سفرنامه سردبیری – این بار سمنان و شاهرود! – شرح شنبه
[box]مخابرات ما- اگر قسمت باشد از امروز سفر چند روزه ای به استان سمنان خواهیم داشت.چنانچه موردی پیش آمد در همین صفحه در خدمت شما خواهم بود.[/box]
شماره سردبیر برای سمنانی ها. 09199868283
پیام بگذارید تماس میگیرم.
***آخرین ویرایش : یکشنبه 17 اردیبهشت*****
12- صبح از شاهرود به مقصد سمنان و شهمیرزاد حرکت کردیم.یک سر هم به مخابرات شاهرود زدیم
به محض اینکه وارد شهمیرزاد شدیم باران شدیدی گرفت.بسیار زیبا بود. انگار سقف آسمان سوراخ شده بود.
زیر باران در فضای شهری قدم زدیم. اما عصر رفتیم توی کوچه باغها. جای شما خالی بود. این عکس ها را ببینید.
**************
11 – حالا نوبت آن است که به مخابرات بپردازیم.می خواهم بدانم این جامعه جوان آیا توانسته است نیازهایش را از مخابرات و همراه اول بگیرد.
در همین مرکز مخابراتی 22 بهمن دو تابلو در نقاط مختلف دیده می شد که نوشته بود : اینترنت 16 مگ , یک ساله و ….
ادعای 16 مگ روی سیم مسی واقعا خوب است.این روزها کسی نمی تواند بی هوا ادعا کند لذا من می پذیرم که حداکثر این سرعت را می دهند اما حداقلش امیدوارم کم نباشد.
شهر بسیار تمیز و مرتب بود.هم بافت قدیمش هم بافت جدیدش. حداقل اینکه من ندیدم مخابرات در جایی سیمی آویزان داشته باشد, یا کنده کاری رها شده گذاشته باشد. عرض کردم که نمای شهر کاملا تمیز و مرتب بود.حتی شرکتهای دیگر نیز تمیز کار کرده بودند.لذا بخش تلفن ثابت بنظر می رسد خوب کار کرده باشد.برای بیش از این باید دفتر و دستک روابط عمومی را بهم بزنیم که امکانش نیست.
راستی , در اینجا هم دفاتر پیسخوان دولت خدمات ارائه میکرد که اطلاع رسانی خوبی در خیابانها برای آنان دیده می شد.
اما در بخش همراه ا.ول و ایرانسل , و اینترنت برای هر دو
هم در شاهرود و هم در بسطام , در تمام نقاطی که من مستقر بوده ام یا حرکت کرده ام هر دو اپراتور 4G دارند.تراکم بی تی اس های همراه اول بسیار خوب بود.ما جایی بدون پوشش ندیدیم.
نمیدانم چرا ایرانسل را نمی شد توسط نرم افزارها رصد کرد.تنها شهری است که اطلاعاتش به نرم افزارها نمی آمد.البته امروز بسختی برخی اطلاعات را توانستم بگیرم.
برای اینترنت هم با وجود 4G می توان امیدوار بود سرویس سریعی بگیریم.در عکس زیر سرعت هر دو اپراتور را با هم مقایسه کنید.همانطور که مشاهده میکنید در شاهرود وضعیت همراه اول بمراتب بهتر از ایرانسل است.
10 – عصر امروز در شهر شاهرود قدم زدیم.
اولین چیزی که برای همه ما جالب بود و جلب توجه می کرد جامعه جوان این شهر بود.اکثرا جوان بودند.شاید بندرت می توانستی آدم میانسال پیدا کنی.
این جامعه بسیار جوان, نیازهای تازه ای دارد که باید فراهم شود.
خانم جوانی با مادرش از کنارم می گذشت.به مادرش گفت : مامان! اینترنت شما روشن است؟ هات اسپات کردین؟
نیازهای این نسل چیز دیگری است دیگر دنبال یک توپ پلاستیکی صبح تا شب نمی دود!
موضوع بعدی که خیلی جلب توجه کرد فعالیت های همین نسل جوان است.
تصمیم گرفتیم نماز مغرب و عشا را در مسجد بخوانیم.مسجدی در بازار اصلی شهر نزدیک ما بود.بعدا مرکز مخابراتی 22 بهمن را هم آنجا دیدم. موضوع جالب این بود که مسجد کاملا پر شده بود از نمازگزار. غالبا هم جوان و نوجوان.
