آقای سردبیر مرا یادتان هست؟ …. میخواهم از دکتر سرائیان تشکر کنم.
[box]مخابرات ما- پنجشنبه و جمعه را دوست دارم چرا که می توانم با آرامش سراغ احساس بروم.احساسی مثل این! باز شدن گره کار یک جوان! بدست یک مدیر عامل![/box]
مخابرات ما (سردبیر) – پنجشنبه و جمعه فرصتی می شود تا با آرامشی بیشتر به کارهای سایت بپردازم.در طول روز واقعا فرصت فکر کردن به سایت را ندارم.شب ها هم که فرصتی محدود دارم.لذا مجبورم به سرعت کارها را جمع و جور کنم. کمک دوستان و همکاران سایت نباشد , از پا افتاده ام!
وقتی فراغتی دست دهد, ایمیل ها را می خوانم. هفته گذشته این ایمیل بدستم رسید:
[box]
[/box]
او به اصرار می خواهد بداند او را بیاد دارم یا نه! … جالب است … این همه اصرار برای چیست؟
اسم ها یادم نمی ماند اما امکان ندارد وقایع را فراموش کنم همان استانش را بگوید برایم کافی است تا بخاطر بیاورمش! … بله دقیقا بخاطر دارم اورا.
.داستان از یکی دو سال پیش شروع شد. نمیدانم دوران کدام مدیر عامل بود…ولی مدتها از آن میگذرد! … دوست جوان ما بر اثر فشارهای روحی و روانی در محیط کار و زندگی , تنها راه خلاصی را استعفا می بیند.
استعفا می دهد!
هیچکس هم از این بیچاره نمی پرسد دردت چیست! .. آها … یادم آمد …. مدیر عاملش پرسیده بود! … بله! …
استعفا میدهد و می رود! …
روزی برایم ایمیلی فرستاد و شرح واقعه را نوشت.دلایل استعفایش را هم نوشت.از من خواسته بود راهنماییش کنم.تا بتواند عوارض روحی خود را سپری کند!
من دعوایش کردم ابتدا! … درست مثل یک پدر و برادر بزرگتر! … راه نجات او استعفا نبوده است! و … او نباید فرصتی را که بسختی بدست آورده بوده است براحتی از دست میداد!
بخاطر او, فرصتی گرفتم از مدیر عاملش! …. یعنی راستش در فضای مجازی مشترکی پیدایش کردم. و … بالاخره درد و ناراحتی این جوان را به او منتقل کردم.او نیز بسیار متاثر شد.
وقت گرفتم تا جوان نزد مدیر عامل استانش برود بعدها جناب مدیر عامل بمن گفت :”وقتی این جوان استعفا داد, ابتدا من نامه اش را امضا نکردم.خودش را دعوت کردم.در پاسخ سوال من فقط گفت مشکلات خانوادگی دارد و می خواهد برود! گفت نمی خواهد در مخابرات کار کند…..! وگرنه نمی گذاشتم برود!”
راست هم می گفت! مدیر عامل است و هزاران فکر و خیال دارد.همینقدر هم کافی بوده است.
اما راه حل؟!
کار از اختیار مدیر عامل استان خارج بوده است.فقط باید مدیر عامل مخابرات ایران موافقت میکرد.
نامه درخواست برگشت به کار جوان, همراه با اعلام نیاز مدیر عامل به مخابرات ایران رفت.
جوان دنبال کارش رفت و من دیگر خبری از او نداشتم. تا امروز ………..
جواب ایمیل را دادم که تو را بیاد دارم! از او عاقبت کارش را سوال کردم.او هم برایم نوشت که :”مخابرات ایران با برگشتش به کار مخالفت کرده بود!”
خب! … حالا چرا دوباره به من نامه داده است؟ آیا مشکلی دارد؟ کاری دارد؟ ….
