یک گفتگوی دوستانه- پیمانکاران در مخابرات خدایی می کنند یا بیچاره شده اند؟!
[box]مخابرات ما- نحوه تعامل با پیمانکاران موضوع گفتگوی من با یکی از مدیران جوان مخابرات است.[/box]
مخابرات ما(سردبیر) – در این گفتگوها هدف من باز کردن باب گفتگو در جامعه مخابراتی ماست. آن هم گفتگو از مواردی که ورود به آن کار دشواری است. مثلا این بار با یکی از مدیران جوان و جدید مخابراتی در باب پیمانکاران حرف زدیم. گفتیم و شنیدم!
مدتی بود که از هم بی خبر بودیم. برای ما که دوستان نزدیکی بودیم یک هفته، ده روز زمان زیادی است. پس از احوالپرسی های معمول از هر دری حرف زدیم. حرف های ما حداقل دو ساعت زمان برد. از بین آن بخشی را برگزیده ام که در مورد پیمانکاران مخابراتی است.
میزان قدرت پیمانکاران در مخابرات چقدر است؟
آیا پیمانکاران از مدیران دستور می گیرند؟
و … سوالات دیگری که در یک گفتگوی دوستانه، فقط باب تفکر را برای شما -ممکن است – باز کند.
******
می گوید:
ما همه چیز را می سپاریم دست پیمانکار. از صفر تا صد! بعد خودمان دنبالش می دویم.در همین سرویس های چند رسانه ای توجه کنید. همه چیز دست پیمانکار است 75 درصد خودش برمی دارد 25 درصد هم به مخابرات می دهد.
می پرسم: منظورت چیست؟ در این تعامل دو جانبه بین ما و پیمانکاران, مگر شما راحت نیستید؟ مگر کار شما را پیمانکار انجام نمی دهد؟
می گوید:
بحث من سر این حرف نیست.ی
?
عنی فعلا حرفم این نیست. تعامل ما با پیمانکاران مشکل دارد.پیمانکاران ما را اذیت می کنند. در بخش هایی هم اذیت می شوند. یعنی کلا ارتباط مناسبی با آنان نداریم. از طرفی پیمانکاران در ارتباط با یکدیگر هم مشکل دارند. با یکدیگر ارتباط مناسبی ندارند یا با هم رقابت می کنند یا به دلیلی دیگر چشم دیدن هم را ندارند. در این میان مخابارت ضرر می کند چرا که به تعاون و ارتباط بین پیمانکاران نیاز دارد.
می پرسم: راه حلی هم برای این کار وجود دارد؟ اصولا پیمانکار تا زمانی که منافعی در کاری نداشته باشد انجامش نمی دهد.
می گوید:
خب این تعاملات معمول با دیگران با کارکنان مخابرات و با دیگر پیمانکاران باعث می شود کار پیمانکار روانتر انجام شود و درآمد بهتری داشته باشد.
گفتم: ولی رقیب برایش زیاد می کند.کاری که پیمانکار از آن نفرت دارد. حالا چه راه حلی برای این کار هست؟
گفت:
ما باید مثل سازمان تنظیم رفتار کنیم.در حال حاضر هیچ شرکتی یا اپراتوری نمی تواند سازمان تنظیم را دور بزند. ما هم نمی توانیم! سازمان تنظیم می گوید باید من داخل فرآیندهای شما را ببینم. داخل فرآیندهای شرکت یا پیمانکار را!
وقتی ما فرآیندهای پیمانکار را ببینیم می توانیم بفهمیم آن اشتغالی که به ما قول داده ایجاد کرده یا نه! آیا آن توانی را که برای انجام کار لازم است دور خودش جمع کرده یا نه! در حال حاضر از برخی پیمانکاران و برخی پیمان ها، فقط یک نفر را می شناسیم.همه با این یک نفر تماس دارند!کل مخابرات ایران با این عظمت با یک نفر سر و کار دارد.ایاین منطقی نیست!
