[box]مخابرات ما – ديروز دوشنبه هيئت مديره استاني توديع شد بدون معارفه در جايي ديگر.[/box]
مخابرات ما – روز گذشته مديران ستادي مخابرات ايران و اعضاي سابق هيئت مديره هاي استاني و همچنين مديران استاني مخابرات ايران در جلسه اي دور هم جمع شدند تا ضمن توديع اعضاي هيئت مديره استاني ، سياست هاي جديد شركت مخابرات ايران به بحث گذاشته شود.
البته مثل هميشه اين مدير عامل شركت مخابرات ايران است كه از طرح هايش ميگويد و سعي ميكند ديگران را به اجراي طرح تحول متقاعد كند.
ديروز مدير عامل از چيزي گفت كه تاكنون كمتر اشاره اي به آن داشته است: بحث پروژه محوري امور.
دكتر سرائيان مي گويد نمي شود يك شركت صدها مدير داشته باشد. سپس اشاره مي كند كه تمام كارها بر اساس پروژه محوري انجام ميشود و از اين پس ما مجري پروژه خواهيم داشت.
شايد مدير عامل تمام ذهنيت هاي تئوريك خود را ابراز مي كند ولي اگر آنچه مي گويد در اتاق هاي فكر بررسي شده باشد جاي اميدواري است.
واقعيت اين است كه تنها راه نجات سيستم هاي كهنه، بازگشت به پروژه محوري است.در اين باره بيشتر خواهيم نوشت به شرطي كه آخرين باري نباشد كه اين اصطلاحات را در مخابرات مي شنويم.
در اين جلسه گفته شد چنانچه هر يك از معاونت هاي استاني بازنشسته شوند ، اعضاي هيئت مديره جايگزين شود ، ولي چنانچه اين امر ميسر نشد ، سمت مشاور تجاري و مشاور فني براي اعضاي سابق هيئت مديره در نظر گرفته شود.
در حوزه ستادي هر تصميمي بگيرند قطعا قابل اجراست، چرا كه مصوباتش را با خود خواهد آورد اما تنها سوالي كه بدون پاسخ مانده اين است كه آيا لازم نيست عضو هيئت مديره در آن معاونت تخصصي داشته باشد؟ مثلا فرد فني در معاونت مالي چگونه كار خواهد كرد؟
از ذكر اين مورد آخر مي خواهيم به اين نتيجه برسيم كه واقعا به تمام زواياي امور بطور كامل فكر نشده.اين كمي ديگران را نگران ميكند.
هیئت مدیره دراطاق چه کنم نشسته بودن وحقوق های بالا وپاداش های بالاترمی گرفتندواکثرا اضافه وزن داشتند هیچ تجربه ای هم ندارن که بعدها گفته شه باید ازتجربه اینها استفاده کردبشینن خونه وحقوق بگیرن بهتره.
سلام باعرض معذرت از این حرفها وتودیع ها برای ….. نمیشه لظفا اگر از بازنشستگی تشویقی خبر دارید
اعلام کنید
با سلام و عرض ادب
حذف مدیران و هیئت مدیره کار بسیار شایسته ایه واقعا بزرگتریتن تحول مخابرات داره اتفاق میافته چون حقوق های نحومی جلوش گرفته میشه مخابرات یکپارچه میشه مدیریت بهتری اتفاق می افته کارمندان که نزدیک بازنشستگی هستن از بدنه مخابرات خارج میشن و مخابرات با نیروهای کمتر و مدیریت جامع بیشتر رشد خواهد داشت .
سلام
اقای سردبیر لطفا ترمزش رابگیر بایست تا با هم برویم.
چی شده که اینجا طرح آقای سرائیان در خصوص مدیریت پروژه ای را تائید می کنید؟ شما معمولا منشی خلاف این رویه داشتید.
لطفا بفرمائید چه کاری قرار است بصورت پروژه ای انجام شود؟ پروژه یعنی اینکه یک کاری را شروع کنیم و پس از مدتی که ان کار تمام شد اعلام اتمام کرده و خلاص.
کدامیک از کارهای مخابرات تمامی دارد که بتوانیم آنها را بصورت پروژه ای انجام دهیم؟ نگهداری ، امور مشتریان، نصب و راه اندازی و بازاریابی و … اینها همگی امور پیوسته و همیشگی هستند چطور می تواند با مفهوم کار پروژه ای آنها را انجام دهیم؟ این موضوع اول که باید روشن شود.