دلیل او , بسیار عجیب تر از کمک خواستنش بوده است! فقط باید بخوانید:
[box]
امروز موضوعی را می خواهم عنوان کنم که شاید برای خیلی ها جالب باشد. در این زمان که مدیران خیلی سرشان شلوغ است ، بالاترین مدیر مخابرات ایران دکتر سرائیان با این همه مشغله کاری با دیدن درخواست برگشت به کار یک کارمند مستعفی که با سختی فراوان، امتحانات متعدد، آموزش های مرتبط و با علاقه زیاد وارد خانواده مخابرات شده بود و پس از مدتی بدلیل مشکلاتی مجبور به استعفا شد ، تصمیم می گیرد که شخصاً پیگیر درخواست این جوان شود تا بتواند مشکل او را حل کرده و او را به شغل مورد علاقه اش برگرداند .
[/box]
مردم قدرشناس ما!
مردم خوب و نجیب ما!
آن همه دشواری و پاسخ های منفی را بکلی از یاد برده است , و یک حرکت مثبت مدیر عامل, در دلش رخنه کرده است!
آقایان مدیران!
آقایان و خانمهای مدیر!
می بینید تسخیر دل ها چقدر ساده است؟
روزی ده دقیقه وقت , کافی است!
حالا ما هم به نتیجه کاری نداریم! اما خوشحالیم که دکتر سرائیان در میان تمامی مشغله های روزانه اش , به مشکلات جوانان و کارکنان نیز اهمیت داده اند! …
باور کنید از لحظه ای که این جوان مشکلش را, و دلیل استعفایش را برایم گفت, براحتی می شد فهمید آینده اس را با یم تصمیم مقطعی و آنی, و برای احساسی زودگذر به خطر انداخته است.
حالا هنوز از نتیجه کار این جوان خبر ندارم!
اما بعنوان یک رسانه, خبری خوب, احساسی ناب, لحظه ای زیبا و یک کار قشنگ را منتشر می کنیم تا انتشار خبری آن موجب نشر آن گردد.
ارادتمند.سردبیر.بهمن 95
بازم باید به دکتر سرائیان آفرین گفت
خوشحالم که دور ما نیز قفسه انسانهائی که نان را بنرخ روز می خورند همچنان مملو از همکاران قدیمی مخابراتی وسردبیر محترم وهمکاران جدید است!وضعیت فعلی یک مبارزه بین گروه بورژوای سرمایه طلب مدیران مخابراتی وکارگران بد بختی است که در پروسه خصوصی سازی ویا همان خصولتی سازی پنهان بین گرو ه های مافیای قدرت وثروت در کشور ایجاد شده است .هرروز بدتر از روز قبل است!خدا رحمت روح ان بزرگمردی که از مال ومکنت وقدرت ثروت دنیا گذشت تا به آرمانهای انسانی خود جهت احقاق حقوق کارگران در تمامی دنیا دست یابد .او رفت چون او ابر مرد در نیا نیامد!حرفی بزن وکلامی بنویس تا در محضر خداوند شرمسار نباشی!همه ائین نامه ها ومصوبات هیئت مدیره در طول 8سال خصوصی سازی خیانت مسلم به اسلام وکشور ومردم وخاصه جامعه کارگران مخابراتی است!سفره ای باز است برای مدیران سیری ناپذیر!خدا همه آنها را …. نماید!
سلام
متاسفانه این سایت شما هیچ جایی را نداره که اگه بخواهیم یک مطلب مستقل بنویسیم را پوشش دهد. و این نشان می دهد که طراحی سایت شما کارمندگرا نیست بلکه سردبیر گرا یا مطلب گرا می باشد. یعنی مخاطب شما مجبور است مطالبی که شما ترجیح می دهید را چه دوست داشته باشد و چه دوست نداشته باشد، قرائت کند. من یا هر کدام از کارکنان مخابرات هم اگر بخواهیم یک مطلب مستقلی را برای همکارانمان جهت مطالعه بفرستیم، مجبوریم در حاشیه یکی از مطلب های شما بنویسیم، حالا همکاران آن را ببینند و یا نبینند بستگی به شانس و اقبال و البته فیلترهای شما دارد. لااقل قبلا اخرین کامنتها را یک گوشه ای می گذاشتید که برویم و کامنتهای همکاران را ببینیم ولی حالا اون را هم برداشتید.
