سردبیر سلام میکند- بهترین و مناسب ترین راهکار برای برون رفت از شرایط فعلی مخابرات!
14[box]مخابرات ما – سردبیر بنا به درخواست بخشی از دوستان و خوانندگان به یک سوال پاسخ می دهد.[/box]
[box]سردبیر- تاخیر چند ساعته در انتشار این مطلب را بر ما ببخشید.بیش از آنچه گمان میکردم طول کشید![/box]
نوشته : سردبیر سایت مخابرات ما
مخابرات ما (سردبیر) – پیوسته از ابراز نظر شخصی پیرامون مسائل مختلف خودداری میکنم.این سایت آنقدر نویسنده با دیدگاههای متفاوت دارد که نیازی به نوشته های من نباشد اما این بار بنا به نظر دوستان سایت به این سوال پاسخ می دهیم:
نسخه امروز ما برای برون رفت مخابرات از شرایط پیچیده کنونی چیست؟
چه باید کرد تا مخابرات را از لبه تیغ کنار بکشیم؟ چه باید کرد تا نسیم خوش سالهای گذشته در فضای مخابرات تکرار شود؟
.
راه حل های من برای حل مشکلات پیچیده بسیار ساده و مختصر است. من معمولا فقط یک راه حل ساده دارم!
یک راه حل بسیار ساده!
هیچکس، هیچ کاری نکند! … هیچکس ، هیج کاری نکند! … به مدیران فعلی اجازه دهید کارهایشان را پیش ببرند!
راه حل ساده تری هم هست؟
برای مدیران فعلی به انواع روش های روانشناختی و جامعه شناختی فشار نیاورید.بگذارید با آرامش کار خود را پیش ببرند!
راه حلی ساده تر از این هم هست؟
بعنوان دلیل هم یک جمله ساده دیگر تقدیم میکنم!
به آنان چه داده ایم که در قبال کاربردش ناتوان بوده اند؟ به آنان چه سپرده ایم که در حفظش درست عمل نکرده اند؟ …
واقعیت این است: هیچ! … پس این همه ادعا برای چیست؟
اما برای طرح خود باید قدری توضیح بدهم! در حقیقت نوشته من از اینجا شروع می شود!
****
شرکت مخابرات ایران به عنوان یکی از ارگانهای امنیتی- سیاسی – اجتماعی -اقتصادی در کشور ما اهمیت زیادی داشته است.بویژه در دهه گذشته. از سال 1386 که اولین نغمه های خصوصی سازی شنیده شد و دست روی مخابرات گذاشتند چیزی حدود ده سال می گذرد! هر چند که یک دهه برای یک شرکت مخابراتی فاصله ای نجومی است و ما آن را از دست داده ایم اما هدف من از بررسی چیز دیگری است.
حالا اجازه می خواهم تاریخ مخابرات را در این ده ساله با هم مرور کنیم.
1- اولین مدیر عامل ما در بخش خصوصی عاقبت بخیر نشد. او قربانی سیاست ها و سیاسی کاری دولت شد.
هنوز که هنوز است او می گوید شما نگذاشتید من طرح هایم را اجرا کنم وگرنه وضع امروز مخابرات این نبود!
صبح که از خواب بیدار شدیم یک باره دیدیم او برای خودش پاداش رد کرده است! (پاداشی که هیئت مدیره به همه داده بود!) لذا او را چنان از خود راندیم که دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند!
جالب اینکه هرگز او را بعنوان مشاور هم منسوب نکردیم تا بدانیم طرح و برنامه اش پس از خصوصی سازی چه بوده است! یعنی یکی از مهمترین ارکان فکری خصوصی سازی و افکار پس از خصوصی سازی را از مخابرات دور کردیم.منظورم این است که حداقل او را بصورت عادی هم برکنار نکردیم تا بتوانیم در جای دیگری از او استفاده کنیم!
.
2- نفر بعدی آمد! او سیمرغ بلورینش را به نمایش گذاشت.
