گفتگوی سردبیر با همکار -نکته ای ظریف در باب ضرورت رسیدگی به پرسنل!
[box type=”info”]مخابرات ما – مدتی قبل به این فکر میکردم که چرا شرکت به نیروی انسانی بقدر کفایت اهمیت نمی دهد! …..[/box]
همین سوال را از سردبیر پرسیدم!او در جوابم گفت: چرا باید بقدر کفایت اهمیت بدهد؟
راستش مانده بودم چه بگویم!پاسخ آن روشن است.اما سردبیر مردی نیست که سوالی بی هدف مطرح کند!
چرا باید به کارکنان اهمیت بدهند؟ به این دلیل که در طرح تحول و رسیدن به آی پی بیس , باید کارکنان کار کنند و پیاده کنند! این را به سردبیر گفتم!
سوال بعدی سردبیر این بود: خب اگر نخواهد کارکنان چنین کنند؟ ….
بلافاصله به حذف تحریم های فنی کشور و احتمال عقد قرارداد با کشورهای خارجی از جمله چین, ایتالیا و …. اشاره کرد! با گارانتی نصب! البته چین را شاید تنبیهش کنند….!
لطفا , یک بار دیگر مطلب و نوشته مرا بخوانید تا ذره ذره حرفهای سردبیر را در ذهن بسپارید! … حالا آیا باز هم به کارکنان نیازی هست؟ … چه شرکتی وچه رسمی؟! ….
حالا این کامنت را بخوانید که من برایتان انتخاب کرده ام! دقیقا به نکته ای اشاره میکند که سردبیر در گذشته دریافته بود!
[box]
ناشناس
سلام
آقای دکتر سرائیان در همراه اول نیز در معیت بقیه مدیران همراه اولی تمام سعی و همتش را گذاشته بود که کار سیار را به مخابرات استانها ندهد و در عوض شرکتهای متعددی را درست می کردند و می خواستند کار را به آن شرکتها بدهند. حالا این وسط چه مشکلی از آنها حل می شد. الله اعلم
جالب است که آن شرکتهای دست دوم نیز نهایتا کار را خودشان انجام نمی دادند و شرکت مخابرات استانها را درگیر می کردند.
یکی دیگر از دلایل آنها که بعضا هم مطرح می کردند این بود که مخابرات استانها توانایی انجام کار ندارند و بنابر این کار مهم سیار را نباید به افراد ناتوان داد.
و چه کنیم! اگر دکتر سرائیان همین تفکر را در شرکت مخابرات ایران داشته باشند یعنی اینکه در ذهن ایشان کارمندان و کارکنان شرکت مخابرات ایران در کل استانها توانایی انجام کار نداشته باشند. انگاه کمی به گفته و ادعای آقای سردبیر نزدیک می شویم که آقای دکتر سرائیان اعتقادی به کارکنان مخابرات در استانها ندارد.
چه شود؟!
[/box]
بله! پیمانکار (قبلا داخلی حالا خارجی) ضرورت وجود کارکنان را زیر سوال می برد!
سردبیر در پاسخ به این کامنت, به نرمی به همان مسئله ای اشاره میکند که من با بدسلیقه گی نوشتم!
[box]
سردبیر
یه نکته بسیار ظزیف در حرفهای من بود
که شما دقیقا و به دقت اونو گرفتین!
در این صورت نه نیاز داریم به پرسنل آموزش بدیم, نه نیاز داریم بهش برسیم, نه اینکه ….!
مخصوصا اگر با شرکت خارجی قرارداد ببندیم تا از اول تا آخرش را یک جا خودش انجام دهد!
[/box]
واقعا اگر قرار باشد همان کاری که با سیار شد با ثابت هم بشود چه نیازی به حضور دهها هزار نفری کارکنان است؟
توضیح دیگری هم میخواهید؟
سلام با توجه به تجربه من که بیشتر از بیست سال سابقه دارم دو طرح باعث زمینگیر مخابرات شده یکی بازنشستگی تشویقی دومی تقسیم سود نقدی 40 تومانی اگه لازم باشه با صدها دلیل اثبات میکنم وتا اینها اصلاح نشه مخابرات رشد نمیکنه
سلام
از همان ابتدای پس از خصوصی سازی مشخص بود که سیاست واضح و اجتناب ناپذیر شرکت مخابرات ایران در قبال پرسنل و سازمان، توانمندسازی آنها می باشد . پرسنل شرکت مخابرات ایران ضمن اینکه بسیار متعهد و متخصص و وفادار بودند و البته هستند و این مشخصه آنان بعنوان یکی از نقاط قوت شرکت مخابرات ایران بود از طرفی هم بدلیل حضور طولانی مدت در نظام دولتی مشتری مدار نبودند و از لحاظ عملکرد نیز مطلوبیت نداشتند و این موضوع نیر بعنوان نقطه ضعف تلقی می شد و لازم بود با برنامه هایی چنین نیروی انسانی خوبی را توانا و توانمند نمود.
