توصیه های تجربی یک سردبیر 1 – دو برش از زندگی یک مدیر جدید!
نوشته : سردبیر
مخابرات ما- در این بخش سعی میکنم تجربه های عملی , دیداری و شنیداری خودم را برایتان به تصویر بکشم.در حقیقت این تجربه ها را به عینه دیده ام, یا دیگران تجارب خود رابمن نشان داده اند! به این معنی که نشانه های یک تجربه را بمن نشان داده اند!
این هم اولین مطلب از این سری! لطفا بخوانید و با تجربه های خود تطبیق دهید.
تصویر اول-مدیر تازه وارد و منسوبان جدیدش
وقتی مدیری تازه وارد , کسانی را با خودش آورده باشد , یا افرادی را خودش منسوب کرده باشد:
- نقاط ضعفش را نمی بیند.
- فقط خوبی ها و محاسنش را می بیند.
- همه حرفهایش را درست ارزیابی می کند و می پذیرد.
- به آنان اجازه می دهد در خلوت با او جلسه بگذارند و نظرات خود را مطرح کنند!
لذا:
- این آدمهای جدید تجربه کافی در این محیط ندارند,
- لذا نظراتشان توسط قبلی ها , ناپخته و خام ارزیابی می شود.
- نظرات خام بسمت اجرا می رود.
- نظرات پشتوانه قوی اجرائی نمی یابد(دیگران حمایت نمی کنند).
- گمان می رود مدیران قبلی کارشکنی میکنند.
- بدگویی از مدیران قبلی رواج می یابد.
- دشمنی بین دو گروه زیاد می شود.
تصویر دوم- مدیر تازه وارد و منسوبان قبلی
وقتی مدیری تازه وارد , با کسانی کار میکند که توسط مدیر قبلی منسوب شده اند:
- فقط نقاط ضعفش را می بیند.
- هرگز خوبی ها و محاسنش را نمی بیند.
- باحرفهایش با تردید برخورد میکند.
- به آنان اعتماد ندارد
- آنان را به خلوت فکری خود راه نمی دهد!
لذا :
- آنان اعتماد بنفس کافی برای ابراز نظر ندارند.
- سرخورده کنار می روند
- بعد از مدتی سکوت سازمانی در پیش می گیرند.
- به جناح مخالف متمایل می شوند.
بنظر شما مدیر شایسته در این موارد باید چه کند؟
منتظر نظرات شما هستم.
7173500cookie-checkتوصیه های تجربی یک سردبیر 1 – دو برش از زندگی یک مدیر جدید!
نظرات بسته شده است.