اولین کسی بود که با طرح و برنامه آمد. یعنی از روی طرح و برنامه اش می توانستیم یقه اش را بگیریم و بازخواستش کنیم.
یک سال پس از آغاز مدیریتش ، چنان تغییرش دادند که فرصت نکرد سیمرغش را جمع و جور کند! آن هزینه ها برای شناخت مشکلات به هدر رفت. آن همه پول مشاور برای شناخت مشکل از دست رفت! چرا که نفر بعدی هیچ اعتقادی به این شیوه نداشت.
جالب اینکه هنوز هم وقتی برخی بدنبال ارائه دلیل برای درستی حرفشان می گردند به سند مشاوره همان شرکتهای خارجی اشاره می کنند در عین حال که آن روش را قبول نداشتند!
نفر دوم هم گرفتار کودتای سفید طرفداران دولت شد.
.
3- بنظر نمی رسد لازم باشد از نفر سوم حرفی بزنیم.
نفر سوم هنوز گرم نشده بود که به ما خبر رسید روی اخراجش بحث می کنند!
باورش دشوار بود. اما او را برکنار کردند! به جبران کودتای دولت علیه خریدار مخابرات، او را که مطیع دولت می دانستند شبانه چنان عوضش کردند که فرصت نکرد وسایلش را از اتاقش بردارد. در جلسه ای که نمایندگان دولت غایب بودند، در جلسه ای که خودش حضور نداشت کودتای خونینی به بار نشست تا یکی از نیروهای قدیمی مخابرات را از ما بگیرد.
سومین نفر هم طوری عوض شد که تجربه اش تماما از دست رفت!
.
4- نفر چهارم تا روز آخر هم قبول نکرد جانشین سومی باشد.
سه تن از مدیران استانی را نامزد جانشینی مدیر عامل کردند. اما فرد برگزیده از همان ابتدا جنس این مدیریت را شناخت.در مقابل تمامی اصرارها به ماندن از همان ابتدا گفت: نمی مانم! موقتی هستم تا یک نفر دائمی پیدا کنید!
هنوز پایه های میز نفر چهارم درست جاگیر نشده بود که فشارهای کشنده دولت به جبران عزل مدیر مورد وثوق، همه چیز از بیخ و بن فرو ریخت!
همه رفتند!همه!
آن همه تجربه در چشم بهم زدنی بر باد رفت!
درست است که چهارمی قصد ماندن نداشت اما این بار دولت سرپرست را حداقل جزو یکی از کاندیداها هم نگذاشت!باز ماهها کشمکش و شایعه! ماهها رفت و آمد اسامی!
همه چیز از بیخ و بن زده شد تا درخت جدیدی سبز شود که شاخ و برگ جوانش برای رشد به زمان نیاز داشت!
.
5- نفر پنجم آمد!… او دومین نفری بود که با طرح و برنامه آمد.
ره نگاشت 5 ساله مولود تفکرات اوست.باز کسی بخود جرات داده بود دراین مخابرات و در این روزمره گی طرح و برنامه بدهد! بهمین دلیل برای من شخصیت محترمی بود.
می گویند تضمین کافی هم از دو طرف گرفته بود.از دولت و از اعتماد مبین!
دیگر خیالمان راحت شد که این یکی، با توافق دو طرف آمده است لذا زمان کافی دارد!
ما -کارکنان- هم سعی کردیم همه حرفها را همان ابتدا بزنیم تا او با شناخت کافی وارد مجموعه شود و مشکلات پیش رو را بشناسد.
اما انگار زمان سنج -تابمر- صاحبان مخابرات ، ذولت و اعتماد مبین ، فقط یک سال را اندازه دارد! پس از آن باز دوباره دوران هرج و مرج آغاز می شود!
