[box type=”info”]مخابرات ما- امروز در خوزستان , سه مرد کاری کردند عبرت آموز در تاریخ شرکت مخابرات.[/box]
مخابرات ما- از آنجا که امشب مطالب زیادی برای انتشار داریم نمی توانیم تمرکز زیادی روی یک مطلب داشته باشیم.اما حیفم آمد از این سوژه بگذرم.
امروز در مخابرات خوزستان, دکتر سرائیان و همراهانش مهمان خوزستانیها بودند.قبل ازحضور سرائیان در جلسه عمومی , بازنشستگان خوزستانی وقت گرفتند و در باب مشکلاتشان حرف زدند.
در این مطلب قصد گزارش آن را ندارم.اما در این روز , در این جلسه وقایعی بسیار عبرت آموز رخ داد و این سه مرد , یعنی سرائیان, مشیدی, زارعیان تاریخی را بازنویسی کردند که برای هر مدیر و غیر مدیری در واقع درس بزرگی است.
من به سه مورد از این سه نفر اشاره میکنم:
- 1- مهندس مشیدی در شرایطی به خوزستان آمد که از این استان و مخابراتش چیزی باقی نمانده بود.نمی خواهم از گذشته حرفی بزنم ولی نارضایتی در این استان بقدری بود که بعید میدانستیم کسی بتواند نظر همکاران را به مدیریت و مدیران عوض کند.
در چنین شرایطی با یک عالمه بدهی , مشیدی به خوزستان آمد.
امروز , کارکنان بازنشسته, یعنی ناراضی ترین افراد جامعه مخابراتی در خوزستان (بعدا به دلایلش اشاره میکنیم.) با اهدای لوح تقدیر به مدیر عامل خود, در حضور دکتر سرائیان قدردانی کردند در حالیکه هنوز بسیاری از مطالبات آنان بدون پاسخ مانده است!
بنظرم بحث کاملا گویاست.با دست خالی هم میتوان طوری مدیریت کرد که رضایت شغلی ایجاد شود.
- 2- دکتر زارعیان- این مرد سالهاست در نقاط حساس و استراتژیک شرکت مخابرات ایران و در گلوگاههای پروزه های سنگین مخابرات حاضر بوده است اما هرگز حضورش را حس نکرده ایم.
اما امروز این مرد در خوزستان در طول جلسه بازنشسته ها با مدیر عامل مخابرات ایران , به راحتی بازنشسته ها را تا حد انفجار و بروز رفتار کمتر منطقی رساند.
دکتر زارعیان در حضور مدیرعامل طوری گزارش میداد که همه چیز برای بازنشسته های استان گل و بلبل است و حاضران فقط برای تشکر آمده اند!
این هنری است که فقط از مرد بزرگ روابط عمومی بر می آید و بس!
درس تاریخی امروز به دکتر می آموزد که جز قلی واقعیت, وظایف دیگری نیز دارد!
- 3- برگ سوم را با نام دکتر سرائیان رو می کنیم.مردی که به تصمیم گیران امروز جلساتش اجازه نداد همه چیز طبق برنامه چیده شده آنان پیش برود.
بخاطر برگزاری جلسه یک ساعته با بازنشستگان, به سفر دکتر نمره قبولی میدهیم.به سفرش! نه به خودش! البته اگر او بندهای نامرئی مدیران اطرافش را پاره کند خودش هم نمره قبولی خواهد گرفت.
اگر حاصل سفر دکتر سرائیان به خوزستان, فقط همین جلسه باشد, بقدر یک ماه کار مفید انجام داده است.اگر به آن فکر کند, خودش را بیمه کرده است.
درس تاریخی امروز دکتر می تواند این باشد که مدیران باید فاصله های کاری با کارکنان را بردارند.
نیمه پر لیوان بهتر شدن وضعیت مخابرات خوزستان و شرایط کارکنانه.نیمه خالی بدهیهای سنگین مانده از قبل و وجود رقبای تازه نفس است که کسب درآمد رو خیلی مشکل کرده.یه نکته هم اینکه باید فاصله بین مدیر و کارمند کم بشه و اعتماد متقابل بوجود بیاد که فکر میکنم این موضوع در استان ما خوزستان اتفاق افتاده.
آقای دکتر سرائیان ابتدا باید فکری به حال مدیران و اطرافیانش بکند و بزودی تغییراتی را ایجاد کند اگر ایشان به این امید است که زمان بگذرد و خود این مدیران خسته بشوند و بروند سخت در اشتباه است اینها علیرغم نالایقی خود با تعویض هر مدیرعامل محکم به جای خود چسبیده اند و هیچ گام موثری برداشته نشده وضعیت اسفبار نیروی انسانی و نارضایتی عمیق آنها نشان می دهد که بخش نیروی انسانی شرکت بسیار ضعیف و بد عمل نموده است و کارکنان هیچگونه اعتمادی به مدیریت آن و عملکردشان ندارند بخش تجاری ضعیف و ناکارامد در شرکت عمل نموده بخش مالی بجای صرفه جویی در هزینه های هنگفتی که بدون مطالعه در بسیاری پروژه های ناکارامد شده صرفه جویی در مواردی میکند که فقط به کارکنان مربوط میشود و این بدترین نوع کاهش هزینه است که ضررش بمراتب بیشتر از منافعش است و از این موارد بسیار داریم مخابرات ایران یک خانه تکانی در شرکت مادر نیاز دارد تا استانها هم به تبع
ان وضعیت مناسبتری پیدا کنند دکتر سرائیان بشتابید و این خانه تکانی را راه بیندازید
دکتر! دیگه با چه زبانی بگوئیم. زودباش.
