در مخابرات خصوصی شده آلمان چه گذشت؟ – بخش دوم
[box]مخابرات ما- خصوصی سازی راهی است که دیگران قبل از ما رفته اند.اما چگونه؟ در چند بخش سرگذشت مخابرات آلمان را می خوانید.[/box]
اگر اطمینان داشتم شما همه مطلب را با وجود طولانی بودنش میخوانید بخش سوم را نیز همین الان منتشر میکردم.
بخش سوم شامل نامه یک تکنسین به مدیر عامل است.حتما بخوانید.
امشب ساعت 20
Deutsche Telekom , مسیری تا خصوصی سازی
ترجمه: ترکیان
ویرایش : مخابرات ما
بخش دوم
با این همه , این شرکت از بزرگترین شرکتهای مخابراتی دنیا بود که در سطح جهان تقریباً 248000 کارمند داشت.از این میان فقط نزدیک به 150000 کارمند در آلمان کار میکردند.با این تعداد کارمند, فروشی معادل 61.3 میلیارد دلار داشت.
بی شک یکی از بزرگترین مشکلات DT کارکنانش بود. با حدود 250000 کارمند، شرکت در مقایسه با رقبایش بسیار پر جمعیت بود. همگی مدیران عامل به این امر واقف بودند که به کاهش هزینه ها و خدمات ساده خود نیاز دارند اما به علت عدم توانایی در کاهش تعداد کارکنان قادر به انجامش نبودند چراکه دولت آلمان به دلایل انتخابات تمایلی به تصویب کاهش تعداد کارمندان نداشت، و اتحادیه ها از امنیت شغلی اعضای خود در برابر خصوصی سازی DT دفاع می کردند.
نه تنها تعداد کارمندان بسیار زیاد بود، بلکه بسیاری از آنها بیش از میانگین دستمزد در صنعت مربوط حقوق می گرفتند. بی شک هزینه های DT بسیار غیر قابل رقابت بود و به نظر می رسید که از لحاظ کیفی خدماتی مشابه با رقبایش ارائه می داد. کارمندان زیادی که لزوماً عملکردی بهتر از رقبا نداشتند. با این حال DT همچنان به مدت 12 سال در آن وضعیت بسر می برد حال آنکه بسیاری از رقبایش شروع به تغییر کرده بودند.
در سال 2006 مجموع دو میلیون مشترک خطوط ثابت DT به سمت رقبا رفته بودند. از نظر عموم، رقبا خدماتی را فراهم آورده بود که اگر بهتر از خدمات DT نبود کمتر هم نبود.این خدمات توسط کارمندان بسیار کمتری ارائه می شد.
در آن زمان، DT در زمینه ی نوآوری بسیار عقب بود.بطور مثال در مارس 2006 سرویس های دیجیتال تلویزیون را به مشترکین ارائه داد و در تابستان همان سال نیز بسته خطوط ثابت و موبایل را ارائه کرد ضمن اینکه در سه ماه ی آخر همان سال سرویس اینترنتی موبایل را ارائه داد در حالیکه رقبایش چند سال پیش ازآن این خدمات را ارائه داده بودند و تأمین کنندگان دیگر محصولاتی بسیار بهتر و ارزانتر DT در بازار عرضه کرده بودند و رضایت مشتریان خود را فراهم کرده بودند.
شرکت خط تولیدش را نتوانست به سرعت کافی تصحیح کن. مشکل اساسی دیگری که هنوز باقی مانده بود تعداد کارمندان و دستمزدهای بالای آنها بود. هزینه های کلی کارکنان DT به حدود 25 درصد از فروش رسیده بود در حالیکه این نسبت در شرکت فرانسوی Telecom حدود 18 درصد و در شرکت اسپانیایی Telefornica فقط 15 درصد و در شرکت هلندی KPN نیز 12 درصد بود. اما فقط این نسبت موجب نگرانی شرکت نبود بلکه مشکل اصلی کاهش مداوم سود بود.
با اینکه DT بیشترین درآمد را در بین دیگر شرکتهای مخابرانی اروپایی داشت،ولی قادر نبوذ از روند کاهش سود خود جلوگیری کند.
در نوامبر 2006، شرکت انحصاری انگلیسی BT اعلام کرد که در سه ماهه ی آخر آن سال دو درصد سودش افزایش یافته در حایکه DT در همان بازه زمانی هفت درصد کاهش سود داشت.
تآثیرات چنین نتایجی به سادگی قابل تشخیص بود، بخصوص برای سهامداران. در شروع سال 2007 ، سهام DT هفت درصد کاهش یافت. در حالیکه BT رشد چشمگیر 27 درصدی داشت.
به همین دلیل با وجود اینکه ریکو چهارسال در سمت خود باقی مانده بود باید از مقام خود کناره گیری می کرد. زمانیکه اوبرمان جایگزین ریکو شد قیمت سهام DT سه درصد رشد کرد.
اوبرمان کیست؟
اوبرمان 43 ساله , در بیش از 30 شرکت موفق آلمانی تجربه داشت و پیش از انتصاب به عنوان مدیر عامل هشت سال در DT مشغول سابقه کار داشت.
او مدرک خود را در رشته ی اقتصاد از دانشگاه مونستر در سال 1986 اخذ کرد. سپس اولین شرکت خود را به نام ABC DT تأسیس نمود که کارش خرید و فروش دستگاه پیغام گیر تلفن بودشرکت او سود اندکی داشت. تا آخر سال 1991 اوبرمان صاحب هفت فروشگاه و حق امتیازهای مختلف شد و 50 نفر را به استخدام خود درآورد. تا اینکه عصر موبایل آغاز شد و ABC DT در شاخه ی جدید فعالیت خود را آغاز کرد. طی چهار سال مجموع فروش او به میلیونها یورو رسید و شرکت توسط Hutchison Whampoa هنک کنگ که برنامه اش تأسیس شرکت گوشی های همراه بود خریده شد. اوبرمان پس از فروش سهامش در سن 32 سالگی ثروت زیادی بدست آورد.
… اما او همچنان برای ادامه فعالیتهای خود انگیزه داشت.
در سال 1998 او همه را شگفت زده کرد و پیشنهاد هدایت و مدیریت بخش تلفن همراه شرکت DT را پذیرفت.
طی دو سال او از مدیریت فروش به مدیریت تجاری T-Mobile ارتقا پیدا کرد و دو سال پس از آن در سال 2002 عضو هیأت مدیره ی شرکت شد.
ویژگی مهم اوبرمان اینها بود: صریح , مؤثر , خشن, ی پروا، و یک کلمه کمال گرای متخصص و پرکار ….
***پایان بخش دوم ***
در بخش سوم بخوانید که چگونه این کمال گرای بی پروا توانست DT را تغییر دهد!
انگیزه هایتان باید برای خواندن بخش سوم پایدار بماند!
بخش سوم شامل نامه یک تکنسین به مدیر عامل است.حتما بخوانید.
امشب ساعت 20
نظرات بسته شده است.