باز به محض اینکه از اولین مجمع گذشتیم، باز ستون شایعات ما پر رنگ شد! باز هر روز مدیر عامل جدیدی در شایعات سکان هدایت مخابرات در دست گرفت! باز او را به زیر ساخت بردند! باز برایش معاون و مشاور تراشیدند! باز ….
امنیت فکری را از او گرفتند!
باز لابد یکی می رود و یکی می آید!
… و باز ما بر این نعش -مخابرات- بر سر و صورت می زنیم!
***
قبل از آن که واقعه شوم و تکراری اجرا شود برمیگردیم به به راه حل اولیه من!
هیچکس هیچ کاری نکند! مخابرات را به حال خود رهاکنید تا کار خود را بکند!
اگر مخابرات را شفا نمی دهی حداقل ناکارش هم نکنید!
.
این کلید طلائی من در سالهای اخیر است! بعد از پایان جنگ و آغاز بازسازی پیوسته از مدیران خواسته ام هیچ کاری نکنند! بگذارند مردم کار خودشان را بکنند! هر وقت مدیران طرحی ریخته اند من نگران شده ام! اطمینان پیدا کرده ام که باز در جایی بند را به آب خواهند داد و مردم را بیچاره می کنند!
بهمین دلیل است که حالا هم میگویم کاری نکنید! اجازه بدهید مدیران مخابرات کار خود را بکنند!
واقعیت این است که یا نباید کسی را مدیر بگذاریم یا اینکه صبر کنیم دوران طرح و برنامه اش تمام شود!
اینجا هم باید تکلیف چند چیز را باید روشن کنیم به بیان دیگر باید کلاهمان را قاضی کنیم و چند مطلب را بپذیریم!
1- به تیم مدیریتی جدید چه داده ایم که حالا …
راستی ما از اینها چه می خواهیم؟ چه می خواهیم که انجام نداده اند؟ …پس بند اول را تغییر میدهم! چیزی به آنان نداده ایم، چیزی هم از این تیم نخواسته ایم که در انجامش ناتوان باشند.
.
2- به تیم مدیریتی جدید در قبال طرح هایش چیزی نداده ایم تا چیزی بخواهیم. هر چه هست خودشان فراهم کرده اند.هر چه هست از نیست خودشان فراهم کرده اند.
پس امکاناتی را به باد نداده اند!
.
3- تیم جدید جزو معدود مدیرانی هستند که با خودشان طرح و برنامه آورده اند و بر اساس آن حرکت می کنند! باید بقدر زمانی که در همان ابتدا از صاحبان سهام خواسته اند به آنان زمان بدهیم!
.
4-نسبت به سال 1394 که شما بوده اید هیچ چیزی بدتر نشده است! مخابراتی ورشکسته که در مقابل دولت کاملا ناتوان شده بود حداقل بقدر همان زمان درآمد قابل توزیع فراهم کرده است! یعنی صاحبان سهام بیش از زمان خودشان سود می برند.
.
5- تا امروز این تیم پیوسته درگیر جدل های قدیمی بوده است.فرصتی برای طرح و برنامه نداشته.نامردی است اگر امروز آنان را از آرامشی نسبی که خودشان فراهم کرده اند محروم کنیم.
.
6-واقعیت این است که تا به امروز هیچ کسی و هیچ تیمی بقدر سر سوزن، پاسخی به مشکلات جاری کارکنان نمی داد.در این دوره حداقل بطرف حل مشکل رفته اند.
همه میدانندحل مشکل کارگزاران، نیروهای شرکتی، بازنشستگان، ایثارگران، نیروهای رسمی با جیب خالی ممکن نیست.اما این تیم بدون اینکه حرف بزند دارد تلاشش را میکند.هر چند که ممکن است شیوه رفتارش دلخواه من نباشد اما در مقابل تمامی هجمه ها ایستاده و با گروههای مختلف از مجلس ، اداره کار و نمایندگان نشست های خوبی برگزار کرده اند.
دنبال نتیجه اید؟… با دست خالی؟ …
.
