مخابرات صد دانه یاقوت را دزدید/من نوستالژی سه نسل این مردم را نفروختهام.
[box] مخابرات ما – انگار همین دیروز بود که کلاس دوم دبستان بودیم و زنگهای فارسی را زندگی میکردیم، کتاب فارسی تنها یک کتاب نبود، یک خانه و یک مدرسه بود و برگبرگ صفحاتش پدر، مادر و معلم بودند و مانند یک “چراغراهنما” یادمان دادند که مثل “چوپان دروغگو” دروغ نگوییم، مثل “کوکب خانم” مهماننواز باشیم، همچون کبری درست تصمیم بگیریم و مانند زاغ فریب چربزبانی روباهها را نخوریم. [/box]
مخابرات ما (محمد – باز خبر) – یاد گرفتیم “کتاب خوب” است و باید “میهن خویش را کنیم آباد” و در میان همه اینها “اناری” بود که پند و نصیحت، باید و نباید و نفی و نهیای نداشت و شیرینی دانهدانه یاقوتهایش به دل مینشست، “انار” همان یار دبستانی بود.
مصطفی رحمان دوست، خالق نوستالژیهای سه نسل، شاعر “انار” یا همان “صد دانه یاقوت” با حضور در دفتر خبرگزاری ایسنا، منطقه خلیجفارس، پاسخگوی سؤالات خبرنگار ابن رسانه بود.
شاعر و نویسنده کودک کشورمان با بیان اینکه کار برای کودکان انتخاب من نبوده است، اظهار کرد: در واقع این شعر کودک است که من را انتخاب کرده و راه گریزی از آن ندارم.
وی در خصوص جایگاه شعر کودک در ادبیات امروز ایران، بیان کرد: قبل از انقلاب تعداد شاعران شعر کودک یک یا دو نفر بود که البته بهصورت تخصصی و تنها شعر کودک کار نمیکردند و در اوایل انقلاب نیز انگشتشمار بودند اما در حال حاضر لااقل ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر مدعی کار شعر و ادبیات کودک هستند که اگر هرکدام سالانه تنها ۲ کار خوب منتشر کنند، گنجینه عظیمی ایجاد میشود.
امروزه قصهگویی یک هنر بزرگ جهانی است
رحماندوست در خصوص ضرورت قصهگویی برای کودکان خاطرنشان کرد: حس درونی و استدلال شهودی آدمها میگوید که قصه ضرورت زندگی کودکان بوده و ازنظر بنده یکی از بهترین رسانههایی است که میتوان توسط آن با مخاطب ارتباط برقرار کرد و تأثیرات خوب بر آن گذاشت.
شاعر و قصهپرداز کودک کشورمان با اشاره به اینکه قصهگویی تک رسانهای است که بدون تلفیق با هنرهای دیگری چون موسیقی و تصویرسازی توانایی بسیاری در جذب مخاطب دارد، افزود: گاهی لازم میشود که در کنار قصه، لوازم، موسیقی و تصویر جانبی داشته باشیم که آن مقوله دیگری است و دیگر قصهگویی نیست.
وی بابیان اینکه قطعاً چندرسانهای میتواند چند برابر یک رسانه تأثیرگذار باشد، اضافه کرد: با اینوجود هنوز بسیاری از این تک رسانهها، مثل قصهگویی، نهتنها تأثیرات خود را حفظ کردند بلکه بالندهتر شدهاند.
رحماندوست با اشاره به اینکه اگر از قصهگویی سنتی مادربزرگها و پدربزرگها چشمپوشی کنیم امروزه قصهگویی یک هنر بزرگ جهانی است، عنوان کرد: در جهانی که به دنبال چندرسانهای شدن میرود چیزی به نام قصهگویی وجود دارد که روزبهروز گسترش بیشتری پیدا میکند و بالندگی آن تنها در خودش بوده و درگرو سیستمهای دیگر نیست.
کودکان باید لذت مطالعه را در چهره پدر و مادر خود بینند
شاعر و نویسنده کودک کشورمان با بیان اینکه بسیاری افراد معتقدند دلیل پایین بودن سرانه مطالعه کشور ورود سرگرمیها، تکنولوژیها و رسانههای جدید به زندگی مردم است، اظهار کرد: در کشورهای توسعهیافته که این سرگرمیها خیلی گستردهتر، قویتر و جذابتر از ایران ارائه میشوند اما تأثیری در کاهش مطالعه مردمشان نداشته است.