پروسه توانمندسازی در تمامی شرکتهایی که در معرض تغییرات عمده قرار می گیرند انجام می گیرد. در این مقال قصد دارم برخی از فعالیتهایی که مدیران می باید در راستای توانمندسازی پرسنل انجام دهند را بیان کنم.
برای تحقق سیاست ها و برنامه های شرکت در اولین گام می بایست توانایی ها و قابلیت های منابع انسانی را ارتقا داد. این ارتقای توانایی در ادبیات مدیریتی با مفهوم توانمندسازی شناخته می شود. توانمندسازي نيروي انساني يعني ايجاد مجموعه ظرفيتهاي لازم در كاركنان براي قادر ساختن آنان به ايجاد ارزش افزوده در سازمان و ايفاي نقش و مسئوليتي كه در سازمان به عهده دارند توام با كارايي و اثربخشي. غالبا تلاشهايي كه به منظور توانمند سازي صورت ميگيرد خيلي موفقيت آميز نميباشد چون مديران بخوبي آنرا اجرا نميكنند. براي حصول اطمينان از موفقيت توانمند سازي، علاوه بر تشويق كاركنان لازم است گامهاي زير را انجام دهيد.
– كاركنان را آموزش دهيد تا بتوانند از فرصتها استفاده كنند.
– به كاركنان اعتماد كنيد.
– انتظارات خود را به روشني بيان كنيد.
– روي نقاط قوت كاركنان تاكيد كنيد.
– تبادل اطلاعات و شفاف سازی .
– كاركنان را تشويق كنيد توان، قابليت و ظرفيتهاي خود را باور داشته باشند.
– دستاوردهاي كاركنان را گرامي بداريد.
برخي از موانع توانمند سازي كاركنان به شرح زير است :
– وجود ساختارهاي رسمي و ديوانسالاري افراطي در سازمانها
– ترس از دست دادن قدرت كنترل در مديران
– ترس مازاد بودن مديران و كاركنان در سازمان
– فقدان ارتباط باز و كامل در سازمان
– عدم حمايت مديران عالي از توانمند سازي منابع انساني
– فقدان نظامهاي سازماني مناسب از جمله برنامه ريزي، پاداش دهي، ترفيع، آموزش ، استخدام و انتصاب و امثال اينها در جهت پشتيباني از توانمند سازي منابع انساني در سازمانها.
– عدم وجود مديريت ارزيابي عملكرد در سازمانها به منظور ارزيابي و اصلاح فرايند توانمند سازي منابع انساني آن
– نگرشهاي مديران در مورد زير دستان
– فقدان امنيت شغلی و شخصی
متاسفانه آنچه در شرکت مخابرات ایران شاهدش هستیم پاک کردن صورت مسئله ای بنام کارکنان و منابع انسانی می باشد. یعنی بدلیل اینکه نمی توانیم به خوبی از پس آموزش و توانمندسازی پرسنل برآئیم به هر نحوی می خواهیم آنها را از میدان به در کنیم و جایگزینها و یا آلترناتیوهایی را برای آنان بتراشیم. و با این روش ضمن اینکه منابع بی بدلیلی را از دست می دهیم در دراز مدت نیز اعتبار و جایگاهمان را در صنعت مخابرات کشور از دست خواهیم داد. و وقتی متوجه می شویم که دیگر خیلی دیر شده است.
سلام
دیروز پیامک هایی از روابط عمومی شرکت برایمان آمد که از قول آقای دکتر سرائیان گفته بود:
“نیروی انسانی، بزرگ ترین سرمایه برنامه ره نگاشت شرکت مخابرات ایران است.”
یادتان هست این جمله در مدیریتهای سابق و در طرح تحول های سابق نیز تکرار شده بود. ظاهرا همانطور که مد است مدیران جدید صحبت از تغییر و تحول بکنند همانطور هم مد است چنین شعاری را در راس شعارهای خود بیان کنند.