با علم به این قضایا , حالا تصمیم بگیرید! عاقلانه ترین کار چیست؟
.
هر سال پس از مجمع صاحبان سهام، در اردیبهشت ماه شایعات آغاز می گردد! در کمال ناباوری به نتیچه هم می رسد. همیشه هم در مجمع بعدی معلوم نبوده چه کسی و از چه فعالیتی باید گزارش بدهد. معلوم نبوده چه کسی باید گزارش بدهد و چه کسی باید انتقاد کند!
اما باز ، سال بعدش دوباره تاریخ تکرار می شود.
با این دانسته ها بار دیگر راه حل خودم را تکرار میکنم:
هیچکس، هیچ کاری نکند! … هیچکس ، هیج کاری نکند! … به مدیران فعلی اجازه دهید کارهایشان را پیش ببرند!
.
حالا فرض کنیم مدیران ارشد خریدار مخابرات توانستند فرد مورد علاقه خود را جایگزین کنند! فرض می کنیم …. -البته من میدانم او کیست و دلایل این انتخاب را هم میدانم ! اما فرض کنیم این اتفاق افتاد و تیم مدیریتی عوض شد، چه شرایطی پیش خواهد آمد؟ چه چیزی عاید همه خواهد شد؟
اینها وقایع احتمالی آینده، پس از تغییرات فرضی است:
1- باز مدیر جدید باید برای تایید برنامه هایش با دولت و اعتماد مبین بجنگد! این کار شش ماه زمان می برد!
.
2- مجمع آغاز می شود! معلوم نیست چه کسی باید از مخابرات و عملکردش دفاع کند؟ به تاریخ 4 انتخاب قبلی رجوع کنید! … موضوع بطری های آب، خشم سهامداران خرد، ختم فوری جلسه مجمع و …. حوادثی است که باز پیش روی ماست!
.
3- فرد مورد علاقه شما این کاره نیست! توان اداره این شرکت را ندارد!
.
4- از آنجا که با کشمکش فرد مورد نظر خود را آورده اید دوباره با دولت دعوا می کنید! ارجاع می دهم شما را به سالهای 93-94 و دوران وحشتناک مالی آن! … برای هیچکس خوشایند نیست!
.
5- باید به مدیر جدید برای هزینه های اولیه اش امتیازات زیادی بدهید! … باید بدهید !… فقط با تزریق پول می توانید در مقابل فشارهای کارکنان و پیمانکاران دوام بیاورید! یعنی درآمد … پر!
.
6- آن همه هزینه برای ره نگاشت بر باد می رود! می رود کنار سیمرغ!
.
7-تعدادی از مردان مخابراتی را چنان ناکار کرده اید که اگر کلاهشان هم طرف مخابرات بیفتد برنمی گردند در حالیکه این افراد باید تجارب خود را در مخابرات بجا بگذارند!
.
8- تیمی را که باید بعنوان پاسخگو به مجمع بفرستید از دست داده اید!
.
9- نیروی حمایتی عظیم دولت، تبدیل به بانک جرائم می شود! توان پرداخت جرایم سازمان تنظیم را ندارید!
.
10- دقیقا زمان پاسخگویی تیم مدیریتی جدید – درست مثل همیشه- آنها را تغییر داده اید. در حالیکه اینک باید جواب 6 دسته مختلف را بدهند.شرکتی ها، رسمی ها، قراردادی ها، کارگزاران ،بازنشسته ها و ایثارگران! از پیمانکاران طلبکار هم لازم است چیزی بنویسم؟ از شرکتهای طلبکار چطور؟
.
11- تیم فعلی در حال مذاکره برای یافتن راه حل اساسی برای حل مشکلات تمام گروههای ناراضی است. دور و نزدیک تلاششان را می بینم. حداقل در حال تلاش هستند. مثل تیم های مدیریتی قبلی کارکنان را سر کار نگذاشته اند! شعار هم نداده اند! برای حصول نتیجه باید زمان داشته باشند. پس از پایان این زمان نیز باید پاسخگو باشند به این گروهها!