من، کارکنان عادی، مدیر عامل، معاونین مدیر عامل، نگهبانی، مدیران قسمت ها و … همه با این یک نفر پیمانکار تماس می گیرند. لذا کار به جایی می رسد که پیمانکار احساس می کند فرد مهمی است.آن وقت جواب تماس های مدیران میانی را نمی دهد چه برسد به اپراتورها و پاسخگوهای معمولی را که در مقابل مردم یک پاسخ فوری و صریح می خواهند!
در مورد آی تی، کار از خدایی پیمانکاران گذشته است.بویژه در استان ها! باز در تهران برای یک کار می توانی رقیب پیدا کنی برای پیمانکار! اما در استان یک نفر وجود دارد برای کاری! مجبوری با آن بسازی! به قسمت سخت افزار و شبکه یک اتسان توجه کنید! اگر پیمانکارش برود چه کاری از مدیرش ساخته است؟
به یک پیمانکار صفر تا صد کاری را داده ایم خودمان هم نظارت درستی نداریم! نتیجه اش همین می شود.
می گویم: خب شما اگر صفر تا صد یک کار را به یک پیمانکار ندهید با توجه به ضعف ما در هماهنگی نتیجه اش چه می شود؟
حرف جالبی می زند:
ما باید ضعف خودمان را پوشش بدهیم.باید ضعف را از بین ببریم نه اینکه با ضعف دیگری آن را بپوشانیم! وقتی نمی توانیم پیمانکاری را در یک کار کنترل کنیم, دو یا سه تا کار به او می دهیم؟
مثلا شرکت الف پیمانکار بخش مشترکین ماست. صدور قبوش با اوست! جمع آوری پول قبض ها با اوست یعنی کار دریافت را انجام می دهد! جمع آوری اطلاعات صدور قبض هم با اوست! … بروید ببینید! هر چه هست و نیست دست یک نفر است!
خب چه لزومی دارد تمام کار دست یک نفر باشد.یکی قبض صادر می کند دیگری کار وصول یا دریافت را انجام می دهد دیگری لاوصولی را پیگیری می کند و … اینها در تعامل با یکدیگر مشکلات را به ما منتقل می کنند.در حالیکه اگر همه کار دست یک نفر باشد مشکلات پنهان می ماند.
گفتم: یعنی به بیان دیگر ما به پیمانکار وابسته می شویم! بدون نظر پیمانکار آب نمی توانیم بخوریم! … از طرفی مطالباتش را هم درست نمی دهیم!
گفت:
این دیگر کار جالبی است! پیمانکار بدلیل همین عدم پرداخت ها ناراضی است.می خواهم حرف جالبی به شما بزنم تا بدانید ما بخاطر بدحسابی با پیمانکاران و طرفهای تجاری چه ضرری می کنیم!
پیمانکاران یا صاحبان کالا آنقدر روی جنس یا سرویسشان می کشند که ما مجبوریم همه چیز را به چند برابر قینتش بگیریم! نتیجه اش چیست؟
از طرفی پیمانکار طلبکار، حقوق درستی به نیروهایش نمی دهد. لذا سرویس درستی به مردم نمی دهند! این ها همه مثل حلقه های زنجیر به هم پیوسته اند!
پیمانکار برای ما گربه رقصانی می کند! ما هم موقع پول دادن برایش گربه می رقصانیم! در این تعامل نتیجه میخواهی چه باشد؟ آن هم با پیمانکاری که صد در صد یک یا چند کار دست اوست!
*****
حرفهای زیادی با هم زدیم.در باب مشکلات جدید مخابرات ایران و استان ها. اما این بخش از حرفهای ما به درد مخابرات می خورد.
اینها را خواندید.
نظرتان چیست؟
دلم می خواهد نظر پیمانکاران را نیز بخوانم. پیمانکارانی که امروز از دید مردم، مخابرات این ها هستند نه آن کارمندی که در شرکت پشت میزش نشسته است! …..
نظرات بسته شده است.