ولی چیزی که وجود نداشت بها دادن به این سرمایه های انسانی بود! و وضعیت نیروی انسانی روز به روز بدتر شده است.
قبلا سهامداران شرکت نشان دادند که خیلی مایل هستند که سرمایه ها و دارائی های شرکت را تبدیل به پول نقد کنند و به زخمهایشان بزنند. آیا فکر نمی کنید وقتی می گویند نیروی انسانی بزرگترین سرمایه شرکت هست منظورشان این باشد که این سرمایه را می باید تبدیل به پول کنند و سریعا از دستشان خلاص شوند چونکه چنین سرمایه ای هزینه های نگهداری اش زیاد است. و با این شعارها دارند بازارگرمی می کنند و قیمت بازاری آن سرمایه ها را بالا می برند که در وضعیتی که پیش رو دارند و احتمالا قصد دارند قسمتی از مخابرات را با کارکنانش با هم بفروشند بتوانند با خریدار قدرت چانه زنی داشته باشند.
این گونه طرز تفکر هاست که باعث شده بیش از یک قرن از کشورهای غربی عقب باشیم معنی کشور جهان سومی همین هست دیگه.
سلام
مخابرات ایران صاحب ندارد. اگر صاحب داشت نمی گذاشتند اینطور شود.
یک معاونت سیار در استان درست کرده اند و تعداد زیادی را در ان معاونت انتصاب داده اند و اکنون دارند کاری را که کارکنان در آن معاونت قادر به انجام ان هستند را به شرکتهایی مثل ناک و هووایی و … می دهند.
آقای دکتر سرائیان بهتر نیست به جای اینکه بخواهید یکپارچگی شرکت سیار با شرکت مخابرات ایران را به ظاهر پیگیری کنید نخست این هدر رفت پول را جلویش را بگیرید.
یک بار هم که شده به پرسنل خودتان یعنی پرسنل شرکت مخابرات ایران در استانها اعتماد کنید.
چرا شرکت ایرانسل کارهای مرتبط با استانهایش را به پیمانکارانی که بازنشسته مخابرات استان بوده اند می دهد ولی شما به کارکنان شاغل در مخابرات استانها نمی دهید؟
چرا بهترین پرسنل شرکتهای مخابرات استانها را که در بخشهای سیار کار می کنند را از آموزش محروم نموده اید؟ آیا این بدلیل ضعیف کردن آنها نیست؟
مخابرات صاحب ندارد و یا به عبارت دیگر مالکان مخابرات و مدیران دست نشانده آنها غیرت مخابراتی ندارند. که اگر داشتند کار را به بیگانه نمی دادند.
با سلام
اين را همه مي دانيم كه به مرور زمان با آمدن تكنولوژي جديد نياز به نيرو كم مي شود .
اما شركتهاي بيرون سازمان (داخلي وخارجي ) فقط زحمت نصب سيستم را مي كشند ولي بحث نگهداري آن به قوت خود باقيست كه شركتها به آن ورود نمي كنند . پس به نيروهاي فني نياز هست و بايد آموزش هم باشد .
خوب اين تعداد اندك نبايد دلخوشي داشته باشند ؟
وقتي افراد فني باشند نياز به افراد اداري و ستادي هم ضروريست .
مگر اينكه بخواهند آش را با جاش به شركتها واگذار كنند كه آن هم با اقتصاد مقاومتي جور در نمي آيد .
سلام بر همکاران عزیز
اگر خوب به اقدامات مرتبط با طرحهای به اصطلاح تحولی شرکت مخابرات پس از خصوصی سازی نگاهی بیاندازیم در می یابیم که این مطلب پر بیراه نیست. اجازه بدهید برخی از انها را مرور کنم شما هم اگر موردی دارید کمک کنید.
– بازنشستگی تشویقی و یا به عبارتی بازنشستگی اجباری کارکنان
– نبودن هیچ طرح و برنامه ای برای آموزش پرسنل
– استفاده از مدیران سرکوب گر پرسنل
– انتصابات غیر منطقی و گرفتن کار از پرسنل دلسوز
– استفاده از پرسنل چاپلوس و بله قربان گو در پستهای مدیریتی
– دستور جلوگیری از تشکیل هر گونه انجمن و تشکل کارکنان (مگر موارد استثنا)
– ….
این از وضع اشتغال در کشور و واگذاری کار ها به خارجی ها واویلا………………