“مخابرات ما” هم “مخابرات ما”ی قدیم. خوش اون روزها
بنظرم یه ذره کم لطف شدین.
قبلا هم مکانهایی برای کامنت گذاشتن همکاران بود حالا هم هست
صفحه ویژه کارکنان رسمی, بازنشستگان, شرکتی , خدمات اولی و ….
از شما که قدیمی تر هستید انتظار دارم یک بار منوها را باز کنید اقلا.
برای مطالبی که می خواهید برای اطلاع بقیه همکاران بگذارید , از گروههای چت و گفتگو استفاده کنید.
حداقل ده تا گروه داریم.برای کارکنان رسمی جدا برای دوستان شرکتی جدا, برای هر استان جدا …
خواننده و عضو سایت هم همون خواننده ها و اعضای قدیمی!
به نام خدا جناب سردبیر سلام راستش من خیلی دلم میخواهد این حرف رابه گوش سراییان یا هر کس که مسول حقوق کارکنان شرکتی است برسانید که وضع معیشت ما خراب است جناب سردبیر وقت است دست به شکار سگ وخو ک بزنیم از شهریورتا حالا قدرت خریدصد گرم صحل است یک گرم گوشت راهم نداشتیم بخدا توان خرید لباس گرم نداریم من همسر یکی از کارکنان شرکتی هستم گاهی دلم میخواهد با وجود دوبچه از همه چی بکنم وبرم وگاهی فکر خودکشی خودم دوبچه ام که اگر اندک ایمانم به اخرت نبود حتما این کاررا کرده بودم نمیدانم همش میگم ازمایشه اما انگار خدا ما را به خود وا گذاشته دلم پراست حس میکنم ندگیم تلسم شده یا نفرین کسی پشت سرم است که آه خوش در زندگی با ایشان نکشیدم از مهمانی ازپارک از عروسی از همه چیز فراریم به مهمانی نمیرویم مباداکسی بیاید به عروسی نمیرویم تا کادو ندهیم بخدا قسم خدا میداند نمیدانم کی به بازار رفته ام خدا میداند سردبیر بزرگوار افسردگی گرفته ام از بس در عذابم وکسی در کمان نمی کنداز اینکه نمی توانیم پیش کسی در ل کنیم چون فکر میکنند انتظار کمک ازانها را داریم در دل زیاد است خیلی زیاد واینکه ایا واقعا مدیران از درد ما خبر دارند یا نه اگر دارند وکاری نمیکنند مسلما مسلمان نیستن چرا که همسایه شان گرسنه وبرهنه ودل شکسته ونا امید میخوابد وهنگام خواب دعایش این است که کاش فردای نباشد
خدا رو شاکرم در این گیر و دار روزگار بازهم مدیران لایق و با انصاف به زیر مجموعه خود توجه دارند که این خود مایه دل گرمیست آقای دکتر سراییان و سردبیر عزیز ازحسن بذل و توجه شما به همکاران کمال تشکر را دارم.
