سردبیری – برای شما یک (شبانه) روز معادل چه عددی است
مخابرات ما- ( سردبیری) – یک روز! یک شبانه روز! یک روز را معمولا معادل یک شبانه روز میگیریم! یک شبانه روز از نظر زمانی طول مشخصی دارد! نه طولانی تر می شود نه کوتاه تر!
یک روز یا یک شبانه روز از نظر برخی عددی است معادل یک! (یک روز-یا یک شبانه روز)
یک روز یا یک شبانه روز از نظر برخی دیگر عددی است معادل 24! (24 ساعت)
یک روز یا یک شبانه روز از نظر برخی دیگر عددی است معادل 1440! (1440 دقیقه)
یک روز یا یک شبانه روز از نظر برخی دیگر عددی است معادل 86400! (86400 ثانیه)
یک روز یا یک شبانه روز از نظر برخی دیگر عددی است معادل 103680! (103680 ضربان قلب )
نمی خواهم به عددی برسم که بزرگ به نظر بیاید و یا گفتنش دشوار باشد!اما هنوز به عددی نرسیده ام که در ذهن من بتواند تمام سختی های یک روز کار در مخابرات را برایم نشان دهد! نه! هنوز نرسیده ام!
هر روز حداقل به تعداد ضربانهای قلب هایمان برای مخابرات و آینده اش نگرانیم! این نگرانی مخصوص امروز و دیروز نیست! ویژه امسال و پارسال نیست! 12 سال است که خونمان را در شیشه کرده اند.گروهی از همکاران رفته اند و گروهی هنوز مانده ایم اما در صف رفتنیم! در صف رفتنیم تا سهامداران جشن پایان کارمند بگیرند!کشورهای خارجی جشن پایان کرونا می گیرند، یا جشن پایان یک سختی برپا می کنند ولی ما باید برای سهامدارانمان جشن آخرین کارمند بگیریم و به ایشان نوید بدهیم که دیگر کسی نمانده تا از شما حقوق عادلانه بخواهد!
بله! به سهامداران نوید بدهیم که آخرین کارمند هم رفت! حالا هر ظلمی می توانی در حق نیروهای جوان شرکتی روا بدار! همه چیز با توست!
از کجا به کجا رفتیم!
سختی روزگار کارمندی ما را کسی نمی توانددرک کند مگر کسی که مثل ما با دست خالی به دوران بازنشستگی برسد! نه مسکنی گرفته ایم نه رشدی کرده ایم نه فریادرسی داشته ایم نه حقی را زنده کرده ایم!… فقط به درد مردن می خوریم!
اینهمه از خود گفتیم تا از دیگری سخن برانیم! از دیگری که نماینده سهامدار در سرزمین مخابرات است!
هر قدر ما سختی می کشیم و بر خود ناراحتی هموار می کنیم ، او آسوده است و به دنبال امتیازات خاصش می گردد و با خود زمزمه می کند که:
بی خیال امروز، بی خیال 1، 24، 1440، 86400 ، بی خیال 103680! بی خیال مخابرات! بی خیال سالی که مخابرات با ما به انتهایش رسید! بی خیال !
تا امروز که همه جا مدیر ارشد بوده ایم، کسی نگفته روی دو چشم زیبایت ابروست! از این پس نیز می گذرد! اگر هم روزی یک روزنامه نویس ناتو حرفی زد، محل نمی گذاریم و می رویم! …. مهم آخر سال است و سود کاغذی که در جیب سهامدار می اندازیم! جیب خالی مخابرات، جیب خالی کارمند و کارگر ….. بی خیال!
ولی من می گویم آقای مدیر! آقای سهامدار! هر روز ضربان قلب تو 103680 بار می زند بالاغیرتا یک بارش را بخاطر ما بزند! بخاطر ما و مشکلاتمان!می دانید چرا به عدد 103680 برای یک روز بسنده کردم؟ چون من و تو در این یکی مشترکیم.قلب هر دوی ما در یک شبانه روز روی این عدد می زند! عدد مشترکی است سرزمین مشترکی است! حرف مشترکی است …. تا …. یک جمله مشترک در فرهنگ ما را مثال بیاورم! این جمله ..
جان جدت نکن با ما چنین! که با تو دست روزگار چنان خواهد کرد که با پیشینیان فکری تو کرد!
البته پیش از دست روزگار، دست عدالت پنجه در پنجه ات خواهد افکند! دیگر خود دانی!
