مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

ظاهری زشت از قانون تجارت در مجامع شرکت‌های بورسی/ وقتی بی‌ارزشی رای سهامدار خرد به رخ کشیده می‌شود

[box] مخابرات ما – قانون تجارت، برگزاری مجامع عمومی سالیانه را به شرکت‌های بورسی الزام کرده، مجامعی که قانوناً خواست سهامدار حقیقی و خرد در آن ارزشی ندارد اما گاهی این حقیقت با ظاهری زشت به رخ کشیده می‌شود.[/box]

مخابرات ما(محمد – فارس) – طبق قانون تجارت، شرکت‌های بورسی موظف به برگزاری مجامع عمومی سالیانه با حضور سهامداران حقیقی و حقوقی هستند.

در این مجامع تصمیم‌گیری‌ها با اکثریت آرا اتخاذ می‌شود که در تمام مجامع، اکثریت رای در اختیار سهامداران حقوقی است و سهامداران حقیقی با داشتن سهام خرد، عملاً تأثیری در تصمیم‌گیری‌های مجامع ندارند.

جلسات مجامع با حضور بیش از نیمی از سهامداران دارای حق رأی رسمیت می‌یابد و تصمیمات آن نهایی می‌شود بنابراین نیازی به حضور سهامداران حقیقی نیست.

سهامداران حقیقی با هدف اطلاع از اخبار و گزارش‌های یک ساله شرکت، امکان گفت‌وگو با مدیریت شرکت، فرصت اعتراض یا اظهارنظر درباره عملکرد شرکت به مجمع می‌آیند.

البته برخی مدیران معتقدند اغلب سهامداران حقیقی که در مجامع حاضر می‌شوند فراغت زیادی دارند و برای تنوع می‌آیند. در میان آنها همواره سهامدارانی با تعداد سهم زیاد و علاقمند نیز وجود دارند.

اگرچه این قانون تجارت مشخص و معمول است، اما گاهی این حقیقت با ظاهری زشت به رخ سهامداران حقیقی و خرد کشیده می‌شود.

همواره نظر سهامداران خرد و حقیقی برای تقسیم سود بیشتر با نظر سهامداران عمده و مدیریت متفاوت است و به این دلیل و دلایل دیگری اعتراض و گلایه از تصمیمات سهامدار عمده در مجمع موضوع جدیدی نیست، البته اگرچه قانون برگزاری مجمع با این شرایط را الزامی کرده اما برخی رفتارهای مدیران با سهامداران را اجبار نکرده است.

در برخی مجامع رفتارهایی خارج از عرف و شأن سهامدار و مدیر باعث تحریک سهامداران می‌شود که نتیجه ای جز بی حرمتی بین طرفین در مجمع و بی اعتمادی به مدیریت شرکت ندارد.

هم‌چنان که روز گذشته در مجمع سال 95 شرکت مخابرات ایران زمانی که با وجود اعتراض ادامه‌دار سهامداران خرد برای تقسیم سود 50 تومانی سهامدار عمده به سود 33 تومان رای داد، رئیس مجمع گفت که مجمع تشریفاتی است تا دیگر حرفی نباشد.

همچنین وقتی یک سهامدار معترض رئیس مجمع را با عنوان نماینده دولت خطاب کرد علیرغم اینکه نماینده دولت بود گفت که نماینده دولت نیست و همچنین نوع مدیریت و حفظ زمان‌بندی جلسه برای اجازه طرح سوال توسط سهامداران از هیات مدیره و نوع پاسخ‌گویی و قانع کردن سهامداران با تنش همراه بود.

رفتارهای این‌چنینی که به تحریک و نارضایتی سهامدار ختم می شود، سابقه ذهنی در نوع برگزاری مجامع سالانه شرکت و به تبع بدبینی به مدیران ایجاد می‌کند. در نهایت اگر قانون تجارت اجازه تصمیم‌گیری به سهامدار خرد را نمی‌دهد، ضرورتی بر مخدوش کردن رابطه سهامدار و مدیریت نیز وجود ندارد.

***

774190cookie-checkظاهری زشت از قانون تجارت در مجامع شرکت‌های بورسی/ وقتی بی‌ارزشی رای سهامدار خرد به رخ کشیده می‌شود

Please rate this

0 1 2 3 4 5
4 نظرات
  1. بهمن می گوید

    بورس در ایران، با تصور وجود یک آهنربای بزرگ که کارش جذب ریزه به خود برای بزرگتر نمایش دادنِ آهن رباست. قرار نیست ذره ها به حساب بیان. با این آگاهی دوران اسارت تان رادر بورس با سهام ترجیحی طی کنید.
    البته اگر کسورات 4 ساله ی ما به خصوصی داده شود . چون خصوصی سازی شما را مخیر کند که بروید و مشکلتان را با مخابرات حل کنید و بعد سهامتان آزاد می شود، یا نفری 3.6 میلیون بدید و سهامتون رو بگیرید و دنبالِ پولتون تو مخابرات و مراجعِ قضایی بدویید .

  2. پیام.ا می گوید

    من هم سهامدار خردم ونظرم تقسیم سود 30 تومانی

  3. علی بیغم می گوید

    با سلام
    تا زمانی که نتوانیم با صداقت با رده های پائین دستی رفتار کنیم به ما میگن دروغگو و …..
    همه اش بی صداقتی

  4. همکاررسمی می گوید

    درست است که سهامدار عمده حرف اخر را میزند . اما سهامداران خرد نیز علاوه بر اینکه می توانند با فروش سهام خود یکجا باعث افت قیمت سهام شده و اینبار این سهامداران عمده هستند که ضرر فاحشی می کنند و دوم اینکه سهامداران خرد ویترین فروش سهام هستند یعنی با ایجاد نارضایتی در انها خود تبلیق کننده ی بالقوه برای عدم خرید سهام توسط مردم می شوند و در دراز مدت باز این سهامداران عمده هستند که ضرر و در نهایت ورشکست می شوند. پس دم از تشریفات زدن یک مدیر نشان کامل از بی اطلاعی ایشان در تجارت است . صرف حرف محکم زدن بدون تفکر نشان از تفکر اندک ایشان دارد. نبایستی کاری کرد که موجب نارضایتی سهامداران شد . ایشان اصل قانون تجارت که همان رضایتمندی مشتریان است و یا حق همیشه با مشتریست را از یاد برده و فقط در حال پر کردن چاله چوله های یک شرکت از نفس افتاده است. امثال ایشان نه برای ترقی یک شرکت بلکه برای یک کسب و کاره روزمره برای ان شرکت کار می کنند.

نظرات بسته شده است.