائی داریم باید چه بگویم؟آن هم زمانی که دیگر کار از حرف زدن گذشته است نظرات توهین آمیز میشود.
بقیه اش را هم به قضاوت دیگران میگذاریم.
فقط یک چیز را در نظر داشته باشید.
همین لحظه ساعت 9 و 23 دقیقه شب است.من نیم ساعتی است که خسته از کار روزانه نشسته ام سر سایت.در حالیکه همین الان کاری پیش آمد که باید ساعتی بیرون بروم.
خدا میداند از کار اداری خودم بشدت خسته ام.ذهنم خسته است.
اینها همه دلیل نمی شود .ولی با خواننده سایت به تفاهمی رسیده ایم.میداند که همه توان من و دیگران که اطراف من هستند همینقدر است.اگر توانم باشد انجام میدهم.
اگر من هم مثل بقیه سایتهایی که از قبل مخابرات هزینه میکنند پول داشتم و کارم فقط همین بود میدانستم چه کنم.
هر شب , وقتی سایت را می خواهم ببندم ابتدا سراغ کامنتها میروم.مطالبی که خوانندگان می نویسند برایم بسیار مهم است.چرا که آنها نسبت به مسائل روز حرف میزنند نسبت به مطالب ابراز نظر میکنند.
موضوع مهمی مثل سیم و داکت, میدانید اطلاعاتش را با چه بدبختی و از کجا گیر آورده ام؟ همه اینها آنقدر سری کار میکنند بویژه اینکه اصرار دارند ما نقهمیم ….
بعد وقتی به صحنه گفتگوی سایت می آید , باید خواننده دنبالش کند اگر ایناتفاق بیفتد بلافاصله بعنوان نظرات خوانندگان روی سایت می آید.لذا بحث شکل میگیرد.
ولی وقتی خواننده نظر نیم دهد و همراه ما نمی آید طبیعی است که بحث دنبال نمی شود من نمیتوانم به زور خواننده را دنبال خودم بکشم.
مثلا امروز بحث بازرسی را پیش کشیدم.
دو سه تا طلب خوب رسید.
خب, من هم امشب کار میکنم.
ولی فردا و پس فردا دیگ خواننده دنبال من نمی آید.
چکارش کنم؟ دعوایش کنم؟
از خودم هم که نیم توانم زیاد حرف بزنم آن وقت می گویند دارد مشکل درست میکند.می گویند دارد بحران آفرینی میکند.می گویند وقتی مشکلی نیست دارد تولید مشکل میکند.
برخی دوستان طوری حرف میزنند که انگار اطلاعات توی طاقچه است و من برمیدارم انتخاب میکنم اگر خوشم آمد منتشر میکنم.
دنبال یک کلمه حرف گاهی هفته ها میدوی تا حرفی برای گفتن داشته باشی.
این سایت خودش هیچ موضوعی را ابتر نمیگذارد ولی خواننده را هم دنبال خودش (به زور ) نمی کشد.
بارها اطلاعیه داده ام.کمک نیاز دارم.
حتی به خواننده گفته ام اگر کمک نکنید در همین سطح میمانیم.
وظایف را به نفکیک نوشته ام. جدا کرده ام تا هر کس ببیند در چه جایی توان دارد کمک کند … ولی نمی آیند.
من و دوستانم تا حدی می توانیم کار کینم.نیروی جدید فکر جدید توان جدید لازم است.
خدا میداند هر کسی بمن زنگ زده, هر کسی از هر جایی , اصلا از او نپرسیده ام که تو طرز فکرت چیست, طرفدار کی هستی, و چه میکنی … هیچی!
بلافاصله یوز و پسور نویسندگی ایجاد کرده ام به او گفته ام از هر چه دوست داری و میتوانی بنویس. یه مدتی بنویس تا بعد کار دستت بیاید تقسیم وظیفه کنیم
ولی دو هفته کار میکنند بعد میروند.