وی دلیل بیعلاقگی کودکان به مطالعه را در بیبرنامگی والدین دانست و افزود: اگر والدین برای ساعت تلویزیون و سرگرمی فرزندانشان زمانی را تعیین کنند ممکن است در ابتدا مقاومت کنند اما کمکم یاد میگیرند و علاقهمند میشوند.
رحماندوست با اشاره به اینکه کودکان باید لذت مطالعه را در چهره پدر و مادر خود بینند، بیان کرد: دلیل اینکه کودکان نمازخواندن را از والدینشان تقلید میکنند این است که آرامش خواندن نماز را در چهره آنها میبینند و به همین ترتیب اگر لذت کتاب خواندن را در چهره والدین خود ببیند همه این دستگاهها را کنار گذاشته و کتاب میخوانند.
“صد دانه یاقوت” شعر جبهه است
وی بابیان اینکه صد دانه یاقوت شعر جبهه است، عنوان کرد: در اوایل جنگ که هنوز سپاه تشکیل نشده بود، عضو گروههای نامنظم شهید چمران شدم و دریکی از عملیاتها جایی گیر کردیم و بیسیم زدند که در دیدرس دشمن هستید و نباید تکان بخورید و این سکوت بیش از ۳۰ ساعت طول کشید.
شاعر “صد دانه یاقوت” ادامه داد: گرسنه و تشنه بودیم و وضعیت بدی داشتیم و وقتی از دیدرس دشمن خارج شدیم حتی توان برگشتن نداشتیم به همین دلیل برایمان آب، نان و ماست چکیده فرستادند تا رمق پیدا کنیم و وقتی جعبه نان و ماست را باز کردند چند انار هم در آنها بود.
رحماندوست ادامه داد: همه شروع به خوردن نان و ماست کردند و من که خواستم با ادب باشم به سراغ انارها رفتم و آن را که باز کردم و دانههایش بیرون آمد یاد گردنبند مرحوم مادرم افتادم که یاقوت داشت و با خود گفتم “وای چقدر یاقوت” و این مقدمهای برای سرودن شعر صد دانه یاقوت شد.
مخابرات صد دانه یاقوت را دزدید/من نوستالژی سه نسل این مردم را نفروختهام
وی بابیان اینکه مخابرات نوستالژی سه نسل را دزدیده است، تصریح کرد: امروز پدربزرگ، فرزند و نوه در خواندن “انار” مشترک هستند و مخابرات با راهاندازی سیستمی اینترنتی به نام “صد دانه یاقوت” و سوءاستفاده از نام این شعر، اقدام به تبلیغاتی گسترده در سراسر ایران کرده است و حتی روی قبض تلفنها هم آن را چاپ میکند.
شاعر “صد دانه یاقوت” با اشاره به اینکه مردم فکر میکنند من پول گرفتهام و نوستالژی سه نسلیشان را فروختهام اما کاملاً از آن بیخبر بودهام، اضافه کرد: در حال شکایت از مخابرات هستم و نارضایتی شدید خودم را اعلام میکنم چراکه این کار دزدی و عدم احترام به مالکیت معنوی افراد است.
رحماندوست در بیان خاطرهای از واکنش مردم نسبت به شعر “صد دانه یاقوت” گفت: چند سال پیش به روستایی در سیستان و بلوچستان رفته بودم که ۱۸ خانوار کپرنشین در آن زندگی میکردند و درحالیکه برای پذیرایی در یکی از این کپرها نشسته بودیم تعدادی کودک گفتند میخواهیم برایتان سرود بخوانیم.
وی ادامه داد: چوبی را در زمین کوبیده بودند و بالای آن یک کپه گل گذاشته بودند که مثلاً میکروفون است و چند کودک آمدند و خیلی جدی رفتند پشت آن بهاصطلاح میکروفون و شروع به خواندن “صد دانه یاقوت” کردند و وقتی تمام شد شروع کردند به خندیدن و این اجرا آنقدر به من چسبید که تبدیل به یکی از بهترین خاطرههایم شد.