اساس بقا مدیران وحفظ موقعیت شغلی ومنافع این است که همیشه یه لبخندگوشه دهان مبارک باشد وبدترین اعمال واندیشه ها را زیبا تبیین وتفسیر کنی!روابط عمومی در قبضه دکتر است واساسا” فاقد کارآئی.!! اگر یک مدیر را ببینم با 30 سال سابقه کاری که اندکی عادل باشد ومومن ونه مسلمان کیلوئی صد تا یه غاز ! والله…. هزار بار بوسه بر دستش می زنم .! که هنوز ندیدم! هر قانون! تبصره! بند! ماده! جلسه!دستور!و… کلا” فقط درراستای حفظ منافع خود واندکی متملق وچاپلوس همجوار خود بوده است!متعهد ترین را در زوایای عمل واندیشه نااهل ترین یافتم .!صد ها دستورالعمل وقانون ومصوبه را تجزیه وتحلیل نمودم! وبارها حتی از زبان خود توشیح کنندگان شنیدم!که این نامه ومرقوم را من تائید کرده ام! ؟گوئی به مصداق قرآن چشم دارند اما نمی بینند. این برهه هم مستثنی نیست!فقط فقط فقط … خدایا صبرمان را افزون کن بااین مدیران که با نام تو تیشه به ریشه انسانیت می زنند.
سلام
متاسفم که گذاشتیم کار به جایی برسد که کارکنان اینجور به اطرافشون نگاه می کنند.
اللهم عجل لولیک الفرج
خیلی تند میرید دوستان همان طوری که مسائل قبلی با آرامش و منطق حل شد انشاالله بقیه موارد هم رفع میشه. مدیر و کارمند وقتی با هم و در یک جبهه باشند شرکت موفق میشه.باریکلا به بازنشستگان استان و تبریک به مهندس مشیدی
کدوم وری؟
دوستان خوزستانی ام
سلام
الحمدلله که با یک خنده آقایان خوشحال هستید و با آمدن یک مدیر به نظر خوب خوشحال شده اید.
ولی شما تازه به جای قبلی تان بر گشته اید و تازه شده اید مثل برخی استانهایی که آنها نیز هزار و یک مشکل دارند.
لازم است همه کمک کنیم و شرکتمان را اصلاح کنیم.
یکی از اصلاحات برداشتن مدیران نالایق است. و البته در این برهه از زمان مهم نیز هست.
موفق باشید
ما چطور میتونیم با مدیران و کارکنان رسمی تو یه جبهه بمونیم در حالی دارن بهمون خنجر میزنن
سلام
سردبیر محترم
پس از خواندن گزارش دیدار سفر اقای سرائیان مطالبی را لازم است عرض نماییم .
1- مهندس مشیدی قول داد سه قسط باقیمانده بازنشستگان را پرداخت نمایند !
2- دکتر زارعیان در ابتدای جلسه سعی در ممانعت از طرح مشکلات با زنشستکان داشت !
3- دکتر سرائیان از عدم پرداخت 7 میلیون پاداش ازدواج فرزندان بازنشستگان خبر ندارد !
4- دکتر سرائیان از عدم پرداخت 55 درصد رفاهیات بازنشستگان خبر ندارد !
—————————————————
برداشت کارکنان !
1- جناب اقای دکتر سرائیان مدیر عامل محترم شرکت ااخبارکاملی از مشکلات بازنشستگان شرکت ندارند!
2- ظاهرا برخی مدیران مانع از انعکاس مطالب و مشکلات به مدیر عامل شرکت می شوند !
سلام
چه دكتر خبر داشته باشه و چه نداشته باشه ، باور بفرماييد نمي تونيم بهش نمره قبولي بديم.
الان 6 ماه از مديريتش ميگذره.مدير كامل ابتدا مشكلات جاري رو رصد ميكنه.
خبر نداشته باشه (با توجه به اين همه تلاش هاي رسانه اي در دنياي آزاد ارتباطات) محل اشكال است
خبر داشته باشد و كم توجه باشد ، بدتر از قبلي.
ولي يك نكته را باور دارم.
اطرافيان سعي ميكنند مشكلات كاركنان را خفيف كند و به ايشان بگويند. يا نيمي از آن را به ايشان مي گويند
تمامي مديران
تمامي مديران
تمامي مديران
از همين سوراخ گزيده مي شوند.
لذا بايد كانالهاي ارتباطي مستقل ، آز اد ، دلسوز و ازادانديش داشته باشند تا اين خبرها بهشون برسه.
وگرنه آب در هاون مي كوبند.
