شبکههای اجتماعی جای فک و فامیل را گرفته است
مخابرات ما-
این روزها دورهمیهای خانوادگی رنگ باخته و اگر هم هست هویت آن تغییر کرده است. این روزها حتی در جمع خانوادههای چند نفره هر یک از اعضای خانواده سرش گرم تلفن همراه و شبکههای اجتماعی است. دلایل و آسیبهای این موضوع را با دو کارشناس در میان گذاشتهایم. نظرات این کارشناسان را در ادامه میخوانید.
آنان که فریز میشوند و از جمع گریزانند!
افرادی که از منظر علوم رفتاری و روانشناسی، ارتباطات اجتماعیشان محدود شده و دید و بازدید و دورهمی را از زندگی حذف میکنند، دچار روانپریشی و روانآزردگی و در نهایت افسردگی شده، شور و شوق و گرمی زندگیشان از بین رفته و اصطلاحاً فریز میشوند. ارتباطات اجتماعی نشان سرزندگی و شادابی و طراوت جمعی یک جامعه بوده، موجب سلامت و بهداشت روانی افراد میشود و رضایتمندی شغلی و زناشویی را به همراه خواهد داشت. اصولاً ارتباطات اجتماعی در دهههای اخیر به فردگرایی و انزواطلبی گراییده و بسیاری از افراد به دلیل افسردهخویی یا به تعبیر روانشناسان شخصیت «خلق افسرده» از جمع گریزان شده و کنج عزلت گزیدهاند. این افراد در بهترین حالات و جمعهای با نشاط و شاد هم احساس خوشحالی و نشاط و شادکامی نمیکنند. چنین اشخاصی به مرور زمان دچار «افسردگی اساسی» میشوند و اصطلاحاً شدت، مدت و فراوانی و تکرار گریبانگیرشان خواهد شد. آنان در اکثر موارد با ارجاع به متخصصان اعصاب و روان یا روانپزشکان نیاز به دارودرمانی و رواندرمانیهای «بیست» تا «چهل» جلسهای پیدا میکنند. آنان در مواردی هم حتی نیاز به بستری شدن در مراکز و بخشهای مراقبتی پیدا میکنند و تمام این سیکل چیزی نیست جز ماندن در تنهایی و از مردم گریزان شدن. این که تأکید مشاوران و روانشناسان و رواندرمانگران و اساتید حوزه علوم اجتماعی و علوم رفتاری بر «دورهمیهای منظم و قاعدهمند» روز به روز بیشتر میشود، جنبه ریکاوری و احیا دارد. واقعیت این است که در محیطهای خانوادگی و فامیلی اثر دید و بازدید جنبه درمانی داشته و بیماریهای روحی و روانی التیام مییابد. در این دورهمیها حس خوب یا هورمون خوب در بدن ترشح شده و انسان احساس سرخوشی و انبساط خاطر میکند. اینکه هر گاه به هم میرسیم میگوییم: «چرا حالی از ما نمیپرسی؟» و «یاد ما نمیکنی» دقیقاً اشاره به یک نیاز ذاتی و فطری بشر که همان دورهمی خانوادگی و فامیلی و دوستیهای سالم اجتماعی است، دارد. خانواده به واسطه ارتباط چشمی و حسی و کلامی نیازهایش برآورده شده و به «خانواده متعالی» تبدیل میشود. دوری از یکدیگر و اصطلاحاً «دماغ سر بالا بودن و فیس و افاده داشتن» که بسیار نکوهیده است از مشخصات بارز افراد کمالگرا و خودشیفته و شخصیتهای نمایشی در روانشناسی است. تکامل انسان بزرگسال و عاقل و منعطف که مقصودش بهرهگیری مهارتهای زندگی است، در سایه روابط سالم و ارتباطات دوستانه و حامیانه و همدلانه و صمیمانه و توجه و اهمیت به خانواده و فامیل و دوستان و همکاران محقق میشود. ما اعتقاد داریم دست خداوند با جماعت است و یک دست صدا ندارد. در دورهمی خانوادگی و فامیلی موضوعات و مسائل متعدد مطرح شده و با تجربه افراد میانسال و کهنسال و ریشسفید، مرهمی و راهکاری و راهبردی پیدا شده و دردها و غمها التیام و مهارت تابآوری جوانان افزایش پیدا میکند. همچنین امید و انگیزه تلاش و استقامت آنان در پس امر دورهمیهای خانوادگی محقق میشود. برماست که مهمانی رفتن را به فرزندانمان آموزش دهیم.
بیهم بودن، به جای باهم بودن! به همین سادگی!