***
باسلام صددانه ياقوت راامروزتومخابرات دست به دست ميكنن .ياقوتها ماكاركنان مخابرات هستيم كه داريم فرسوده خراب ميشيم ياقوتها شبكه مخابراتند كه بابي توجهي كامل مديران نالايق ازكارميافتند .صددانهياقوت عمرپربهاي مابودكه باپشيزي معامله شد.صددانهياقوت بدهكازي مابه كاسب سرمحله بودكه بجاش ابرويمانراگروگذاشتيم صددانه ياقوت جهره بيمارورنجورمان است كه وقتي به بيمارستان براي بستري شدن ميرويم ميگن مخابرات پول بيمه رونريخته به حساب .صددانه ياقوت شكم گرسنه فرزندانمان است وسفره خالي خانه هامان شرمندگي پدرخانواده .صددانه ياقوت كفشهاي سوراخ دخترانمان كاپشنهاي پاره پسران جادرهاي سوراخ همسران وجيب خالي خودمان و… راستي اين همه كه نوشتيم ومينويسيم تاثيري هم داشته يا نه؟
سالهاست مطالبات کارکنان و قوانینی که به نفع کارکنان بوده را دزدیده اند صنددانه یاقوت که مجازی است !
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خَرَد و مُلک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیّت خورد، گداست
بر قطره ی سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود
کو آن چنان کسی که نرنجد ز حرف راست
موندم که چی ؟ صد + دانه + یاقوت حوصله دارید آمریکا چینی ها از اختراعاتشون با اون عظمت کپی برداری میکنه اینطور نمیشه حالا ما بایست به جان هم بیفتیم صد دانه … بابا شعری هست که افتخارش این بوده همه اون را حفظ کردن و افتخار بیشتر اینکه داره الان ازش استفاده میشه مثل هزار مقاله ایی که ازش استفاده میشه ولی یه سایت هم بهشون زده نمیشه. ولی جدا اگه از ترس بداخلاقی معلمم نبود که باعث شد من اون را حفظ کنم هیچ وقت حفظش نمیکردم یه زمانی به اجبار میخوان یه چیزی را توی مغزت کنی یه زمانی هم وقتی ازش استفاده تجاری میکنی ناراحت میشن . کاش از توی درس ها هم حذف شه خاطره بدی ازش دارم.
دیدی چه شد؟ حالا خر بیار باقالا بار کن. مخابرات به مصطفی رحماندوست هم بدهکار شد. از فردا باید کامیون کامیون انار ببریم براش تا رضایت بده
تحریریه پارسینه: سرانجام خط و نشان های سازمان خصوصی سازی و شرکت توسعه اعتماد مبین برای یکدیگر بر سر مالکیت مخابرات به ارائه مهلت به این شرکت برای پرداخت بدهیها ختم شد.
البته زمان ارائه شده به این شرکت بسیار کوتاه است و باید دید صاحب مخابرات برای حفظ مالکیت خود تا شش روز آینده چه خواهد کرد؟
رقم دقیقا مشخص نیست اما بیش از ۴۹۵ میلیارد تومان اعلام میشود که خریدار مخابرات تنها شش روز دیگر برای تهیه این رقم مهلت دارد.
شش روز سرنوشت ساز در انتظار آینده مخابرات است و البته سازمان خصوصی سازی نیز امروز با ارسال اطلاعیه ای به رسانه ها به نوعی حجت را بر این شرکت تمام کرده تا جاییکه بر مهلت داده شده به عنوان آخرین فرصت تاکید کرده است.
دراین اطلاعیه شرکت خصوصی سازی آورده است: ر اساس درخواست شماره م-۴۸۷-۹-۹۴ مورخ ۳۰/۹/۱۳۹۵ كه از سوی طرف قرارداد تقديم مقام محترم رياست جمهوری گرديده و دستور مورخ ۴/۱۰/۱۳۹۵ صادره، مقرر گرديده است در صورتی كه ظرف پانزده روز (پنجم الی بيستم ديماه) كليه بدهی های طرف قرارداد پرداخت شود اقدام سازمان منتفی گردد.
همچنين به موجب دستور موقت هيأت داوری موضوع ماده ‹۳۰› قانون اجرای سياستهای كلی اصل ‹۴۴› قانون اساسي در پرونده كلاسه ۲۱/۹۵/د/ﻫ مورخ ۸/۱۰/۱۳۹۵ كه در تاريخ ۱۲/۱۰/۱۳۹۵ به اين سازمان واصل شده است تا زمان رسيدگی به خواسته شركت توسعه اعتماد مبين در خصوص فسخ قرارداد، اين سازمان به طور موقت و تا رسيدگی به اصل خواسته خواهان از انتقال سهام شركت منع شده است. بنابراين سازمان منتظر اقدام خريدار سهام برای انجام كليه تعهدات و پرداخت تمامی ديون معوقه تا بيستم ديماه سالجاری می باشد.