تیم جدید شما در گرداب پاسخگویی ناکار خواهد شد.لازم است تجمع ها، دعوا ها .و کشمکش ها را بخاطرتان بیاورم؟ لازم است آن روز که مدیر شما رد اتاقش حبس شده بود را یادآوری کنم؟ لازم است ماجرا کیف و ضربه را خاطرنشان کنم؟… این روزها براحتی تکرار می شود.
.
12- مخابرات را بدون توسعه مدرن مرده بدانید. مخابرات برای توسعه و خرید تجهیزات پولی ندارد! درآمدش بقدر حقوق کارکنانش نیست! شما هم که ارتباطات سیار را قبضه کرده اید!
این تیم ناچارا به روش های دیگری دست می زند تا هزینه توسعه را تامین کند! تغییرات یا شایعات تغییرات، باعث می شود این گروههای سرمایه گذار داخلی و خارجی به مخابرات اعتماد نکنند! بدون پول, بدون سرمایه گذار ، بدون اعتماد، بدون توسعه ، مخابرات را مرده فرض کنید!
.
13- …
14-…
15-…
.
از این دست حرفها بسیار است!
اما چیز دیگری هم هست که ما ایرانی ها به آن اعتقاد داریم!
جوانمردی و وفای به عهد!
این مردان ، خود نیامده اند! طرح و برنامه دادند شما هم فبول کرده اید!
فقط در یک صورت می توانید آنان را تغییر دهید! آن هم زمانی است که از طرح و برنامه اعلامی انحراف فراوانی داشته باشند!
حالا شما بمن بگویید انحراف این تیم از برنامه زمان بندی ره نگاشت چیست؟!
دلیل شما برای تغییر احتمالی چیست؟
تا آنجا که ما میدانیم، باز شما دبه کرده اید! یعنی از ادغام ثابت و سیار جلوگیری می کنید!
****
برای اینکه احتمالا نگویید من از همه مسائل خبر ندارم مجبورم برگردم به بند 12 . آنجا که ممکن است شما از تعهدات ایجاد شده نگران باشید! در این مورد هیچ نمی گویم اما بطور کلی برای توسعه باید یکی از این دو راه را انتخاب کنید:
1- از درآمد امروزتان هزینه کنید.
2- از درآمد فردایتان هزینه کنید!
وگرنه دیگر مخابراتی وجود نخواهد داشت! حتی شرکت ارتباطات سیار شما هم بدنیال تلفن ثابت خواهد رفت! به آن هم زیاد خوشبین نباشید!
***
نتیجه اینکه:
جمله پایانی من این است:
گیریم مدیران را عوض کردید!با مشکلات فعلی چه می کنید؟
.
سرائیان آخرین حلقه تولید درآمد مناسب بر اساس شیوه های جدید در مخابرات است.تولید درآمد بر اساس برنامه! بر اساس برنامه ای از پیش تعیین شده!
من به دکتر سرائیان علاقه دارم و این علاقه را کتمان نمیکنم.اما دلیل این علاقه دو چیز است.
یکی ورود با طرح و برنامه و دیگری شخصیت محکم و مقتدر او برای رسیدن به برنامه.
در یک لحظه اگر همه اطراف او را خدای نکرده آب ببرد او قطعا در همان یک لحظه برنامه اش را دنبال خواهد کرد.این افراد که فقط شعار نمی دهند در کشور ما تعدادشان زیاد نیست.اما با این وجود بدون هیچ تعارفی در پایان سال جاری به سراغش خواهیم رفت و بابت تک تک لحظه های این دو سال سوال خواهیم پرسید!
در نهایت گمان نکنم به مصلحت مخابرات باشد که امنیت و ثبات فکری مدیرانتان را بهم بزنید! دیگر خود دانید!
مهر 96-
سردبیر مخابرات ما
نظرات بسته شده است.