سلام سردبیر جان
شما می گویید مخابرات مو ندارد هرچی بکنی هیچی ازش در نمی آید ولی در گروه صنفی می گویند قرار پاداش باز نشستی بیاد حرف شما با گروه صنفی ۱۸۰ درجه اختلاف فاز دارد سوالم کدامیک حرفها به واقعیت نزدیک است؟
سلام حسن آقا
اگر پاداش بازنشستگی آمد حرف اونا رو قبول کنید
اگر نیامد حرف منو قبول کنید
خوبه؟
سلام. برا ما نیروی شرکتی که مثل برده با تمام وجود شبانه روز کار کردیم و حتی به سلامتی خود رحم نکردیم تا یک سری خم ب ابرو نیاورند و حقوق چند برابری بگیرند یک روزش یک عمر میگذرد. اراک
یک روز و یک ماه و یک سال و یک قرن در نظر ما آدمیان روی زمین شاید عددی از معراب داشته باشد، لیک جان که به آخر رسید، هزاران سال هم لحظه ای بیش نخواهد بود. هر چیزی که پایانی داشته باشد، زمان در او بی معنی خواهد بود و آنچه که ازلی و ابدی است تنها معنای واقعی حی و لایموت بوده و کسی نیست جز ذات مقدس باری تعالی.
فردا که از این دیر فنا درگذریم، با هفت هزار سالگان همسفریم
یعنی مهم نیست که کی و کجا و چقدر . مهم و مهم فقط (چگونه) زیستن است.
فردا از میزان تحصیلات، تعداد املاک و ثروت و خدم و حشم سوالی در میان نیست. سوال از این است که در دنیا چه کرده ای؟ یعنی (اعمال)
و وای بر حال آن کس که بر دیگران ستم روا داشته باشد. وای.
سلطان و گدا در لحظه ورود به محشر در کنار هم بوده و ذره ای از یکدیگر تفاوت نخواهند داشت، روزی که خود هزاران سال بطول خواهد انجامید تا حساب یکایک ما آدمیان با داوری تنها داور عالم هستی رسیده شده و هر کس به ( حق ) خود چه جزای کار بد و چه پاداش کار نیک برسد.
(فمن مثقال ذره خیر یره و من مثقال ذره شر یره).
زمان در آن ایام کاملا ملموس خواهد بود که هر کس خود بهتر میداند در این عمر کوتاه این جهانی خود چه کاشته است و آنگاه در روز محشر خود میداند در حال درو چیست. چون میداند ،هر لحظه آن روز برایش هزار سال بطول خواهد انجامید…..
پس نگران زمان دنیوی نباشیم و فقط نظر به خداوند تبارک و تعالی کنیم و هر آنچه او میپسندد انجام دهیم.
تمام این تذکرات را بر خود روا میدارم تا شما ،که همه جملگی از آن دسته کسانی خواهید بود که روز قیامت هم لحظه ای بیش برایتان نخواهد بود انشاالله.
سلام سر دبیر جان حرفای خوبی زدین امیدوارم اتفاقای خوبی رقم بخوره
سلام سردبیرعزیز ماقلبمان به عشق هم میزند وبه نظرمن شبانه روز ار۲و۴ تشکیل شده یعنی دچار هم بودن ولی این شرکت بازحمات عزیزانی که شبانه روز باعشق، کار کردن ازبرگردانهای کابلی وسوئیچی که شبهاتاصبح بیدار بودیم کارکردیم تاارتباط برای شبانه روز دیگر مشترکین برقرارباشدوالان هم به همان چشم به سازمان نگاه می کنیم امابرروی مال نشستگان که ازنامادری هم بدترند وآرزوی شبانه روزی هستند که دیگر ماها نباشیم نمیدانم آیا برداشتم با اندک فکرم صحیح است ؟این شما واین بیان ونظرهمکاران عزیز — و…
سلام سردبیر خوب نازنین خسته نباشی ( زیارت ضامن آهو یادت نره )
همه مصداق رباعی خیام هستیم
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادۀ گلرنگ نمیباید زیست!
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزۀ خاک ما تماشاگه کیست!
سلام چرا مخابرات به پایان رسیده زیرا از سال ۸۰ همکار پیمانکار اضافه شد به عنوان نیروی اضافی شناخته شد و همکار رسمی برایشان اهمیت نداشت شب همکار کناری صبح تا شب چگونه با درد بی پولی سیر میکند گردش روزگار است
سلام چرا پایان مخابرات است چون زمانی همکاران رسمی خود را متمایز از همکار پیمانکار میداند زمانی که از سال ۸۰ همکار پیمانکار شد همکار اضافه بیگاری مخابرات برای همکار پیمانکار و پول و روز کارگر برای همکار رسمی زمانی که همکار کناری فقط پول خوب بگیرد و دیگری به نان شب محتاج باشد زمانی میرسد سهامدار میبند انسان به انسان رحم نمیکند وفقط به فکر خودشان هستند
سلام ، خودتو اذیت نکن سردبیر عزیز
اینا خیلی بدتر از آنند که فکرشو می کنین
سلام سردبیرجان کاملا درست فرمایش دادید…ماها زحمت کشیدیم دوغ زدیم کره چربش را سهامداران برداشتند…دقیقا این شرکت برای ما سودش رو به پایان است و برای افرادی یک گنج شد..برای ما تاریک و برای انها اینده ای روشن…
اما اینان هم روزی وا میگذارند و میروند.
خودشان میدانند و اخرتشان…این چرخ همه را مثل آسیاب می اندازد دور…