در جامعه کنونی که تکنولوژی بخش اعظم اوقات انسان را فراگرفته در بعضی مواقع باعث کمرنگ شدن عواطف و ایجاد فاصله بین فرزندان با والدین شده است. معمولاً شکافی که بین فرزندان و والدین در محیط خانواده ایجاد میشود ناشی از عدم تربیت صحیح، آموزش نادرست از وسایل ارتباطی نوین به فرزندان و نداشتن وقت کافی برای آنهاست. گاهی تربیت اشتباه حتی در نقطهای از زندگی میتواند اثر سوء در زندگی کودک بگذارد. والدین باید به صورت کاملاً حسابشده و دقیق در تربیت کودکان خود گام بردارند. برای آنها وقت بگذارند و مسائل روزمره را مطرح کنند و به بحث و گفتوگو با یکدیگر بپردازند. در بسیاری موارد دیده شده که کودک بیحوصله و دور از جمع خانواده است و حتی حوصله خواهر یا برادر خود را هم ندارد. او ممکن است الگوی رفتاری والدین که پر از تشویش و بیحوصلگی در آنهاست را گرفته باشد یا استفادههای بیمورد و افراطی از وسایل الکترونیکی مثل موبایل، تبلت یا بازیهای رایانهای باشد. در خانوادهای که پدر در گوشهای از منزل ساعتها مشغول تلفن همراه خود و مادر حتی کوچکترین وقت خود را صرف چت کردن با دوستان خود میکند چه انتظاری از کودک میتوان داشت. والدین عموماً اولین و بهترین الگوی ما هستند. شاید هر یک از ما کودکانی را در خانواده یا اطراف خود داشته باشیم که بیش از شش بهار از عمرشان نگذشته باشد، اما رفتار یک فرد ۴۰ ساله را از خود نشان میدهند. آنها با تقلید بسیاری از حرکات چهره و رفتار آدمهای ۴۰ ساله و همچنین با بهکارگیری لغات و اصطلاحات و شیوه سخنگویی و اقتباس از شیوه راه رفتن و حتی غذا خوردن، دیگر کودک شش ساله به نظر نمیآیند. از تمام رفتارهایی که کودکان ناظر آنها هستند، تنها تعدادی برگزیده میشوند و مطابق آنها عمل تقلید انجام میپذیرد. مثلاً وقتی کودکی با دهها آدم سر و کار دارد و از هر کدام رفتارهای متفاوتی میبیند، ممکن است رفتار برادر کوچکتر خود را الگو قرار دهد که هر چیز را با کجخلقی و گریه از والدین خود میگیرد. کودک مورد نظر ما به محض مشاهده این رفتار در چند نوبت و اثربخشی آن، آن را تقلید کرده و خود شروع به انجام میکند. اگر موفق شود بدون شک تداوم خواهد داشت و این به عنوان یک الگوی رفتاری برای او مطرح خواهد شد.
والدینی که در خانه به دقت به حرفهای فرزندشان گوش فرامیدهند، میتوانند عامل مهم تغییر رفتار آنان باشند. ارتباط برقرار کردن جزء لاینفک زندگی انسان است و او ذاتاً میخواهد با دیگران ارتباط داشته باشد. دورهمیهای خانوادگی نیاز افراد و خلأ عاطفی را که در آنها نهفته است برطرف میکنند، نیازی که آدمی را از لحاظ روانی تأمین میکند؛ بنابراین بعد از مشغلهها و خستگیهایی که امروزه افراد را درگیر کرده، صله رحم در کنار خانواده و خویشاوندان و به دور از هرگونه وسایل ارتباطی آرامش توأم با آسایش را به همراه میآورد.
البته نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که در بسیاری از خانوادهها به دلیل چشم و همچشمیهایی که بین آنها حکمفرماست با هم بودن آنها به بیهم بودن تبدیل شده و صمیمیت و محبت را در میان آنها از بین برده و در نتیجه دورهمیهایی که باعث جلای روح میشدند را از میان برداشته، به همین سادگی! مواردی که در کمرنگ شدن دورهمیهای خانوادگی اثرگذار هستند و از میزان صمیمیت در میان آنها کاسته میشود در ابتدا استفاده نادرست از وسایل نوین ارتباطی است که استفاده بیش از حد از آن با پیوند ضعیف اجتماعی مرتبط است. از موارد دیگر میتوان به دور شدن افراد از سطح زندگی اجتماعیشان اشاره کرد که آنها را درگیر زندگی تجملاتی کرده و همین امر باعث ضعیف شدن ارتباط میان آنها و در نتیجه کاهش صله رحم شده است.
9889300cookie-checkشبکههای اجتماعی جای فک و فامیل را گرفته است
نظرات بسته شده است.