دوم اگر منظورشان این است که تحولات در مخابرات موجب ایجاد سیستمها و سامانه ها و نرم افزارها و زیرساختهایی می شود که ایجادشان نیاز به مدیریت پروژه ای دارد این بحث دیگری است.
راهکار این هم این است که پروژه تعریف شود و به پیمانکاری برای انجام دادن واگذار شود و پس از انجام نیز آن را تحویل گرفت.
و اگر هم می خواهند خودشان انجام دهند به ازای هر پروژه یکی از مدیران موجود را علاوه بر کار جاری اش مسئولیت پیاده سازی آن پروژه را نیز به وی می دهند.
در هر صورت این تعریف از کار پروژه ای که در بالا توضیح دادیم با آن چیزی که آقای دکتر سرائیان در یکی از سخنرانی هایشان گفتند که مثل کارهای سیار و دیتا که در ابتدا اموری برای آن ایجاد شد و کار به صورت مجزا و پروژه ای و مستقل از توسعه و مهندسی انجام شد و نهایتا هر کدام از این امور مستقل شده و شرکتی را تشکیل دادند فرق می کند.
سلام
ما مسلمانها و ایرانی ها سنتمون اینه که وقتی یه تحول بزرگ و خوب برای خودمون و یا خانواده مون اتفاق می افته یه شیرینی و یا یه ولیمه و یا یک شام و ناهار و یا یه بستنی و کیک دیگران را مهمون می کنیم.
من نمی دونم این یکپارچه شدن مخابراتها یا اینه که تحول نیست و یا اینه که خوب نیست چونکه هیچکسی نه به ما تبریک گفت و نه دست تو جیبش کرد و یه شیرینی و یا یه هدیه ناقابل تقدیمون کرد!
امیدوارم یکی به فکر بیافته و یه اتفاقی بیافته که لااقل خبر حذف شدن مخابرات استانمون را که می خواهیم به خانواده اعلام کنیم بگیم اینم شیرینیش….
سلام
رسم و رسوم کار در شرکت مخابرات همواره این بوده است که طول عمر یک مدیرعامل صرفا برای یک اقدام است.
هر مدیرعاملی که در راس کار بیاید یک برنامه تحول در دست دارد و صاحبان سرمایه و هیات مدیره نیز کاری که لازم است آن مدیرعامل انجام دهد را در لابلای اقدامات ان مدیرعامل جای می دهند و تنها انتظار دارند که ان مدیرعامل فقط همان کار را انجام دهد و بقیه کشک است.
اقای فیضی فقط یک اقدام کرد و آن هم خصوصی کردن مخابرات.
آقای پوررنجبر فقط یک اقدام کرد ان هم تثبیت جایگاه صاحبان جدید مخابرات و عاملی برای استخراج پول از مخابرات برای پرداخت بدهی های صاحبان مخابرات در پروسه خرید مخابرات و بقیه شعارها کشک
آقای ابراهیمی صرفا برای یک اقدام روی کار امد و آن هم افزایش تعرفه ها بود و بقیه طرحها و حرفهایش برای صاحبان سرمایه پشیزی نمی ارزید.
…
و از آقای سرائیان فقط یک انتظار داشتند و آن هم حذف استانها بود که انجام شد و خدا بداد ایشان برسد که آیا از بقیه طرحهایش نیز حمایت خواهند کرد یا خیر؟ باید بنشینیم و ببینیم به کجا می انجامد….
واقعا اگر کار از ابتدا درست بود همان اقای فیضی نمی توانست تا اینجا هم بقیه کارها را انجام دهد؟ و واقعا لازم بود که بعد از ایشان چندین مدیرعامل عوض کنیم!
پس حرف این دوستمون بی راه هم نیست که حرف و خواسته آقایان دو چیز متفاوت است و بنابر این برای اینکه مشکل کار در نیاد سریعا مدیرعامل را با کلی شعار جدید تجهیز می کنند و به جان شرکت می اندازند. تا بتوانند یک منفعت جدید در قالب یکسری حرف جدید کسب کنند. و این نشان می دهد که فقط به فکر منافع خودشان هستند و کارمند و مشتری و مردم همه باد است.
اگر آقای فیضی هنوز سرکار بود می توانستیم و منطقی بود که از وی سوال کنیم که اقای فیضی! آن همه امید که دادی چرا محقق نشد؟ ولی اگر از او در شرایط حاضر بپرسیم خواهد گفت که اگر من بودم تمام انچه قول داده بودم را انجام می دادم و چونکه نیستم پس تقصیرکار نیز نیستم.
سلام
واقعا دنیا خیلی نامرده و بعضی ها از دنیا ….تر!