حرف زدن در رسانه ساده است.
ولی اگر بتوانیم یک ماه, روزی یک مطلب به سایت بدهیم آن وقت معلوم است که این کاره ایم.
خلاصه خیلی ساده است که شما بمن بگویید با فلانی هستی یا نیستی.
من در جایی هستم و با دیگران آنقدر فاصله دارم که با سرعت نور هم به کسانی که میگویی نمی رسم.
من کار خودم را میکنم.باید خیلی کند ذهنباشم که بی جهت از دیگران تعریف کنم و خودم را زیر دین این همه خواننده ببرم.
ولی چیزی که مرا بشدت ناراحت میکند همین نظرات باری به هر جهت است.
بدون اینکه بدانید بدون اینکه ………..
اصلا نویسنده مطلب من نیستم, زیر آن نوشته است: این سردبیر از سیدهاشمی حمایت میکند.درست در همان مطلب نویسنده چنان به سیدهاشمی تاخته و از او انتقاد کرده است که هر کس دیگری بود بجای من, آن را منتشر نمی کرد.
خدا میداند با وجود خستگی مفرط, با وجود سوزش شدیدی که همین لحظه در کتف و انگشتانم دارم, به حرمت نظر دوستانه شما سعی کرم کمی درد دل کنم.
بجای یان حرفها بفرمایید کمک کیند
بفرمایید ذهن خودتان را بریزید روی سایت تا دیگران بخوانند.
همه بیایید بنویسید تا منتشر شود.آن وقت اگر دیدید مطالب منتشر نشد بفرمایید حرف خودم را تحمیل میکنم.
ولی نمی شود که … هر نویسنده ای می نویسد شما حرف خودتان را می زنید.
من واقعا بیش از این نمی توانم.فقط توانم این است که نظرات دیگران را منتشر کنم کمک کنم بقیه حرف بزنند.من خودم هفته ای یکی دو تا مطلب بیشتر نمی نویسم.همه اش حاصل کار بقیه بچه های سایت است.اصلا شما طرز فکر مرا در سایت نمی بینید بجز همان شجاعت انتشار حرفهایی که دیگران منتشر نمی کنند.
ببخشید دلم گرفته بودحرف زدم.
بلند شوم برم کارهای بیرونی را انجام دهم تا ببینم آخر شب فرصت می شود به سایت برسم یا نه.
من واقعا سعی کردم دوستانه پاسخ بدهم
حرف آخرم این است که یا حرفهای دوستانه من شما را قانع می کند یا نمی کند.
اگر کرد که چه بهتر ادامه میدهیم.
اگر قانع نشدید دو حالت دارد .یا محیط سایت برای شما قابل تحمل است یا نیست
اگر هست خوشال میشوم بمانید
اگر نیست , خب چرا باید بمانید هم اعضاب خودتان را بهم بریزید هم اعضاب مرا.
حداقل 4 نفر هستند که بشدت فضای سایت را کنترل میکنند وقتی شما میگویید بسمت فلان کس گرایش دارید من فقط میتوانم بحال خودم تاسف بخورم! کاش این 4 نفر دوستان خوب ناظرم که الهاست خواهش کرده ام دوستانه ناظر من باشند, به مهربانی شما بودند با من
آنقدر انتقادات تند و تیزی میکنند که حرفهای شما در مقابلشان بهشت است
ولی تا بحال این حرفها را یمن نزده اند.آنها کاملا با محیط مخابرات آشنایند مطمئن باشید.
نگاه ناظر , بمن اطمینان میدهد که هنوز د ر مسیرم. خوشحال میشوم شما هم ناظر من باشید و نظرات خود را برایم بنویسید اما خواهش میکنم دیگر انگ حمایت از فلانی را بمن نزنید.واقعا مرا افسرده میکنید.
اختیار سایت درست خواننده است
تا کامنت و مطالب خواننده هست حتی سراغ مطالب نویسنده ها هم نمی روم.
موفق باشید.