بدترین روز زندگی من!…. (آقای مدیر عامل! فقط بخوانید! ….)

[box]مخابرات ما- لطف بخوانید! این هم جزو قانون است! .. خاطره یکی از دوستان شرکتی است از یک روز زندگیش![/box]

مخابرات ما- حیف! … به ما مجوز انتشار نداده اند! … یعنی آنکه موضوع صحبت ماست اجازه نداده حرفش را بزنیم! دلش نمی خواهد رسانه ای شود!…

اما راستش وقتی این یادداشت بدست ما رسید دیگر حالمان خوب نبود … تصمیم گرفتیم بعنوان دیگری , بعنوان خاطره یک دوست شرکتی منتشر کنم!

برای مقدمه داستان همینقدر بدانید که (الف) را اخراج کرده اند, بشدت بدحال است، دوستانش هم در این میان برای امضای قرارداد آمده اند … اینها در یک جا بهم رسیده اند!

از آن لحظه ، آن حال  و آن ساعت دوست شرکتی حاضر ما می نویسد:

[box type=”error”]امروز بدترین روز در تمام عمرم بود. الف  بیهوش روی زمین ، ما منتظر امبولانس ،بین اون همه فشار و استرس ، در اون وضعیت مدیر اداره ما رو تهدیدبه اخراج  میکرد، که قرارداد رو امضا  کنیم.اینا اصلا بویی از انسانیت نبردن به خدا. امروز برای ما کابوس وحشتناکی بود.خدا شفا بده به الف .[/box]

عدم امضای قرارداد   اگر غیرقانونی است حکمش مشخص است! اما ایجاد فشار روانی جزو قوانین ما نبود! … بود؟!