بعد از کلی درس خوندن و مدرک گرفتن و برای این نظام در تمام مسایلش زحمت کشیدن چه در انقلاب و چه در جنگ و چه در برگزاری انتخابات و چه راهپیمایی قدس و 22 بهمن و …
بعد از اینکه تقریبا همه جا استخداممون می کردن بدلیل مدرک مون شرکت مخابرات ایران دولتی را انتخاب کردیم و دور از جون شما در تمام سگ دوهای راه اندازی مراکز دیجیتال در تمامی اقصا نقاط استانمون سوار جیپ های اون موقع یه پامون توی مرکز استان بود و یه پامون توی شهرستان و روستا و یه پامون هم تهران برای گرفتن تجهیزات و امکانات بود.
در یک تصمیم حاکمیتی از حالت دولتی به خصوصی درمون آوردند و کلی آقای فیضی برامون روضه خوند که یکی تون دو تا می شه و براتون خوب می شه و وضعتان بهتر می شه و این خصوصی شدن هم جزو مسایل نظام است و ما هم در جریان این پروسه آمدیم بخش خصوصی ولی تمام اون وعده وعیدهایی که آقای فیضی و بقیه دولتی ها بما دادند همه اش عکس شده است.
حالا هم شرکتمون را در استان منحل کردند که بازهم وضعیتمون بهتر باشه ولی با تفاسیری که داریم می بینیم که حقوق برخی استانها را هم ندارند بدهند فکر کنم بازهم گولمون زدند!
تمام آقایان مدیر و مسئولی را که منجر شدند تا وضعیت ما اینطور بشه را به خدا و اون دنیا می سپاریم.
و فقط با برخی از هم سنگرهای قدیمی مون که مدیر بودند و شدند و با حقوقهای آنچنانی بازنشسته شدند و یا در راس کار هستند می گویم که این درستش نیست که شما اون طرف باشید و ما این طرف به نکبت بیافتیم.
خدا کند که به سلامتی برای خودمون و زن و بچه هامون بازنشسته بشیم و عاقبت بخیر باشیم. نمی دونم حالا که می خوام بازنشسته بشم و وقت بیرون کردن بچه هام شده می تونم با این حقوقها از پسشون بر بیام یا نه ولی در هر صورت کمافی السابق امیدمون به خدا در اول و اهل بیت و امام زمان در وهله دومه که حتما به دادمون خواهند رسید.
سلام
تا به سمت بازارهای بین المللی پیش نرویم همین داستان ها ادامه دارد.
فکر می کنید جنرال الکتریک و یا سامسونگ و یا اورنج و یا تی ام ان هستید، که می خواهید به سمت بازارهای بین المللی بروید؟ بابا اول اصلش را درست کنید و بعد حرفهای گنده بزنید.
سلام
کدام تحول با همان مدیران بی تخصص و رانتی قبلی ممکن هست؟.از الان بگویم هیچ تغییری حاصل نمی شود تا شایسته سالاری حاکم نگردد.
سلام
آیا نگفتند چه به سر مدیرعامل استان خواهد امد؟
آیا مدیرکل می شود یا خیر؟
و اگر مدیرکل می شود آیا چارت جدید خواهند داد؟
و آیا برای مدیرکل جدید حکم زده اند یا خیر؟
و یا کی حکم می زنند؟
سلام
به نظر ایراد شما درست نیست.
اگر عضو هیات مدیره فنی باشد مشاور فنی می شود و اگر غیر فنی باشد مشاور اقتصادی می شود.
آیا غیر از این آقای سرائیان گفته اند؟
با سلام
با توجه به اينكه سوابق اكثر آقايان بالاي سي سال مي باشد و همچنين سن بالايشان بهتر است به افتخاربازنشستگي نايل شوند .
زيرا :
1 – قطار تحول سرعتش بسياربالاست و قطعا آنها به خاطر سن شان نمي توانند سرعت آن را تحمل كرده و خداي نكرده سكته مي كنند .
2 – دراين مدت درآمد بسيار بالايي داشته اند كه به راحتي چرخ زندگيشان مي چرخد و قادرند علاوه بر فرزندان نوه و نتيجه خود را نيز سروسامان دهند .
3 – هزينه هاي شركت بابت عدم پرداخت حقوق آنها پايين مي آيد .
در غير اين صورت :
فقط سر روساي مراكز و كارشناس مسئولان مراكز بي كلاه مي ماند .
سلام
کارکنان به چه نحوی در پروژه ها دخیل هستند !