سردبیر سلام میکند- سلام بر مردان پای کار!
مخابرات ما( سردبیر) – سلام این هفته خود را نثار مردانی میکنم که به هر شکلی در پای کار هستند و با وجود تمامی ناسازی ها کار میکنند و خود را امیدوار نگه میدارند.
راستش , امروز (نزدیکی ظهر جمعه) ذهنم جمع اضداد است.همه اضدادی که ذهنم را متلاطم ساخته, گاهی مرا به پیش می راند , و گاهی به پس!
کار ما گفتن و نوشتن ناسازی هاست, چیزهایی که تناسب سیستم را بهم میزند و دیگران شاید موقعیت گفتنش را نداشته باشند, اما منتقد , تکلیفش را با خودش روشن کرده است, هرگز بدنبال جایگاه اداری نیست , میداند که دیگران پیوسته نگران انتقاداتش هستند.لذا می گوید و می نویسد! از ناساز هایی که کوک سیستم را خراب می کنند.
اما؛
گاهی آنقدر می گویی که خسته می شوی! … لذا کنار می کشی , و ذهنت را در خلوتگاه خودت , به روش های خاص خودت, شستشو میدهی و …. شاید باز دوباره از نو آغاز کنی!
اما هیچ چیز برای منتقد دردناکتر از بی تفاوتی سیستم نیست.کجی و ناراستی زائیده حرکت است.زائیده کار است و کار! اگر کار نکنید اشتباهی هم ندارید.از اشتباهات عمدی صرف نظر میکنم چرا که معتقدم حجم آن چندان زیاد نیست.
این همه ناراستی در کار ایجاد می شود … اما وقتی تو با همه انرژی نقطه کجی را نشان میدهی , از سیستم بازخورد مناسب را نمی یابی …. اینجاست که …. گاهی می بری! از زمین و زمان می بری!
اینجا نقطه تفاوت من با دیگران است.بریدن در فرهنگ من جایی ندارد.ممکن است اشتباه کنم و کار به عذرخواهی برسد ولی هرگز بخاطر کم توجهی دیگران به انتقادات, خسته نمی شوم و کنار نمی کشم!
چرا؟
دو دلیل روشن و واضح دارد! یکی را می گویم ودیگری را نه!
دلیل اول- همین عدم توجه , خودش حاصل اشتباهات است.خودش یک اشتباه است که باید مورد انتقاد قرار گیرد.همانطور که یک اشتباه در حین کار ما را به انتقاد وامیدارد, کم توجهی دیگران به انتقاد هم, فقط مایه انتقادی دیگر می شود , نه بیشتر!
دلیل دوم- …. به همان شیوه های بازیابی روحی و روانی باز میگردد که شما حتما میدانید.
گاهی در اوج بی توجهی به انتقادات, آنجا که آستانه تحمل شما در حال فروریختن است,
یک باره,
به جایی می روی ,
که احساس میکنی گروهی با همه قدرت در حال تلاش هستند, با اینکه امکانات محدودی دارند؛
حس میکنی گروهی در پای کار هستند,با اینکه مشکلات فراوانی دارند.
یکی دو تا هم نیستند! ده تا و بیست تا هم نیستند!صد تا و هزار تا هم نیستند! بسیارند, بسیار!
بعد به اطرافت نگاه میکنی!
یک حلقه اتصال می خواهی,
یک مدیر قابل, یک فرد توانمند, یک آدم تیزهوش, یک خبره به تمام معنا , ولی دلسوز , دلسوخته , و پای کار ….!
بله,
اگر در کنار تمام آدم های پای کار, یک مدیر توانمند هم پای کار باشد ,آرام میشوی و قدری به ذهن خسته ات آرامش عطا خواهی کرد چرا که میدانی حلقه های پای کار بهم متصل شده اند!
میدانی که دیر یا زود , در پای کار اتفاقی خواهد افتاد! اتفاقی درست و بزرگ!
البته امکان خطا و اشتباه هم هست.وجود منتقد برای همین است.
حالا , من, سردبیر شما, از دیروز دارم به این موضوع فکر میکنم که :
- چقدر آدم های پای کار داریم؟
- چقدر مدیران پای کار داریم؟
داریم! میدانم که داریم!فقط باید پیدایشان کنیم و راهشان بیندازیم.باید پیدایشان کنیم و کمکشان کنیم!کمکی واقعی و کارساز!
حالا من و شما باید چشم هایمان را باز کنیم و مردان پای کار را بشناسیم و به آنان مدد برسانیم.این مردان ممکن است الان کنار شما باشند و یا فرسنگها از شما دور باشند! مهم نیست! مهم این است که یکدیگر را پیدا کنید!
مهم این است که حصارهای تنگ غرور و روابط نامناسب اداری بشکنیم و به دیگران طوری نگاه کنیم که ارزش هایشان را هم ببینیم.
همه باید بدانیم؛
آنچه امروز بعنوان اولین ارزش مطرح است, مخابرات است , با همه مشکلات امروزش ,
من و شما, پایه های آنیم, اگر پایه ها بلرزد سقف فرو میریزد و هیچیک از ما زنده نخواهیم ماند, ممکن است پول داشته باشیم ولی زندگی نخواهیم داشت.مخابرات, محل کار شما و اتصال شما به جهان گسترده امروز است.
پس بیایید همه مان پای کار باشیم.پای کار بمانیم , بدون آنکه به دیگران و رفتارهایشان کاری داشته باشیم.
ما پای کاریم , چون کارمان این است, برایش پول میگیریم و با آن زندگی میکنیم.
ما پای کاریم, چون فردا هم کار میخواهیم , برایش پول خواهیم گرفت و با آن زندگی خواهیم کرد.
کدام بازنشسته توانسته است از مخابرات دل بکند , که من و شما بتوانیم!
پس لطفا همه پای کار باشید.پای کار!
من به همه افرادی که مردانه , بدون توجه به کمبودها, به هر دلیلی پای کار هستند سلام میکنم, از بالاترین مردان مخابرات تا پایین ترین رده, جایی که خودم ایستاده ام!
سلام, سلام!
سلام من اول به سر دبیر جان.
سالهاست که در مقابل مسائل هم “چشم” می گویم و هم “شاخ” دارم ، باید نقد کنیم و کمک ، و باور کنیم هیچ کس بی عیب نیست ، و با بیان ایرادات ، مانع از انحراف شویم.
سلام سردبیر گرامی و زحمتکش
در مخابرات بیشتر مسئول و مدیر وجود داره تا افراد پای کار. جالب اینه که مدیران و مسئوالان همه و همه خودشان را بیشتر از کارشناسان پای کار می بینند و میدونن. هر استانی نگاه کنی بیشتر از سه چهارم پرسنل مسئول و خودبالاسر میدونن. مخابرات جهت برون رفت از این گودال به نیروی کار ماهر و متخصص و جوان نیاز داره مگه نه؟ ممنون