يا اينكه مجبور هستند بروند قراردادهاي خارجي ببندند و كاركنان خودشان را كنار بگذارند
كاري كه دكتر سرائيان مي خواهد بكند.
من براي اولين بار است كه به اين موضوع اشاره ميكنم
دلم هم نمي خواهد زياد روي مطلب را باز كنم.
سلام
با تشکر از سردبیر عزیز و محترم
اگر دکتر سرائیان فقط به دو اصل گفته شده خودشان ! عمل کنند همه چیز عالی می شود
و نام نیکی از ایشان در تاریخ مخابرات می می ماند !
1- اصل شفافیت
2- اصل استفاده از خرد جمعی
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار
سلام
آقای دکتر سرائیان در همراه اول نیز در معیت بقیه مدیران همراه اولی تمام سعی و همتش را گذاشته بود که کار سیار را به مخابرات استانها ندهد و در عوض شرکتهای متعددی را درست می کردند و می خواستند کار را به آن شرکتها بدهند. حالا این وسط چه مشکلی از آنها حل می شد. الله اعلم
جالب است که آن شرکتهای دست دوم نیز نهایتا کار را خودشان انجام نمی دادند و شرکت مخابرات استانها را درگیر می کردند.
یکی دیگر از دلایل آنها که بعضا هم مطرح می کردند این بود که مخابرات استانها توانایی انجام کار ندارند و بنابر این کار مهم سیار را نباید به افراد ناتوان داد.
و چه کنیم! اگر دکتر سرائیان همین تفکر را در شرکت مخابرات ایران داشته باشند یعنی اینکه در ذهن ایشان کارمندان و کارکنان شرکت مخابرات ایران در کل استانها توانایی انجام کار نداشته باشند. انگاه کمی به گفته و ادعای آقای سردبیر نزدیک می شویم که آقای دکتر سرائیان اعتقادی به کارکنان مخابرات در استانها ندارد.
چه شود؟!
یه نکته بسیار ظزیف در حرفهای من بود
که شما دقیقا و به دقت اونو گرفتین!
در این صورت نه نیاز داریم به پرسنل آموزش بدیم, نه نیاز داریم بهش برسیم, نه اینکه ….!
مخصوصا اگر با شرکت خارجی قرارداد ببندیم تا از اول تا آخرش را یک جا خودش انجام دهد!
عالی!
چرا يک مدير مشهور می شود؟
روباه: ميدوني ساعت چنده آخه ساعت من خراب شده.
شير : اوه. من ميتونم به راحتي برات درستش کنم.
روباه : اوه. ولي پنجههاي بزرگ تو فقط اونو خرابتر ميکنه.
شير : اوه، نه بده برات تعميرش ميکنم.
روباه : مسخره است. هر احمقي ميدونه که يک شير تنبل با چنگالهای بزرگ نميتونه يه ساعت مچی پيچيده رو تعمير کنه.
شير : البته که ميتونه. اونو بده تا برات تعميرش کنم.
شير داخل لانهاش شد و بعد از مدتي با ساعتي که به خوبي کار ميکرد بازگشت.
روباه شگفت زده شد و شير دوباره زير آفتاب دراز کشيد و رضايتمندانه به خود ميباليد.
بعد از مدت کمي گرگی رسيد و به شير لميده در زير آفتاب نگاهي کرد.
گرگ : ميتونم امشب بيام و با تو تلويزيون نگاه کنم؟ چون تلويزيونم خرابه.
شير : اوه. من ميتونم به راحتي برات درستش کنم.
گرگ : از من توقع نداری که اين چرند رو باور کنم. امکان نداره که يک شير تنبل با چنگالهای بزرگ بتونه يک تلويزيون پيچيده رو درست کنه.
شير : مهم نيست. ميخواهي امتحان کني؟
شير داخل لانهاش شد و بعد از مدتي با تلويزيون تعمير شده برگشت.
گرگ شگفت زده و با خوشحالي دور شد.
حال ببينيم در لانه شير چه خبره؟
در يک طرف شش خرگوش باهوش و کوچک مشغول کارهای بسيار پيچيده بوسيله ابزارهای مخصوص هستند و در طرف ديگر شير بزرگ مفتخرانه لميده است.
نتيجه :اگر ميخواهيد بدانيد چرا يک مدير مشهور است به کار زير دستانش توجه کنيد.
اگر ميخواهيد مدير موفق و مؤثري باشيد از هوشمندي و ارتقاء کارکنانتان نهراسيد بلکه به آنها فرصت رشد بدهيد. اين مسأله چيزي از توانمنديهاي شما نميکاهد.
بيل گيتس:
مديران موفق، افراد باهوشتر از خود را استخدام ميکنند.
سلام
برعكس ايرانيها كه نادان ترينها را انتخاب مي كنند مبادا جاي خودشان را تصرف كنند .
شایسته سالاری، وقتی “شایسته” درش تعریف نشده باشد.
به قول بزرگان مخابرات مشیدی مرد روزهای سخت است. ممنون مهندس برای شما آرزوی موفقیت داریم و ممنون از تلاش شبانه روزی شما