دیدار نماینده مردم خرم آباد و نمایندگان نیروهای شرکتی با مدیر عامل مخابرات

خدا خیرشون بده

سلام سردبیر عزیز
مدیر عامل گفتن اگه تصویب شد
مگر شورای نگهبان تصویب نکرد
چون گفتن تصویب بشه انجام میدم

سلام جناب سردبیر وقت بخیر
منظورش از تصویب شدن که برای ایثارگران گفتن چی بود
مگه شورای نگهبان تصویب نکرد برای ایثارگران رو ممنون

سلام انشالله این مدیر لایق نظامی،با بقیه فرق میکنه امیداوریم انشالله یه حرکتی بزنه خداوند توفیق بده بهش

خداوند پشت و پناه شما عزیزان پرتلاش باشد و دست مهندس سلطانی درد نکنه که نقطه امید و در دل همکاران شرکتی روشن کردند.امیر مومنان یار و یاورتان باشد.

خدا خیر بده جناب مهندس سلطانی رو واقعا لیاقت مدیر عاملی رو دارن بخدا جدی مدیران قبل که فقط وعده میدادن فقط به فکر پر کردن جیب خودشون بودن مخابرات و به نابودی کشوندن انشاا..جناب مهندس سلطانی این تبیعیض و از بین خواهند برد و ما بخش خصوصیا به اون حداقلی ارامش میرسیم به خواست خدا با پیگیری های مهندس عزیز و اجرا سدن طرح طبقه بندی و همگام سازی حقوق رسمی و شرکتی به نتیجه برسه انشاا..🙏🙏🙏

عزیزان شرکتی شما یا نمایندگان مجلس را نمی شناسید یا ا زتجربه همکاران رسمی تان درس عبرت نمی گیرید ؟
این نماینده در واقع هیچ کاری نکرده است و تنها کار موثرش انعکاس نامه شما به مدیرعامل مخابرات ایران است و بس و بجز این ، کاری از دستش بر نمی آید . هرچه هم میگوید چنین می کنم وچنان می کنم دروغ محض است .
بروید آرشیو بایگانی مدیر عامل مخابرات ایران را نیگاه کنید هزاران نامه و از صد ها نماینده مثل این نامه در آنجا خاک می خورد. چون شما این نمایندگان رانمی شناسید و نمی دانید که این نامه فرستادن یک سیگنال فرستادن به صاحبان مخابرات است و اعلام کردن این نکته که طرف دعوی شما اختیارش دست من است و این سیگنال باعث می شود که مدیرعامل مخابرات ایران با نماینده تماس و او را قانع کند که این کارکنان شرکتی ارتباطی با او ندارند و مسئولیتی از لحاظ قانون متوجه او نیست و برای خرید زمان و دلسرد کردن و درس عبرت دادن به بقیه به نماینده می گوید که آقای دکتر به کمک و مساعدت شما نیاز داریم و جبران خواهیم کرد و نماینده محترم هم با این تماس اعلام همکاری می کند .
در مرحله دوم یک ملاقات حضوری و ظاهری ترتیب می یابد و ظواهر داستان شکل می گیرد و همه باور میکنند که یک خبرایی هست .
در مرحله سوم ، با انتصاب فرد مورد نظرشان به یک سمت و استخدام یکی ا زاقربا و دوستانش در مخابرات …. و …. از ایشان میخواهند که شما را همچنان امیدوار نیگه دارد تا یک محدوده زمانی خاص یکساله یا دوساله . و شما هم مراجعات خودتان را به این نماینده ادامه میدهید و هرچه سند دارید از شما می گیرد و با قول اقدامات قانونی همه را به مدیران مخابرات تحویل میدهد و اینجاست که بخش حقوقی اسناد شمارا بررسی میکندو اگر دستتان جایی بند نبود به نماینده اعلام میکند که داستان را تمام کنید .
مرحله نهایی این است که بعد ا زگذشت یک سال و زمان خریدن آن نماینده کم کم عقب نشینی میکند . و این بار با استناد به یک ماده قانونی حق را به سهامدار عمده می دهد این معنی اش این است که بروید دنبال کار خودتان ،…
و اینبار نوبت یک دسته ا زکارکنان و مراجعه ای دیگر و نماینده ی دیگر است و این داستان دوباره تکرار می شود با شکلی دیگر وادعایی دیگر و نماینده جدید با مهربانی همه را قبول میکند و می گوید . چنین می کنم وچنان می شود و تنها واقعیت این داستان اینجاست که بعد از گذشت سالها مامی بینیم که آب از آب تکان نخورده است و تنها چیزی که بدست آوردیم تداوم ظلم با شکل و فرم دیگر است .

با خواندن این کامنت دوستان عزیز شرکتی من قبول نمیکنید و باور نمی کنید و می گویید این نماینده فرق داره با بقیه ، این نماینده مردمی است و پدر فلانی را در خواهد آورد و حق و حقوق ما احقاق خواهد شد . من میگم اینکار هرگز انجام نمی شود میخواهید قبول کنید و میخواهید قبول نفرمایید ، قطعا گذشت زمان کم کم حقیقت تلخی که از آن غافل هستید را به شما نشان خواهد داد.ولی آن زمانی قانع شدن شما هم تاثیر چندانی در احقاق حق تان نخواهد داشت . امیدوارم من اشتباه بکنم البته بعید می دانم .