اینجا تعداد افراد میانسال بیشتر از شهر بود.ولی باز هم در انتهای مسجد روی صندلی های مخصوص نماز می خواندند.بقیه مسجد در اختیار جوانان بود.بسیار لذت بردم.
از مسجد که بیرون آمدیم, سر کوچه مرکز 22 بهمن دیده میشد.مرکزی با تابلوهای تبلیغاتی در اطرافش.دو عکس برایتان دارم از مرکز و میدان شهر.
****
9- صبح امروز به بسطام رفتیم. موضوعی برای من بسیار عجیب است در این سرزمین. منظورم ایران است. مردم ما در مقایسه با علوم روز , فرصت کمی برای آموزش داشته اند اما چگونه است که در محرومترین نقاط، غلما و فلاسفه اینقدر زیاد بوده اند ، مهمتر از آن اینکه مورد اقبال و احترام بوده اند.
بایزید بسطامی ارزش و احترام بسیاری بین مردم منطقه دارد.آنقدر بر سر مقبره کوچک ایشان , مردم بااحترام می ایستادند که کاملا مشخص بود در قلبشان جایگاهی مناسب دارد.بویژه در هموطنان اهل تسنن این ویژگی بسیار بیشتر بود.
ایرانیان و خارجیان بسیار ی تلاش کرده اند تا آثار و علائم پیشنیان از زیر خاک و یا کاهگل و گچ کاری ها بیرون بیاید.
می گفتند پروفسوری(ملیتش را تردید دارم) حدود ده سال بر روی دیواره های مسجد کار کرده تا نواری سیاهرنگ و سنگی از زیر آ« خارج کند که در نیم متری سقف است.در عکس مشاهده خواهید کرد.
ضمنا در ابتدای ورود به بخش تاریخی بسطام , تونلی سبز از درختان تو را در بر میگیرد بطوریکه همان ابتدا تو را میخکوب می کند.
به دیدن چند عکس مهمانتان می کنم. عکس سمت چپ در ردیف اول (زیر) نویسنده کتاب شبنم عشق است که در باره بسطام شناسی به تحریر در آورده. او کتابش را برایم امضا کرد.ضمن اینکه این بازنشسته آموزش و پرورش بصورت افتخاری برای مسافران موارد تاریخی را بازگو می کرد.
عکس ردیف دوم, یک زنجیر جلوی در آویخته شده.اولش فکر کردم مزاحم کار اسات.در قاب عکس , مشکل درست می کند.ولی وقتی تاریخ بسطام را خواندم دیدم عنصر فرهنگی مهمی است در اینجا.
موزه اش بسته بود.می گفتند صاحبش در مسافرت است.
*********
8- جمعه شب, /ساعت یک و نیم صبح شنبه/- تا ساعاتی دیگر گزارش جاکعی از وضعیت همراه اول و ایرانسل در این شهر برایتان خواهم نوشت.
همینقدر بدانید که همراه اول در بخش مرکزی شهر با 30 تا بی تی اس به مشترکینش 4G می دهد.در اطراف شهر تراکم بی تی اس ها کمتر است که این هم طبیعی است.
یک آنتن hotspot wifi هم در شهر دیده میشود که نمیدانم از آن کدام شرکت است.
در محدوده حضور ما بنام میدان قیام یا چنار سوخته 4G با سرعتی حدود 3.2 مگ در اختیار است.
امروز وضعیت مقایسه کامل همراه اول و ایرانسل را برایتان خواهم نوشت و اطلاعات میدانی را نیز به آن اضافه میکنم.
******
7- جمعه شاهرود– امروز مانده بودیم با هواشناسی چه کنیم.بر اساس نظر هواشناسی از عصر امروز هوا ابری می شود و باران می بارد.ضمنا رعد و برق هم خواهد زد.
به ما گفته بودند جنگل ابر روی بلندی است لذا رعد و برق خطرناک است. تجربه قبلی من هم می گفت در ایام بهار هوا بسرعت تغییر میکند , می بارد , سیل می شود و رعد و برق می زند.