این درحالی است که پیش از این سازمان خصوصی سازی تاکید کرده بود شرکت توسعه اعتماد مبین راهی برای بازپس گیری مخابرات ندارد و سهام این شرکت مجددا واگذار خواهد شد.
براساس این گزارش هفته آخر آبانماه سالجاری سازمان خصوصی سازی بارها وبارها بر فسخ قرارداد واگذاری بلوک مخابرات ایران تاکید کرد و البته شرکت خریدار سهام نیز بر بی اساسی بودن این اظهارات اصرار داشت.
اما دراین میان برخی از کارشناسانی که از اساس این واگذاری را نادرست می خواندند معتقد بر راه درست خصوصی سازی بودند و برخی دیگر از دست هایی پنهان برای واگذاری مجدد این شرکت به دیگری می گفتند.
از سویی دیگر، بسیاری از مسوولان دولتی طی سالهای گذشته نسبت به این واگذاری گلایه داشته اند و همواره تاکید کرده اند که اهداف دولت برای خصوصی سازی مخابرات محقق نشده و به زبانی ساده تر آنکه خصوصی ها نتوانسته اند به پویایی مورد نظر در این بخش دست یابند.
اما در حال حاضر نکته مهمتر آنکه هنوز مشخص نیست سرانجام مخابرات در این دعواهای امروزی چه خواهد بود؟ برخی از دولتی باقی ماندن این شرکت پس از مهلت این سازمان میگویند و برخی دیگر از خارج نشدن شرکت توسعه اعتماد مبین از میدان!
بیشتر به نظر میرسد بسیاری از دولتمردان موافق دولتی باقی ماندن مخابرات هستند تا خصوصی شدن آن! تا جایی که حتی عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم ، در سالهای اخیر از آن بهعنوان اشتباه بزرگ خصوصیسازی یاد کرده است.
هدف از واگذاری سهام مخابرات، انتقال سهام به بخش خصوصی به منظور خروج از انحصار دولت، حذف فضای راکد دولتی موجود در شرکت و حرکت به سمت ایجاد فضای رقابتی و همچنین افزایش بهرهوری این شرکت متناسب با پیشرفت روزافزون بخش ارتباطات در جهان بوده در حالیکه از زمان واگذاری سهام این شرکت اقدام مثبتی در این خصوص صورت نگرفته است. موضوعی که بارها در محافل مختلف نقد شده است. تمرکز بر ظرفیتهای موجود و کسب سودهای نقدی و بیتوجهی به سرمایهگذاریها در حوزههای جدید شاید مهمترین عامل ضعف مخابرات در سالهای گذشته بوده است.
از سویی دیگر،رقم بدهی مخابرات به سازمان خصوصی سازی ۴۹۵ میلیارد تومان عنوان میشود و خریدار چاره ای جزء پرداخت این رقم را ندارد. هرچند که در اعلام این رقم نیز تردید است و اعلام میشود رقم بدهی بالاتر از رقم فوق است. با اینحال خریدار از سازمان خصوصی سازی مهلت پرداخت تا بهمن ماه را خواستار شده بود که تنها تا ۲۰ دی ماه با این مهلت موافقت شده است.
به هرحال آنچه مشخص است اینکه شرکت توسعه اعتماد مبین تنها شش روز فرصت دارد تا بدهی خود به سازمان خصوصی سازی را پرداخت کند در غیر اینصورت قطعا در پایان این مدت مخابرات بی صاحب خواهد شد.
از شما تشکر میکنم.از این مطلب استفاده کردم در صفحه اصلی سایت
سلام
کار مخابرات دور از ادب و اخلاق حرفه ای و بایستی در صدد جبران براید و از تکرار چنین رفتاری دوری جوید !
دوست عزیز طرز فکر شما محترمه اما بنظر من مخابرات نه تنها بد نکرده با این نامگذاری خاطرات مردم رو به یاد آورده وگرنه کی اصلا این اسم یادش بود یه نظر سنجی هم بشه معلوم میشه خیلی از شنوندگان اولین بار با شنیدن این اسم اصلا یاد شعر این جناب نمیفتن. نمیدونم چرا امروزه همه دنبال نقد کردن و پول هستند جمله “شاعر “صد دانه یاقوت” با اشاره به اینکه مردم فکر میکنند من پول گرفتهام و نوستالژی سه نسلیشان را فروختهام” نشاندهنده قیمت گذاشتن روی این مسئله س یا جمله مخابرات صد دانه یاقوت رو دزدیده اصلا برازنده یه شاعر نیست . مثل سازمان خصوصی سازی این شاعر عزیز هم دنبال پول هستش.