[box]مخابرات ما – این هفته هم توفیق زیارت آقا نصیبمان شد ..همین![/box]
سردبیر
مخابرات ما – امروز بعد از ظهر , در حالت بینابینی توفیق زیارت در حرم آقا علی ابن موسی الرضا (ع) نصیب شد! چرا حالت بینابینی؟
مشخص است! از سویی آخرین ساعات روزی بود که امام حسن عسگری در 29 سال از زندگیش , به شهادت می رسد در حالیکه دشمنان امیدوارند کسی از فرزندان آن حضرت بر جنازه نماز نگذارد!
آخر همین نماز بر جنازه امام قبلی, نشانه حضور امام بعدی است!
اما امام مهدی(ع) , بر جنازه پدر به نماز می ایستد…. و از این لحظه , دوران امامت حضرت مهدی(عج) آغاز میشود!
حالت بینابینی یعنی همین!
هنوز حالت غم در سرتاپای حرم مطهر دیده میشود …و د رعکس های ما ….!
*****
هفته سختی بود! دشواری های انتهایی ماه سخت قمری به کنار, … هفته سختی بود برای ما در سایت! … دست و دلم به کار نمی رود!
عجیب احساس دلتنگی میکنم! … هر قدر دوستان سعی میکنند جای مرا پر کنند, اما …. دستم بکار نمی رود!
نه اینکه حرفی نباشد … حرف بسیار است …. قولی داده ام که سعی میکنم به آن عمل کنم! … اما تا ابدالدهر که نمی توانم در جاده سرد و کویری , بر سر راه یک اتوبوس فرضی بایستم! … می توانم؟! ….
بهر حال هفته بسیار سختی بر من گذشت! … آنقدر سخت که برای رسیدن امروز, روز خلوت من و این حرم, روز حال خوب و این هوا, روز حس زیبای دل من و صاحب این حرم! …. سخت گذشت! عجیب دلتنگ شده بودم! …. گاهی یک هفته در چشم بهم زدنی میگذرد, گاهی هم , … مثل من, هر یک روزی … یک سال …. بلکه بیشتر!
بهر حال , ما که خلوتی جز این بخش از خاک خدا نداریم! ما که کسی جز صاحب این صحن های متبرک نداریم! ما که سنگ صبوری جز صاحب این بارگاه نداریم تا …. هر چه شکوه و گله و شکایت باشد , پیش او ببریم!
….از هفته گذشته تا امروز, صحن از شلوغی و جمعیت بی حساب خالی بود!… خالی … یعنی طوری که بتوانی راحت قدم بزنی … نه اینکه فقط مال خودت باشد …!
…. همیشه حرم آقا, انگار فصل بندی شده است!در این فصل , بخشی از کشاورزان می آیند, و زائران پاکستانی! کلا گروههای از مرز شرقی ما!
.. نمیدانید چه حس و حال باحالی داشتند!
چنان خاضعانه سجده میکردند روی زمین که ……. ای خدا! ……… ای خدا! .. کاش معرفت یک سجده بی ریا را به ما نیز میدادی! کاش حس و حال خوش یک خضوع در برابر امام را , به ما هم هدیه میکردی … کاش …!
در همه صحن ها , پاکستانی ها بودند!
مرد و زن!
با لباس های خودشان!
گروه گروه! …
آرزو میکردی که حس و حالشان را دمی قرض بگیری …!
اما دنیای ما با آنها فرسنگها فاصله دارد!
ما از بد عهدی گروهی در رنجیم, لذا از حال خود بی حال شده ایم, اما او فرسنگها راه را برای همین حال خوشش آمده است!…
شرمم آمد که به آقایم , شرح حالی بگویم, شکوه و شکایتی بکنم!
بگذار باز هم بدعهد باشند! زمان زندگی در حرم آقا آنقدر ارزش و اهمیت دارد , که حیف است به این گلایه ها بگذرد!
………….در همان کنج خلوت و تنهایی همیشگی , این بار در خلوتی و کم جمعیتی, بخوبی جاگیر شدیم و …… دل را گره زدیم به غم امروز مهدی(ع) که بر پیکر بی جان پدر , به نماز ایستاده است , …. و …. و به دل خیل عاشقانی که امروز , دل به ظهورش دارند !….. چه اهمیتی دارد که امروز در دنیای من چه میگذرد ….. چه اهمیتی دارد که با من چه میکنند … چه اهمیتی دارد که …..
مهم عشق است و حال, مهم حس است و هوشیاری! مهم لحظه های رندانه عاشقی است و دلدادگی …..!
………. سر حرف باز شد ………… حرف از زمین و زمان …………. دلتنگی های شیعه …………… زخم های بی امان دشمن بر قلب شیعه ….دردهای بسی بزرگتر از مخابرات من , و مخابرات شما , و مخابرات ما , مردمان خوب دنیا را می آزارد!… ما برای دردهایمان فکری خواهیم کرد , آقای من , دردهای بی درمان ما را درمان و چاره ای بساز !….
سلام بر دعوت كنندگان به سوى خدا، و راهنمايان بر خشنودى خدا، و استقراريافتگان در امر خدا، و كاملان در محبّت خدا، و مخلصان در توحيد خدا، و آشكاركنندگان امر و نهى خدا، و بندگان گرامى خدا آنان كه به گفتار بر خدا پيشى نمی گيرند، و به دستورش عمل مى كنند، و رحمت و بركات خدا بر آنان باد، سلام بر پيشوايان دعوت كننده، و پيشروان هدايت كننده، و سروران سرپرست، و مدافعان حمايت كننده، و اهل ذكر و صاحبان فرمان و باقيمانه خدا و برگزيدگان او، و گروه و صندوق دانش حق،
سلام زیارت قبول ،به آقابگو ماراحاجت رواکندآخه من ودخترم غلام وکنیزش هستیم.
انشاءالله حاجت روا شوید.