بهر حال تصمیم گرفتیم زودتر حرکت کنیم تا به باران نخوریم. البته این بار باید به هواشناسی اعتماد کنیم.فقط دو سه ساعت زودتر هوا گرفت و باران بارید.
در طول جاده آزادشهر تا 39 کیلومتری آزادشهر جلو رفتیم.یکی از همراهان می گفت این طرف جنگل بلوطش خیلی قشنگ است! بهر حال برگشتیم به مسیر همگانی و راهی روستای ابر و بعدش هم جنگل ابر شدیم.
شاید این جنگل پدیده بی نظیری باشد که باور کردنش دشوار است برای کسی که آن را ندیده باشد.دیدن ابر , رفتن توی ابر , آن هم در سطح زمین , توی دره , واقعا معرکه است!
این ابرها بسرعت در دره پخش می شود و همه دره ها را پر میکند.دو نما از دو جای متفاوت ببینید:
دوست دارم دو تا عکس خیلی جالب به شما نشان بدهم از ابتدای همین جنگل بزرگ و وسیع.
یکی همین گلهای زیباست که در هر داکنه ای تعدادی از این درختها وجود داشت:
عکس بعدی همین درخت است! درختی که داخل تنه آن خالی شده است:
بخوبی یک نفر آدم قد بلند توی درخت جا می گیرد.
دیدن جنگلی پر درخت شاید طبیعی باشد , ولی کوههای سر سبز و پر از گیاه و گلهای بنفش چیز دیگری است.در دامنه کوههای شاهرود بطرف آازدشهر یک وجب زمین خالی پیدا نمی کنید.
درختچه هایی با گلهای زیبا به رنگ بنفش هم در مسیر دیده می شد.بنظر می آمد کنار جاده کاشته شده اند.یاد سرزمینی افتادم که در این فصل , همه جای آن درخت هایی بزرگ از همین جنس سبز شده و از دور , تمام دره پر شده است از رنگ بنفش!
بنفشی بسیار خوش رنگ.
تا ساعت 2 ی بعد از ظهر همانجا ماندیم.همانطور که در عکس های اول می بینید کم کم تراکم ابرها روی زمین و بالا ، روی سرمان زیاد می شد و د رمسافتی دورتر ، روی سر شاهرود رعد و برق می زد.
نیم ساعت دیگر هم با ابرها خوش و بش کردیم و بعدش راه افتادیم.یواش یواش باران گرفت.
راستی یک فروشگاه هم در داخل روستای ابر وجود داشت که روی آن نوشته بود : فروشگاه شرکت تعاونی زنان روستای ابر.
پارچه , حوله و گلیم های دست بافت جالبی آنجا بود که به دیدنش می ارزید. از فروشگاه که درآمدیم باران گرفت.
در فاصله کوتاهی که به جاده برسیم , باران تند شد و بلافاصله در اطراف جاده آسفالته آب جمع شد. هیچ کس , تا زمانی که باران تند, رعد و برق و سیل را ندیده باشد هرگز نمی تواند تصور کند که به چه سرعتی در دره ها , آب باران تبدیل می شود به سیل.
اما من دیده ام …. و می خواستم در رفتن شتاب کنیم! ولی خب … نمی شد روز دیگران را خراب کنم.
روز خوبی بود.باور کنید این همه راه را به شوق دیدن جنگل ابر تحمل کردیم.اما جنگل ابر , بدون ابر که معنا ندارد! ابر هم بدون خنکی , رطوبت و سردی وجود ندارد.در یک ساعت ، همه اینها بهم رسید و منظره زیبایی را رقم زد.
بقیه روز بارندگی آنقدر شدید بود که ترجیح دادیم در خانه بمانیم و به بازی های خانوادگی بگذرانیم!
بردا هم اگر قسمت باشد , می خواهیم در داخل شهر و اطرافش بچرخیم.بخش از همراهان فردا برمیگردند.
******
6- در طول مسیر , اینترنت ایرانسل آنتن دهی خوبی نداشت.اما همراه اول , هر جا خواستیم توانستیم اینترنت بگیریم و کامنتهای شما را تایید کنیم.اما برای پاسخگویی سرعت خوب نبود.نه ایرانسل و نه همراه اول!
در محل استقرار ما در شاهرود هر دو سیم کارت اینترنت دناسبی دارند ولی مودم های LTE ایرانسل اصلا کار نمی کند.