سلام بربنده گان خداوند واقای دکتر سراییان مدیر عامل محترم و جناب سردبیر زحمت کش که مشکلات کارکنان ونیروهای شرکتی رامنعکس مکنندکمال تشکر راداریم که ایشان پل ارتباطی شرکت مخابرات هستند باتوجه به اینکه جناب مدیر لایق وشایسته کرسی مدیریت وزارت مخابرات هستند ومتخصص امورات فنی واهل درد کارکنان امیدوار هستیم این همه حقوق ازدست رفته کارکنان که حد اکثری ایثارگران مباشند ازجمله گروه های عقب افتاده حق جذب کارانه تخصص اضافه کار وغیره را حل نمایند متشکر وخدا قوت کارکنان گیلان
سلام سال بعد به امید خدا بعد از اتمام قسط ها گشایشی در کار ایجاد شود گروههای معوقه و رفاهیات وسایر موارد حل و وفصل گرددبه نظر می رسد آقای سراییان قلب پاکی دارند فقط دست شأن از بابت پرداخت بسته است و محدودیت دارند
با سلام
آقای سردبیر
از زحمات شما و همچنین از پیگیری دکتر سراییان کمال تشکر را دارم.
من فکر میکنم اون عزیزی که از شما کمک خواسته همکار ما باشه(یعنی بود). از موقعی که مجبور به استعفا شد هیچ خبری از اون نبود. تا امشب که این موضوع رو در اینجا دیدم و خوشحال شدم که این همون مشخصات همکار ماست. ( دکتر سراییان خدا خیرتون بده ،امیدوارم که بتونید خانواده ای رو از نگرانی نجات بدید. شما قلب ما رو هدف گرفتید ،کار تون واقعا انسانیست)
آقای سردبیر
من خوشحال شدم که شما دنبال کار اون بنده خدا هستید.( همکار سابق ما آقای ح.گ) ، درسته آقای سردبیر ؟؟؟؟
البته اگه (آقای ………. هم نیست ، ما با اون همدردیم)
آقای سردبیر
” آدمی را آدمیت لازم است ”
کاش امثال شما دهها وصدها و هزاران بودن که مااز این همه درد واز این همه حق و ناحق کردن و از بیکسی و با (بیش از یک دهه) کار در مخابرات مجبور به ترک اداره نشیم!!!!
ما چکار کنیم که پارتی نداریم؟
آقای سردبیر
ببخشید که من براتون کمی سربسته مینویسم.
باعث بوجود آمدن مشکلات روحی و خانوادگی برای اون بنده خدا کسی نیست جز مدیر وقت مخابرات شهرستان …….. که خدا ازش نگذره؟
شرایطی که برای ایشون بوجود اومد، برای من هم بوجود آوردند.ما میخواستیم با هم از اداره مخابرات استعفا بدیم. اما من با توجه به فوت…… و بیماری مادرم و مشکلات روحی شدیدی که با اون دست به گریبان شدم ،مجبور به ترک درس و دانشگاه شدم.و بالاخره مقاومت من هم در هم شکست وباعث شدکه ما هم از اداره رخت سفر بربندیم وتا همین حالا …..
آقای سردبیر
این درد دل رو نوشتم که شما بخونید و بدونید که من هم زخم خورده ام
حق یارتان
درود بر دکتر سرائیان
سردبیر مشکلات ما شرکتی ها رو هم حل کن
سلام
چه عجب یک بار هم از یک کار مدیر عامل شما تشکر کردید تا اینجا هر چه ما از شما دیدیم فقط نصف خالی لیوان بود که در صدر اخبار بود ولی ظاهرا یه کم هم به نصف پر نگاه کردید
از توجه جنابعالی هم ممنون
اقای سردبیرپس چرااین اقای مدیرعامل درمقابل این همه درخواستهای پرسنل وحقوق ازبین رفته وناحق شده مثل رفاهیات .اضافه کار.حق جذب .حق تخصص.کارانه.پاراشهای سالانه.چیزی جواب نمیده وفقط سکوت میکنه؟ شماکه خوب بلدید پلی باشیدبین ماومدیرعامل.چرامشکلات مارابه ایشان منعکس نمیکنید.خداوکیلی این بی انصافیه که شکایت وگله مندی هزاران کارگر مخابراتی روبشنویدوبه ایشان منعکس نکنید؟