درد دردناکتر است یا بی کسی و بی اعتباری!؟اینجا کسی دلهای شکسته را بند نمی زند؟

[box]مخابرات ما- دوست و همکار ما , امروز را در مامورسرای تهران بوده است.او همه دیده هایش را به تصویر کشیده است.تکان دهنده است! لطفا بخوانید![/box]

مخابرات ما – همکارمان در مامورسرای تهران نشسته است و دیده هایش را به تسبیح کلمات کشیده است.او  همکاران را در لحظاتی دیده است که به کمک احتیاج داشته اند، برای رهایی از درد بیماری …

بخوانید!

[box]

امروز 11:27 –  اینجا مامور سرای مخابرات ایران در تهران است

نزدیک به چند سال بود که اینجا نبودم در و دیوارهای اینجا داد می زند که حال مخابرات ایران خوب نیست

صبح  با همکاری از لرستان برای دقایقی هم صحبت شدم. مشکلی در حنجره داشت که مجبور  شده بود قسمتی از حنجره خود را به تیغ جراح بسپارد.  آمده بود به این شهر دود گرفته که تجدید درمانی کند  اما به او‌گفته بودند که مخابرات لرستان چهار ماه است حق بیمه را پرداخت نکرده واز بستری کردنش امتناع کرده بودند. دل شکسته بود و دل شکسته و ناامید  رفت.

با همکار مهربانی از کرمانشاه آشنا شدم  از شکستن غرور  کارمندان مخابرات در شرکت همراه اول می گفت همراهی که دیگر همراه نیست وحقی برای مخابرات استانها قائل نیست احسا س  همکار عزیز را در ک می کنم این دو روز  که برای گذراندن دوره های تخصصی موبایل به شرکت ناک آمد ه ایم این تحقیر را از نزدیک می بینم.
همراه اول که از دل شرکت مخابرات ایران زاده شده و به کمک مخابرات استانها رشد کرده  وحالا با مخابرات ایران چنان نا همراه است که از دادن حقوق اولیه آنها نیز خودداری می کند نمی دانم چه حکمتی است که با امثال شرکت ناک چنین دست و دلباز است
جواب دل شکسته  آن همکار لرستانی را چه کسی خواهد داد
اینجا تهران است وصدای شکسته شدن استخوانهای مخابرات ایران با وضوح بیشتری شنیده می شود
ومن از ته دل تبریز را آرزو کردم

[/box]

واقعا در جایی کار کردن , و دفترچه بیمه نداشتن, فقط در اینجا رخ میدهد!

بیمار با همراه بیاید ، ولی همراه را راهش ندهند، فقط در اینجا رخ میدهد!

اینجا دل های شکسته را کسی بند نمی زند؟