******
5 – فردا جمعه , احتمال بارندگی زیاد است.بعد از ظهر هم که هواشناسی پیش بینی کرده است رعد و برق و باران شدید در راه است.با این وصف فردا نمی شود به سمت جنگل ابر برویم.
ولی راستش … این تیم همراه ما , بنظر نمی رسد به حرف هواشناسی هم توجه کنند!
*****
4- سر شب به شاهرود رسیدیم. کمی جلوی ساختمان مخابرات منتظر شدیم تا همکارمان رسید و ساختمان مهمانسرا را نشان داد.
ساختمان زیر ساخت و مخابرات دقیقا سایه به سایه هم ایستاده بودند.در تاریکی شب عکس خوبی بدست نیامد. ببینید!
اما مهمانسرا!
در مهمانسرا , همه چیز واقعا تمیز و مرتب بود.معلوم بود که ذاتا تمیز است یعنی به زور تمیزش نکرده اند. بعد از مدتها , خانم بی دغدغه وارد شد و ورودش تبعات جانبی نداشت! هیچ تبعات چانبی نداشت!
در شهر دوری زدیم تا چیزی برای خوردن پیدا کنیم. جایتان خالی! سر یکی از چهارراهها , در هر طرفش یک پیتزا فروشی بزرگ بود! همه شون هم نوشته بودند >پیتزای 20 تکه<!
ما که پیتزا خور حرفه ای نیستیم ولی بنظر میرسید نوعی پیتزاست که همه می فروشند نه اینک اسم مغازه هاشون باشه!! حالا هی شما بگویید 20 تکه اسم مغازه نیست اسم پیتزاست! خب به این عکس با دقت نگاه کنید!
3- در بین راه هوا خیلی خراب بود.البته بارندگی نبود ولی چنان شدت باید زیاد بود که خاک زیادی به هوا بلند می کرد.
*******
2-بعد از ظهر به جایی رسیدیم در نزدیکی نیشابور.سرزمین بادهای دائمی.میگن حتی در تابستان و گرمای زیاد , فقط دو نقطه در دنیا هست که جریان باد در آنجا متوقف نمیشه.اولی در امریکاست و دومی در ایران یا همین دیزباد. همراه ما که خوراکش اینگونه اطلاعاته خیلی در مورد پره های بادبانی تعریف کرد.بادبانهایی که برق تولید می کنند.
میگن سرعت پرخش این پره ها باید روی حدود 50 کیلومتر در ساعت تنظیم باشه اگر کمتر یا بیشتر باشه موتوری در داخل اون , جهت پره ها رو عوض میکنه تا در مسیری قرار بده که سرعتش همون 50 کیلومتر در ساعت باشه. (فرضی است).
بهمین دلیل هر یک از این پره ها خیلی گرانقیمت هستند.گفته میشد یک نیروگاه حداقل به 40 تا از اینها نیاز داره.هر قدر بیشتر باشه برق بیشتری تولید میکنه.
گفته میشه با وجود هزینه زیاد اولیه , فقط در طول 3 سال و نیم هزینه اش را برمیگرداند.
بازگشت سرمایه در سه سال و نیم! این عدد در مخابرات چقدر است؟ 5 سال؟ 10 سال؟ 20 سال؟ … اگر تونستید حساب کنید بگویید به شما جایزه بدهیم.واقعا قیمت تمام شده برای محصولات مخابراتی معلوم نیست تا بتوانیم برگشت سرمایه را حساب کنیم.
**********
1- مخابرات ما- سردبیری – ظهر امروز به سمت شاهرود حرکت می کنیم.امیدوارم 4G مهندس صدوقی در میانه راه هم وجود داشته باشد وگرنه همه کارهایم میماند.
سلام سردبیر جان ، یه هو ، یاد سفرنامه ت به گیلان در زمان تصدیِ آقای خضر دوست افتادم ، یه سفر دیگه ای بیا ، یه جمع بندیِ جدید کن ، اینطوری کارِت ارزشِ زیادتری پیدا می کنه . البته وضعِ صورتهای مالی استان اصلاً خوب نیست.
سلام
در همون سفر هم نتونستم به مخابرات بیام و گزارشی از وضع اونجا بنویسم