اینجا مزار شهداست! گهواره آرامش زمین! (قسمت اول)
[box]مخابرات ما – امروز به غبارروبی مزار شهدا رفتیم! شاید هم به غار روبی درون خودمان![/box]
(فردا مطلب اصلی ما را بخوایند)
مخابرات ما- اینجا مزار شهداست! گهواره زمین! چرا که بگاه تلاطم دریا, بگاه دریده شدن لایه های زمین از یکدیگر و غرش شکافته شدن کوهها از یکدیگر ….. اینجا آرام است! اینجا آرام است!
اینجا نرم , نرم, آهسته آهسته درست مثل یک گهواره کودکی من و شما – که هر سر طنابش به یک دیوار با میخ , محکم شده بود- چرخ میخورد, تاب می خورد , و پس از مدتی , آنچنان نرم و سبک در دل هوا, می ایستد , که انگار هیج زمینی نلرزیده, انگار هیچ کوهی نجنبیده انگار ….!
آری! اینجا مزار شهداست! گهواره زمین! هر گاه دلمان آرامش می خواهد! هر گاه دلمان میخواهد جایی در دل زمین و آسمان با آرامش بایستیم, به اینجا می آییم!
اینجا مزار شهداست!
مزار شهدا!
همانهایی که ترکش ها و گلوله ها در مسیر انتخابشان میکرد! همانهایی که شیران روز بودند و زاهدان شب!
ولی آنان که جنگ را دیده اند می دانند که ماندن و رفتن, به انتخاب گلوله و ترکشی است که می آید! … اما بر سر این انتخاب هزاران آزمون هست! …. هزاران آزمون!
امروز در یکی از روزهای هفته بسیج, قرار به غبار روبی مزار شهدا بود! البته شاید بهتر بود می گفتیم غبار روبی قلب زنده ها! … ما بیش از آنان به این غبار روبی نیازمندیم!
امروز خدای بزرگ و مهربان توفیقی داد -واقعا توفیق بود – که همراه همکاران عضو بسیج در مشهد به مزار شهدا – در بهشت رضا – برویم! … مزار شهدا!
حالا مزار این شهدا زیارتگاه هزاران عاشق دلخسته است که اکثرشان از سفر جا مانده اند….
من هم مثل دیگران, دقایقی می رفتم و باز می ایستادم! بر سر هر مزاری لحظاتی به تبرک می ایستادیم و به شستشوی سنگ مزار با گلاب می پرداختیم. البته مقصد اصلی بعد از مزار شهدای گمنام, شهدای مخابراتی بود و بعد شهدای وابسته به همکاران مخابراتی.
دقایقی طاقت آوردم! اما لحظات زیبایی در قاب نگاه من تصویر می شد و من فقط نگاه می کردم! … من برای کار عکاسی نرفته بودم! دوستان خوبم در روابط عمومی کار میکردند.اما آنان نگاه خود را داشتند و من نگاه خودم را!
دیگر صبوری جایز نبود! تبلت/گوشی/دوربین خود را درآوردم, دوربینش را کوک کردم تا حالا , با افتخار شما را به مهمانی پرندگان مخابراتی , شهدای گرانقدر مخابراتی دعوت کنم! آنان واقعا مهماندار ما بودند ….
اینجا مزار شهداست همانجایی که پیر ما می گفت : روزی مزار شهدای ما زیارتگاه عاشقان و عارفان خواهد شد …..!
… و حالا ما برای زیارت آنان آمده بودیم!
فردا شما را مهمان چشم هایی خواهیم کرد که به اشک نشست.شما رامهمان نگاههایی خواهیم کرد که به گذشته نگریست.
شما را مهمان دلهایی خواهیم کرد که در دل پاییر, بهاری شده بود!
مطلب دوم ما را هم بخوانید لطفا!
نظرات بسته شده است.